سرمقاله راه توده 558 گام های انتقال قدرت از روحانیت به نظامی ها
|
- شما چرا نگران بیرون رفتن روحانیت از صحنه سیاسی کشور هستید؟ - روحانیت کارنامه مردودی در جمهوری اسلامی دارد و شما نباید این کارنامه را فراموش کنید. - چه بهتر که روحانیون با دست خود، یکدیگر را حذف کنند. - روحانیت، بصورت یکپارچه مذهب را تبدیل به ایدئولوژی حکومتی کرد و مشکلاتی برای ایران بوجود آورد که تا سالها گرفتار آن خواهیم بود. - حذف روحانیت، به معنای پایان نقش آنها در ایران است.
در نکات طرح شده در بالا، واقعیاتی توام با خشم ناشی از آنچه طی 37 سال در ایران گذشته وجود دارد و به همین دلیل، اکثریت وسیعی از مردم ایران هیچ تفکیکی برای روحانیت قائل نشده و بقول معروف، دوغ و دوشاب را با هم مخلوط می کنند. یعنی روحانیت مرتجع و ثروت اندوزی که از زمان صفویه "وعاظ السلاطین" بودند و اکنون به "وعاظ الولایت" تبدیل شدهاند، با روحانیونی که با آنها تفاوت بسیار دارند، با یک چوب زده می شوند. درحالیکه اینگونه نیست و ما نه تنها از ابتدای جمهوری اسلامی، بلکه در جنبش اصلاحات که اکنون عمر آن از 20 سال عبور کرده، شاهد تفاوت ها و تفکیک ها در میان اقشاری از روحانیت هستیم. این تفاوت و این نقش، پیش از آنکه مربوط به خواست و اراده ما باشد، برخاسته از تحولات اجتماعی است. یعنی روحانیت نیز نمی تواند و دیدیم که در 37 سال گذشته نتوانسته یکپارچه باقی بماند و درکنار اقشار و طبقات حاکمه و یا مخالفان و منتقدان حاکمیت قرار نگیرد. این نکات برای آنها که برای مذهب نمی خواهند در تحولات ایران اعتباری قائل شوند قابل درک نیست و ما نیز قصد قانع کردن آنها را نداریم. ما نظر تاریخی حزب توده ایران در باره مذهب را، براساس تحولات جاری در کشور بازگو می کنیم. ما همچنان براین عقیده هستیم که مذهب هنوز و تا دورانی طولانی در ایران نقش آفرین است و اسلام جدا از روحانیت نیست. بنابراین، ما مخالف از صحنه حذف شدن آن روحانیونی هستیم که امروز درکنار مردم و در کنار اصلاحات و در کنار جنبش سبز- در سخت ترین شرایط امنیتی و نظامی- و اکنون در کنار جنبش تغییرات قرار گرفته اند. بحث اینجاست! آنگونه که رویدادها نشان میدهد، آنها که در دوران رهبری آقای خامنه ای گام به گام حاکمیت جمهوری اسلامی را تسخیر کردند، برای حفظ این مواضع، درعین حال که مانند حاکمیت یک کودتای کلاسیک، علیه مردم، احزاب، شخصیت ها، نهادها و آزادی ها عمل می کنند و منتظر فرصت برای زد و بند پایانی با قدرت های جهانی اند، به آینده نیز اندیشیده و برای آن نیز طرح و برنامه دارند. آنها بخوبی می دانند که هنوز در ایران، زنجیر انتخابات بر پایشان بسته است، همانگونه که میدانند انتخاباتی که در آن مردم حضور نداشته باشند مشروعیت ندارد. حتی اگر این شرکت نسبی باشد. چیدن پر و بال صندوق های رای در هر انتخاباتی همین را نشان میدهد. تا آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96، ما شاهد تکامل انواع توطئه ها خواهیم بود. آنچه که درحال حاضر پیش برده می شود و روز به روز نیز تشدید می شود، توطئه حذف آن گروه از روحانیون و مذهبیون ایران است که از ارتجاع مذهبی فاصله گرفته و برای خود در صف مردم در جستجوی جا و مکان هستند. ستاد توطئه که در پشت صحنه گرداننده بسیاری از حوادث و رویدادها و طرح ها در ایران است، همچنان که در دوران رهبری آقای خامنه ای عمل کرده، می کوشد روحانیت قشری را همچنان پیشگام نگهدارد تا مردم هرچه بیشتر آماده حذف روحانیت از صحنه سیاسی شوند. این گام بلند در زمان احمدی نژاد برداشته شد و آشکار هم برداشته شد، اما به نتیجه مطلوب نرسید و اکنون بار دیگر همین تلاش را ادامه میدهد و چشم امیدش به فرماندهان سپاه است. آنها روحانیتی را پیش می اندازند که مردم بدلیل نفرت از کلام و حتی چهره آنها، روز به روز بیشتر متمایل به حذف کامل روحانیت از قدرت و سیاست و حکومت میشوند. از جمله نتایج انتخابات هفتم اسفند دو مجلس شورا و خبرگان همین بود. آشکار شدن بیش از پیش نفرت مردم از امثال جنتی و یزدی و مصباح و بقیه این گروه از روحانیون. این شناخت و طرد در سراسر ایران یا وجود نداشت و ندارد و یا غفلت شد و حاصل آن به مجلس خبرگان و شورا راه یافتن امثال علم الهدا از مشهد به خبرگان و زوالنور از قم به مجلس شورا است. ما با یقین به ادامه توطئه سازمان یافته و پرقدرتی که دوران 8 ساله احمدی نژاد را به مملکت تحمیل کرد، اکنون نیز اعتقاد داریم هر طرحی برای تشکیل یک حکومت نظامی در ایران از مرز حذف روحانیت از حاکمیت می گذرد. برای این هدف ابتدا باید منفورترین روحانیون به سکانداری و مقابله با مردم ادامه دهند و درعین حال روحانیون اصلاح طلب و طرفدار تحولات بازهم منزوی تر شوند و یا بدلیل سن و سال از صحنه حذف شوند، تا لحظه اقدام فرا برسد. لحظه ای که روحانیت بکلی از صحنه سیاسی حذف شود و مردم این حذف را بدلیل برچیده شدن نماز جمعه ها و ندیدن هفته به هفته امثال صدیقی و جنتی و احمد خاتمی و علم الهدا و بقیه امام جمعه ها از سیمای جمهوری اسلامی و در بوق شدن انواع فتواها و نظرات ارتجاعی این گروه از روحانیون که گروه های فشار سازمان یافته نیز برای اجرای آنها به خیابان می آیند سر از پا نشناسند. در این ماجرا و این توطئه، هدف اصلی، در حال حاضر، زدن و به حاشیه راندن بازهم بیشتر روحانیون اصلاح طلب و فاصله گرفته از مرتجعین مذهبی است. چنان که در انتخابات مجلس خبرگان دیدیم چگونه مانع راه یافتن این گروه از روحانیون به این مجلس شدند. از جمله دلائل و انگیزه های پافشاری به ادامه حبس خانگی میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی نیز در همین نکته نهفته است. زیرا این حبس خانگی یک رویداد و حادثه نیست، بلکه یک روند است که هنوز به نتیجه نهائی طراحان توطئه نرسیده است. حاصل این توطئه، آن فرصتی است که بموجب آن هر فرد و یا هر دولت و یا هر نظامی که روحانیت را بکلی از صحنه حذف کند، با استقبال و تائید مردم روبرو شود. این توطئه که ما آن را در این مرحله توطئه حذف روحانیت از صحنه سیاسی ایران می شناسیم، بشکل بسیار دقیق و مرموزانه ای بدست خود روحانیت پیش برده می شود و سخنگویانی مانند خود رهبر و منصوب شدگان وی در شورای نگهبان، در نماز جمعهها و در نمایندگیهای وی دارد. ما به حسن نیت و یا سوء نیت این و یا آن روحانی و سکاندار حاکمیت کاری نداریم، با نتیجه ای که می خواهند به آن دست پیدا کنند کار داریم. ما نه نیروی مذهبی هستیم و نه طرفدار حکومت مذهبی در ایران، اما امر مبارزه سیاسی وظیفه دیدن آینده را – حتی سایه روشن های آن را- برعهده تودهایها قرار میدهد. وظیفه ای که مافوق حسن نیتها و سوء نیت قرار دارد. حکم روحانیتی که در 37 سال نقش حکومتی داشته و عمل کرده، حکمی یکسان برای همه آنها نیست. درعین حال که پایان حیات سیاسی روحانیت در ایران نیز دور از منطق تاریخی است. بنابراین، ما به وظیفه حزبی و سیاسی و انقلابی خود عمل می کنیم. یعنی افشای توطئه ها، بسیج همه نیروها و حرکت در چارچوب جبههای که هدف نهائی آن جلوگیری از فرو رفتن بیشتر ایران در باتلاق است. وظیفه ما، شناخت توطئه ها و افشای آنهاست!
به کانال راه توده بپیوندید:
|
راه توده شماره 558 - 10 تیرماه 1395