برخی بررسی ها.... احسان طبری (15) سرگذشت جنبش ها در اسارت یک مثلث
مذهب و سلطنت و استبداد در تاریخ ایران مثلثی اند که هیچیک از سه ضلع آن بی نیاز از دو ضلع دیگر نبوده است. اسارت در چنبره این سه ضلع شوُم، تاریخ جنبش های اجتماعی ایران است. از دوران سلطه آئین زرتشت بر ایران تا عبور اعراب از مرزهای ایران و آمدن اسلام و از سرکوب اسلام سنی در دوران صفویه تا سلطه تشییع بر ایران. ما اگر این تاریخ و این سرگذشت را ندانیم، هرگز نمی توانیم تحلیلی واقع بینانه از انقلاب 57 و تاریخ 37 ساله جمهوری اسلامی داشته باشیم. در این فصل از کتاب طبری، ما با "امیرالمومنین" دوران اوج قدرت آئین زرتشت در زمان سلطنت ساسانیان آشنا می شویم که قربانی بزرگ آن "مانی" است که در نیمه راه نجات مردم از سلطه موبدان، به دین تازه متوسل شد و جان خود را از دست داد و پوست او را بدستور موبد موبدان کندند و سرش را بر دروازه شهر آویختند.
|
فصل نهم
کرتیر
کرتیر (یا کارتر) یا "کاردیر هرمز" موبد موبدان پرقدرت دوران چهار پادشاه ساسانی بود: شاپور اول که در سال 241 میلادی به تخت نشست و در 272 وفات یافت، و هرمز اول ساسانی که در 273 شاه شد، بهرام اول ساسانی که تا 276 میلادی سلطنت می کرد، سپس بهرام دوم ساسانی که در 276 به سلطنت رسید و 293 درگذشت. بدین سان، کرتیر لااقل بیش از چهل سال در مقامات عالیه سیاسی و روحانی قرار داشت که خود موید عمر دراز او می باشد. او توانسته بود نفوذ عظیمی به هم زند. در باره نام کریتر در بین مورخان بحث وجود دارد. برخی آن را نامی و برخی آن را لقبی می دانند. پژوهنده معاصر چک، اتاکارکلیما، بر آن است که کرتیر که در فراگشت های قبطی و مانوی به صورت «کاردل» ثبت شده است، لقبی مانند «خلیل» سلطان و «یمین امیرالمومنین» در زبان عربی بوده است. کریستن سن بر آن است که قرائت صحیح کلمه کرتیر هنوز روشن نیست و چنان که هرتسفلد عقیده دارد، (کتاب کتیبه پایکولی، ذیل لغت شماره 555) نام کرتیر که در کعبه زرتشت ذکر گردیده است، نام صاحب منصب عالیرتبه ای می باشد و از همین رو، لقبی است. آن چه که موجب بالا رفتن مقام کرتیر شد، علاوه بر دانش روحانی و لیاقت سیاسی و سنن طولانی و درک سلطنت چهار پادشاه، نبردی است که وی با مانی و مانی گری کرد و دین زرتشتی را در قبال این خطر و خطر بوداگری که در قلمرو سلطنت کوشانیان در شرق و مسیحیت که در مغرب ایران رواج یافته بود، تحکیم بخشید. از زمان شاپور اردشیران مانی گری آغاز می گردد و تا زمان بهرام اول ساسانی ادامه می یابد، یعنی دست کم قریب یک ربع قرن الی سه سال این جنبش در جریان گاه خفی و گاه جلی ادامه داشته است. شاپور اول و هرمز اول با مانی راه مدارا در پیش گرفتند. آتشکده از این روش ناراضی بود. کرتیر بر راس روحانیان مخالف مانی قرار داشت و می خواست دین التقاطی و مخلوط را که مانی با ترکیب انواع ادیان به عنوان «دین کل» برای ایجاد مصالحه بین اقوام انسانی ایجاد کرده بود و کرتیر آن را بدعتی شنیع در پاکدینی مزده یسنه می شمرد، درهم شکند. بهرام اول ساسانی در اواخر سلطنت خود (276 میلادی) در برابر فشار آتشکده سر فرود آورد و مانی را تسلیم «محاکمه» کرد. کاتب و مورخ دوران عباسی یعقوبی در تاریخ خود جریان محاکمه مانی را (که در تاریخ جریان محاکمه حروفیه و بابیه را به یاد می آورد) چنین وصف می کند: «مجلس مباحثه عمومی تشکیل شد. مانی با موبدان موبد (یعنی کرتیر) که هم خصم بود و هم قاضی به گفت و گو پرداخت. شکی نیست که مانی مجاب و محکوم گردید و او را به عنوان خروج از دین به زندان افکندند چندان عذاب دادند تا بدرود جهان گفت». و. ب. هنینگ در آخرین سفر مانی تصریح می کند که کرتیر در کشتن مانی شخصا نقش اساسی داشته است. در این جا دو نکته جالب است: نخست این که، بروز مانی گری (یا مانی کییسم به قول اروپایی ها) – که مایه عمده را از زرتشتی گرفته و آن را با عقاید گنوستیک و غیره درآمیخته بود و رواج سریعش، خود نشانه ضعف و نا استواری دین رسمی (مزده یسنه) بود- نشانه آن بود که هرج و مرج دینی و بدعت آوری در آن ایام رواج داشت. در واقع، جریانات مذهبی مختلف در آن ایام هرج و مرج فکری عظیمی پدید آورده بود که مبانی دین زرتشتی را تهدید می کرد. دوم این که، مدارای شاهان ساسانی علامت عدم رضایت آن ها از آتشکده و روحانیت زرتشتی بود. این نبرد، بین قدرت سلطنت و قدرت روحانیت، همیشه موجب تردید برخی از شاهان ساسانی در تقویت دربست آتشکده می شد، چنان که چنین مدارایی را ما بعدها در مورد کواث ساسانی و مزدکیان نیز می بینیم. هدف کوات از این «مدارا» ی دیپلماتیک استفاده از جنبش برای تقویت قدرت سلطنت بود. با این حال، سرانجام روحانیون زرتشتی کار را پیش می برند، زیرا بزرگان و اسپهبدان و دبیران با این دین های بدعت آلود الحاد آمیز که به پرچم جنبش توده ها بدل می شود از در دشمنی در می آیند، به یاری آتشکده برمی خیزند و کار را به سود پیروزی دین رسمی خاتمه می دهند. در دوران ساسانی نقش روحانیون همیشه نقش مسلط بود. آن ها سرانجام شاهان ساسانی را به محاکمه مانی و مزدک وا می دارند؛ و یزدگرد اول ساسانی را «بزهکار» و برعکس خسرو اول را «دادگر» و «انوشه اول» لقب می دهند. موبدان موبد کرتیر که طی سالیان دراز بر راس این نبرد دشوار قرار داشت و آن را با لجاج و عناد و با پیروزی روحانیت زرتشتی به سرانجام رساند، ظاهرا به مقامی رسید که کمتر روحانی بزرگ زرتشتی بعدها توانست بدان مقام برسد، زیرا وی مانند شاهان برای خود کتیبه هایی می نگاشت. از موبدان موبد کرتیبر چهار سنگ نبشته در دست است: در نقش رجب، در بالای نقش برجسته شاپور اول در نقش رستم (این سنگ نبشته سخت ساییده شده است)، در کعبه زرتشت و در سرمشهد. هرتسفلد برای خواندن این کتیبه ها کوشید و در اثر خود پایکولی (نام جایی در سلیمانیه که در آن جا کتیبه ای از دوران ساسانی به جای مانده) نتیجه بررسی خود را نشر داده است. موضوع کتیبه های کرتیر وصف پارسایی و دینداری خود و خدمتی است که به ایرانشهر در عهد سلطنت شاپور اول و هرمز اول و بهرام دوم نموده و به یاری دین برخاسته و با مسیحیان، مانویان و برهمنیان و بوداییان مبارزه کرده است. کتیبه نقش رستم (نزدیک تخت جمشید) چنان که پرفسور هانری شارل پوش استاد کرسی تاریخ مذاهب در کلژدوفرانس نقل می کند (نقل از کتاب تمدن ایرانی، ترجمه آقای دکتر عیسی بهنام)، در سمت مشرق بنایی که کعبه زرتشت نام دارد به وسیله هیات حفاری بنگاه شرقی شیکاگو کشف شده است، کرتیر توضیح می دهد که چگونه از 242 – 293 میلادی به تدریج به ریاست روحانیون زرتشتی رسید و چگونه عده ای از مبلغان مذاهب خارجی را مانند یهودی ها، «ساماناها» یا رهبانان بودایی، برهمایی ها، ناصری ها، مسیحیان، موکستاکاها («نجات یافتگان» که احتمالا هندی بوده اند) و بالاخره زندیق ها، یعنی پیروان مانی که ماندن آن ها در ایران صلاح نبود، از این کشور بیرون راندند. پ. ژ. دومناس در همین کتاب مطالب بیشتری از کتیبه کرتیر نقل می کند. وی می گوید که موبد کرتیر چنین می گوید:
«من مذهب مزدا را بر روی پایه و اساس محکم قرار دادم و مقام و قدرت مردان دانا در کشور شاهنشاهی بالا رفت. مغ های منشعب و مردد و کسانی که قوانین و نظامات را مراعات نکردند به دست من تنبیه شدند و سپس توبه کردند و بخشوده گردیدند. من آتش های مقدس بسیار برپا کردم و مغ هایی برگزیدم. در کشور شاهنشاهی ایران آتش های بهرام بسیار برقرار شد و بین اقریا وصلت های متعدد به وقوع پیوست. کسانی که شیطان را می پرستیدند، به خواست من دست از آن برداشتند و خدایان را پذیرفتند. تعداد بی شماری تاج ریاست داده شد و به هر حال مذهبی ترقی کرد. اگر لازم می شد همه چیز این جا گفته شود، گفتنی بسیار است».
دومناس سپس می نویسد:
«بعد رئیس مذهب زرتشت اضافه می کند که هر جا لشگریان شاهنشاه عبور کردند، در انطاکیه، در تارس، در سیلیسی (کیلیکیه) در کاپادوکیه، در ارمنستان و گرجستان تا سرزمین آلن ها، پرستش آتش برقرار شد».
این نقل های مستقیم و غیر مستقیم از کتیبه های کرتیر کاملا نشان دهنده موقعیت او، روش او، و منش اوست. مانی و کرتیر، این دو رقیب سرسخت در برابر هم سالیان دراز پیکار جستند و سرانجام موبدان موبد پیر و لجوج و محیل که هیات حاکمه پشتیبانش بود موفق شد رقیب را براند، او را پوست بکند و سر او را از دروازه شهر بیآویزد. با این حال، مرگ سرانجام به سراغ کرتیر آمد و چنان که تاریخ نشان می دهد، پس از مرگ کرتیر، مانویان نفسی کشیدند و در زمان نرسی ساسانی دین مانی در بین النهرین و مصر تسلط یافت و نرسی در مبارزه با رومیان در صدد برآمد از آن ها استفاده کند! (ر. ک. گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، صفحه 321).
بخش های پیشین از لینک های زیر قابل مشاهده می باشد:
1 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/544/tabari.html 2 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/545/tabari.html 3 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/546/tabari.html 4 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/547/tabari.html 5 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/548/tabari.html 6 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/549/tabari.html 7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/550/tabari.html 8 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/tabari.html 9 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/tabari.html 10 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/tabari.html 11 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/tabari.html 12 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/tabari.html 13 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/tabari.html 14 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/tabari.html
به کانال تلگرام راه توده بپیوندید:
|
راه توده شماره 558 - 10 تیرماه 1395