شرکت در انتخابات نیازمند توضیح به تحریم کنندگان انتخابات نیست
|
یورش به فعالان فرهنگی و هنری و مطبوعات میهن دوستی که با شهامت از مردم برای شرکت در انتخابات دعوت کرده بودند ادامه دارد. از یکسو حکومت در پشت پرده این فعالان - به ویژه هنرمندان سینمایی و مطبوعاتی - را به تعقیب و ممنوع الکاری و ممنوع التصویری تهدید می کند، همان سرنوشتی که تا به امروز اکثر هنرمندان هوادار اصلاحات و تغییر با آن مواجه بوده اند. از سوی دیگر اپوزیسیون تحریم کننده انتخابات نیز اینان را آماج نقدهای گزنده خود قرار داده اند که در واقع دارای همان ماهیت است. این یورش با پاسخ بسیاری از این فعالان مواجه شده است که از آن میان می توان به نامه بیش از 200 تن تحت عنوان "ما راویان شمع های زنده در بادیم!" یا نامه خانم هیلا صدیقی اشاره کرد که متن آن در شماره کنونی راه توده منتشر شده است. در نامه فعالان فرهنگی در این زمینه از جمله آمده است: "مشارکت حداکثری مردم در سرنوشت سیاسی، نشان میدهد که تمامی نظرکردهها اینک به روشنی از هر دو مجلس حذف شدهاند، مرادمان همان چهرههای سیاسی است که در انکار حقوق ابتدائی مردم به اسم اصولگرایی و با رسم اقتدارگرایی هرگز درنگی به خود راه ندادهاند.... شوربختانه و ناباورانه، در این روزها آماج تندترین نقدهای اپوزیسیون افراط گرای راست و چپی قرار گرفتیم که در فقدان آشکار برنامهی سیاسی مشخص، بر طبل تحریم میکوبیدند، آن هم در زمانی که خاورمیانه از همه سو در خون و آتش و ویرانی و جنگ میسوزد. اپوزیسیون افراط گرایی که باید حساب آن را مطلقا از دیگر هممیهنان عزیزی که به هر دلیل تصمیم به مشارکت نکردن یا رأی ندادن در انتخابات گرفتند جدا کرد که ما خویش را به شکل تاریخی با این عزیزان در یک جبهه میدانیم. هرچند گویی توهین، کینتوزی و بهتان را پایانی نیست، ما این ناملایمات را به جان خریدیم و بی هیچ مقابله به مثلی تاب آوردیم؛ زیرا اطمینان داریم که در میدان وجدانهای مردم و تاریخشان، خاکریزهایی استوار داریم." مشابه همین نکات را خانم هیلا صدیقی نیز در نامه خود تاکید کرده است.
اگر هدف از این بیانیه ها و نامه ها آن باشد که اتحاد میان بازندگان انتخابات و اپوزیسیون طرفدار تحریم را به مردم ایران نشان دهد، هدف و اقدام درستی است. اما اگر هدف آن باشد که موضع خود در انتخابات را برای اپوزیسیون طرفدار تحریم توجیه کنند در آنصورت باید گفت که شناخت دقیق و عمیقی از وضع بیرون از کشور ندارند. آنان نمی دانند که طرفداران تحریم فقط در داخل ایران نیست که پایگاهی ندارند، آنها در خارج کشور هم بدون پایگاه هستند. همه کسانی که انتخابات 88 را بخاطر دارند می دانند که اگر مثلا در برابر در سفارت های ایران 20 تن علیه شرکت در انتخابات و شرکت کنندگان در آن شعار می دانند و آنها را "خائن" می نامیدند، حداقل 1000 تن در حال رای دادن بودند. البته همان تحریم کنندگان بعدا فرصت طلبانه شعار "رای من کو؟" را بدست گرفته بودند. این وضع تحریم کنندگان در خارج کشور است. همین اواخر که آقای روحانی به فرانسه سفر کرد شمار کسانی که علیه این مسافرت جمع شدند از شمار سازمان هایی که دعوت آن را امضا کرده بودند کمتر بود. البته دولت هایی مانند فرانسه بهره گیری خود را از اینگونه تجمع ها می کنند و برقراری رابطه و قراردادهای اقتصادی با ایران را نوعی لطف به دولت و مردم ایران وانمود می کنند که علیرغم "نقض حقوق بشر در ایران" بخاطر مراوده اقتصادی با ایران هزینه پرداخت می کنند و حتما این هزینه هم باید از جیب مردم ایران پرداخت شود. مسئله این نیست که حقوق بشر در ایران نقض می شود مسئله آن است که آنکه این حقوق را نقض می کند رئیس جمهور منتخب نیست بلکه نهادهای انتصابی هستند. ضمن اینکه دولتی مانند فرانسه که خود نزدیک ترین روابط را با حکام عربستان سعودی دارد و حامی دیکتاتورهای افریقاست در مقامی نیست که درس حقوق بشر به کسی بدهد و بالاخره دفاع برای حقوق بشر به معنای آلت دست دولت های غربی شدن نباید باشد. برخورد با اپوزیسیون تحریم کننده انتخابات در خارج کشور باید برخورد افشاگرانه باشد نه توجیه گرانه. هیچکس، هیچ حسابی ندارد که به تحریم کنندگان پس بدهد یا خود را توجیه کند. برعکس اینان هستند که باید بابت همسویی دامنه دار و طولانی با راست حکومتی روزی به مردم ایران حساب پس بدهند هرچند که نظر و رای و خواست و توصیه آنان هیچگاه توسط مردم ایران جدی گرفته نشده باشد.
|
شماره 544 راه توده - 20 اسفند ماه 1394