راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله راه توده 551

 "اقتصاد مقاومتی" رهبر

و "اقتصاد مقاومتی" مردم ایران

 

آقای خامنه ای امسال را سال "اقتصاد مقاومتی" نام داده است و در هر سخنرانی خود از اقتصاد مقاومتی سخن می گوید. هیچکس هم نمی داند و نمی گوید: این اقتصاد مقاومتی بالاخره یعنی چه؟ چگونه و به چه شکل و به حساب چه کسی قرار است اقتصاد مقاومتی یا مقاومت اقتصادی شود؟ آیا منظور از اقتصاد مقاومتی آن است که مردم خود را برای شکم گرسنه آماده کنند؟ یا به جیب خالی خود مقاومت اقتصادی کنند؟ یا برعکس اقتصاد مقاومتی قرار است از بالا شروع شود و ایشان تصمیم گرفته که نهادهای برگماشته یا زیر نظر خود را که به دولت و ملت حساب و کتاب پس نمی دهند از این پس امور و هزینه و درآمدشان را شفاف کند؟ حقوق هایی که می گیرند و سودهایی که می برند و واردات و صادرات آنها مشخص و معلوم شود؟ اصلا ایشان چرا خودش پیشقدم اقتصاد مقاومتی نمی شود و درآمد و هزینه بیت رهبری و محل تامین آن را مشخص و معرفی نمی کند تا این شایعات در جامعه وجود نداشته باشد که مثلا بیت رهبری از هر دستگاه خودرویی که در داخل کشور فروخته می شود سهم می برد و درصد (پورسانت) می گیرد؟

آیا منظور از اقتصاد مقاومتی آن است که بیت رهبری سهم خود را کافی نمی داند و می خواهد که بودجه کشور تحت عنوان "اقتصاد مقاومتی" زیر نظر آن قرار گیرد تا به شیوه احمدی نژاد آن را میان ذوب شدگان در رهبری تقسیم کند؟

آیا منظور از اقتصاد مقاومتی آن است که سپاه قرار است از اقتصاد و بالا و پایین کردن نرخ ارز و بساز بفروشی دست بکشد و به کار خودش یعنی امنیت ملی مشغول شود؟ اسکله های قاچاق سپاه قرار است تعطیل شوند؟ قرارگاه خاتم الانبیا قرار است دست از سر پروژ های ملی و رقابت با صنعتگران و پیمانکاران خرُد بردارد و یا نه، برعکس، قرار است که بقول ایشان "قرارگاه اقتصاد مقاومتی" تشکیل شود و فرمانده بسیج و سپاه را هم بیآورند آنجا فرمانده قرارگاه کنند تا بقیه کشور را هم از چنگ بخش عمومی و دولتی بیرون آورده و به ملک شخصی خود و رقیب بخش خصوصی صاحب دانش و فن تبدیل کنند؟

آستان قدس رضوی قرار است از این پس به مردم حساب و کتاب و به دولت مالیات بدهد؟ بودجه بنیاد مصباح یزدی و سازمان تبلیغات اسلامی احمد جنتی و مجمع اهل بیت علی اکبر ولایتی و بنیاد سعدی حداد عادل و موسسه پرتو ثقلین و جشنواره عمار و هیئت رزمندگان و صالحین و ستاد نماز جمعه و جامعه وعاظ و تشکل مداحان و ... دهها و صدها موسسه و نهاد مفت خور و بیکاره پرور در چارچوب اقتصاد مقاومتی قرار است قطع شود و وجوه آن صرف امور عمومی و ساختن بیمارستان و مدرسه و دانشگاه و ورزشگاه و پارک و کتابخانه و موسسه ترک اعتیاد و کمک به زنان سرپرست خانوار و سرمایه گذاری برای کار و مسکن شود؟ یا نه، برعکس منظور از اقتصاد مقاومتی رهبر آن است که به هر کدام از اینها هم سهمی و صندلی ای در آن قرارگاه کذایی اقتصاد مقاومتی داده شود که ته مانده درآمد مملکت را هم از جیب مردم بیرون بکشند و به جیب گشاد خود بریزند؟

43 درصد، یعنی حدود نیمی از کل واردات تمام تاریخ جمهوری اسلامی، در دوران احمدی نژاد انجام شد. آیا آقای خامنه ای که در اولین نماز جمعه بعد از کودتای انتخاباتی 88 گفت نظرات اقتصادی اش به احمدی نژاد نزدیک تر از نظرات اقتصادی هاشمی رفسنجانی است، کم کم به خود آمده و ادعای "بصیرت" را می خواهد کنار بگذارد و حداقل درباره بخشی از فاجعه 8 ساله قبول مسئولیت کند؟

نظر ایشان حالا این شده که واردات کشور محدود به کالاهای مورد ضروری و مورد نیاز شود؟ یا برعکس تکرار هرروزه شعار اقتصاد مقاومتی ابزاری است برای آنکه مردم نقش ایشان در فاجعه دوران احمدی نژاد را فراموش کنند؟

منظور از اقتصاد مقاومتی آنست که با فساد و اختلاس و غارت کشور مبارزه شود یا منظور آن است که زیر شعار اقتصاد مقاومتی مردم یادشان برود در آن 8 سال چه گذشت؟

مردم ما به شعار اقتصاد مقاومتی آقای خامنه ای بحق مشکوکند؛ زیرا از خاطر نبرده اند که در دوران محمد خاتمی هم شعار ایشان این شده بود که خاتمی دنبال توسعه سیاسی است و به معیشت مردم بی توجه است ولی به محض آنکه شخص نزدیک به دیدگاه های خود ایشان یعنی احمدی نژاد بر سر کار آمد معیشت مردم فراموش شد و "انرژی هسته ای حق مسلم ماست" به شعار "ملی" تبدیل شد و سخن گفتن از معیشت مردم مستحق مجازات و تلاش برای انحراف از حق مسلم هسته ای معرفی شد.

آقای خامنه ای اگر می خواهد اقتصاد را مقاومتی کند، این کار را باید ابتدا از خود شروع کند. بودجه بیت رهبری و محل تامین آن را اعلام کند و بگوید برای کاهش این بودجه چه کاری انجام خواهد داد. فرماندهان سپاه را احضار کند و از آنها بخواهد که همه اموال دولتی را که در اختیار گرفته اند به بخش عمومی باز گردانند و به کار نظامی خود مشغول شوند. از مجلس خبرگان بخواهد که همه نهادهای اقتصادی وابسته و منصوب رهبر را کنترل کنند و گزارش آن را به مردم بدهند. از دولت حسن روحانی و مجلس بخواهد که حساب و کتاب این نهادها را روشن و از آنها مالیات بگیرد. انواع و اقسام بنیادها و نهادهای فرهنگی را تعطیل و بودجه آنها را در اختیار دولت بگذارد. بجای آنکه بگوید پرونده های فساد اقتصادی را کش ندهید، بگوید این پرونده ها را آنقدر کش بدهید و پیگیری بکنید تا ریشه فساد خشک شود. از قوه قضاییه بخواهد که به پرونده غارت دوران احمدی نژاد رسیدگی و با محاکمه وی موافقت کند تا همه شبکه های فاسد و غارتگری که در دوران وی شکل گرفته اند و اکنون با آن پول غارتی دربرابر دولت و تحول اقتصادی ایستاده اند افشا و متلاشی شوند. دراینصورت است که مردم شاید اندک اعتمادی به صداقت و بصیرت ایشان در طرح اقتصاد مقاومتی پیدا کنند. در غیراینصورت مردم از اقتصاد مقاومتی تنها چیزی که می فهمند آن است که قرار است باز هم از شکم آنان و فرزندانشان زده شود و قربانی فساد، بی لیاقتی، پنهانکاری، فرار از پرداخت مالیات و عدم شفافیت نهادهای زیر نظر رهبری شوند. اقتصاد مقاومتی یعنی آنکه مردم فراموش کنند نیمی از اقتصاد کشور دست نهادهای زیر نظر رهبری است که حاضر نیستند به مردم گزارش دهند.

 

 

به کانال تلگرام راه توده بپیوندید:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره551 راه توده - 23 اردیبهشت ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت