راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

انگلیس چند چهره

در برنامه

"به عبارت دیگر"

بی بی سی فارسی

 

 

 

"به عبارت دیگر" برنامه ایست از تلویزیون بی ‌بی‌ سی فارسی که آقای عنایت فانی گفتگوی آن را برعهده دارد. اخیرا آقای فرهمند راد از کادرهای پیشین حزب توده ایران مهمان این برنامه بود. البته "مهمان" در چارچوبی که بی ‌بی ‌سی می تواند یک توده ای یا کادر ولو پیشین حزب توده ایران را مهمان خود بداند و با او همچون مهمان برخورد کند.

معمولا هدف از گفتگو باید آن باشد که از نظرات و ارزیابی های طرف گفتگو در مورد یک مسئله پرسیده شود تا مردم با یک نگاه، با یک دیدگاه آشنا شوند و از کنار هم گذاشتن این دیدگاه ها به امکان دستیابی به یک تفکر مستقل درباره یک مسئله یا یک موضوع مثلا در مورد حزب توده ایران نزدیک شوند. ولی در این گفتگو اتفاق جالبی روی داد و اینکه آقای فانی گویی در حال گفتگو با خودش بود! اول نظرات خودش را مطرح می کرد، بعد از آقای فرهمند راد می خواست آن را تائید کند و اگر ایشان تائید نمی کرد یا صد در صد تایید نمی کرد – که معمولا اینچنین بود - آقای فانی دست بردار نبود. به کتاب های ایشان استناد می کرد، گویا نوشته های افراد بخشی از تاریخ یک زندگی، بخشی از روند تحول نظرات افراد نیست و حق تغییر یا اصلاح ندارد. هیچ فردی حق ندارد از جایی که سی سال پیشتر بوده تکان بخورد مگر در جهت مورد نظر آقای فانی و گردانندگان برنامه هایی از نوع بعبارت دیگر در بی بی سی.

ایشان در آغاز گفتگو از آقای فرهمند راد خواست توضیح دهد که اصلا به چه دلیل ایشان گویا "یک شبه" به عنوان یک کادر حزبی برگزیده شده است. یعنی ایشان اصلا عددی نبوده که حتی به عنوان کادر حزبی برگزیده شود. ادامه "پرسش ها" یا در واقع بگوییم اظهار نظرهای دیگر آقای فانی نیز در همین جهت است. "وضعیت حزب توده واقعا اینطوری بود؟" "کیانوری یک آدم دیکتاتورماب و خودسر است که استدلال دیگران را قبول نمی کند و از سر خود وا می کرد و حاضر نبود جواب بدهد؟" "تئوری هایی مثل خط امام یا نبرد که بر که از ذهن آقای کیانوری آمده بود و بعد به خورد بقیه می داد یا ...؟"، "آیا واقعا احسان طبری به حرفهایی که می زد از ته دل باور داشت؟"

اینها سئوالات و جهت دهی های آقای فانی در آن گفتگو بود.

البته آقای فانی از پاسخ هایی نظیر اینکه "رهبران حزب افراد جان برکفی بودند که به ایران آمده بودند" یا "نورالدین کیانوری در چندین مورد جلوی نظرات شوروی ها ایستاد" یا حزب توده ایران از سوی حکومت ضربه خورد" که طرف گفتگو مطرح کرد چندان خوشش نمی آمد چون با اظهار نظرهای ایشان تطابق نداشت.

بخش مهمی از دیدگاه های آقای فانی در این "مصاحبه" به مسئله ضربه به حزب توده ایران یا بقول ایشان "فروپاشی" حزب توده ایران باز می گشت که به گفته وی "موجب سردرگمی و ندانمکاری رهبران حزب شده بود".

اگر ایشان در این زمینه نظرات یا اطلاعات جدیدی دارند یا خود را صاحبنظر می دانند و راه حل های تازه ای برای شرایط آن دوران به ذهنشان رسیده بجای اینکه بنام گفتگو با فردی دیگر نظرات خود یا بی ‌بی ‌سی را تبلیغ کنند بیایند یک مناظره تشکیل دهند یا برعکس ما با ایشان یک مصاحبه کنیم و خوانندگان راه توده نیز از نظریات و راه حل هایی که ایشان پس از سی سال به ذهنشان رسیده بهره مند شوند. آنوقت می توان عیار ادعاهای ایشان را سنجید.    

در مسئله به اصطلاح "فروپاشی" حزب توده ایران هم باید به ایشان یادآوری کرد که اولا حزب توده ایران "فرو نپاشید" حزب توده ایران ضربه خورد. یعنی نزدیک به ده هزار کادر حزبی آن دستگیر شدند. دوم اینکه مقدمات این ضربه توسط دولت انگلستان در همکاری با انجمن حجتیه فراهم شد و اتفاقا خط امام و آقای خمینی آخرین کسانی بودند که انگلستان با این پرونده سازی بدین کار قانعشان کنند. بنابراین حزب در این مورد هم در بنیاد خود اشتباه نمی کرد. سوم اینکه رهبران حزب توده ایران به "خط امام" امیدوار نبودند به خط انقلاب متعهد بودند، خطی که در آن زمان هواداران آیت‌الله خمینی آن را در حکومت پیش می بردند. در واقع اساس نقد آقای عنایت فانی به رهبران حزب توده ایران آن است که چرا زودتر فرار را بر قرار ترجیح ندادند. این عدم فرار را ایشان به امیدواری به خط امام نسبت می دهد. البته آقای فانی و امثال آقای فانی نمی توانند یک لحظه خود را جای رهبران حزب توده ایران در آن شرایط تاریخی بگذارند چون هرگز جای آنها نبوده اند. اگر رهبران حزب فرار کرده بودند امروز تاریخ نمی گفت که رهبران حزب توده ایران از انقلابی که خودشان چهل سال برای تحقق آن مبارزه کرده بودند گریختند؟ آیا امروز آقای فانی مدعی نبود رهبران حزب توده ایران اعضای حزب را فدا کردند و خود را نجات دادند؟ آیا همین رهبران بارها سرنوشت خود را پیش بینی نکرده بودند و نگفته بودند ما از حکومتی پشتیبانی می کنیم که فردا ممکن است ما را دستگیر و اعدام کند؟ دلیل تعلل این رهبران این آگاهی ها، نگرانی ها و ملاحظات عمیقا انسانی و تاریخی بود یا در امیدواری به خط امام؟

اما می توان از آقای عنایت فانی که هم خبرنگار است و هم وقت و فراغت زیاد دارد و هم این اندازه به ماجرای "فروپاشی" حزب توده ایران علاقه دارد خواست که با توجه به حضورش در انگلستان گزارشی درباره نقش رادیوی بی بی سی و دولت انگلستان در ضربه به حزب توده ایران و پرونده سازی علیه آن و ارتباط های آن دولت با انجمن حجتیه و ماجرای پرونده ای که برای غیرقانونی کردن حزب توده ایران در انگلستان به کمک دیپلمات ربوده شده و یا گریخته سفارت شوروی وقت در تهران "گوزیچکین" تهیه شد و نقش جواد مادرشاهی عضو حجتیه و رئیس اطلاعات آقای خامنه ای تهیه کند. ولو اینکه تهیه چنین گزارشی ممکن است به بهای از دست دادن شغل و دستمزد و حقوق آقای فانی در بی‌ بی‌ سی تمام شود ولی چه اشکالی دارد؟ هزاران نفر در پرونده سازی دولتی که آقای فانی از آن حقوق می گیرد کشته و اعدام شدند؟ چرا ایشان برای جبران، نسبت به این کشتگان و نامداران تاریخ ایران ادای دین نکند؟  

 

به کانال تلگرام راه توده بپیوندید:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

  

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 553 راه توده - 6 خرداد ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت