پروفسور «امیلیانو برانکاسیو» استاد رشته «اقتصاد کار» در دانشگاه «سانیو» ایتالیا و از جمله کمونیست های این کشور، درباره بحران اقتصادی سرمایه داری به روزنامه  "یونگه ولت" گفته است:

ضعف جنبش کارگری زمینه ساز بازار کار با مزد ارزان را فراهم کرد و اکنون همانطور که در فرانسه شاهدیم، نه تنها می خواهند این ارزانی را تثبیت کنند، بلکه می کوشند برخی قوانین مربوط به حقوق اجتماعی را نیز از آن حذف کنند. همه کشورهای اروپائی در حال حاضر کوشش می کنند، میزان دستمزد ها را به سطح پائین تری ببرند و با تولید ارزان در بازارهای جهانی سود خود را ثابت نگه دارند و حتی بالاتر هم ببرند. این تلاش همانطور که شاهدیم در فرانسه با مقاومت روبرو شده است.

در سالهای گذشته آمریکا مانند یک جارو برقی مازاد تولید کشورهای دیگر را جذب کرده است. این قدرت جذب مازاد تولیدات کشورهای دیگر در آمریکا به دلیل بالا بودن قدرت خرید واقعی مردم امریکا نیست، بلکه به دلیل وجود بنگاه های پول قرض دهی خصوصی غول آسائی است که از یک سو پول به مردم قرض داده و از سوی دیگر امکان آن را فراهم می کنند تا کارگران و کارمندان جهت پرداخت بهره و نزول آن پول از بنگاه های دیگری دو باره پول قرض کنند و در کل، همیشه با انبوهی از کارت های استقراضی بانکی در جیب خود زندگی کنند.

این روش سود جویانه درسیستم بانکی آمریکا تاکنون مانند یک بمب ساعتی عمل کرده و البته سرانجام منفجر خواهد شد. نتیجه و زیان های مالی حاصل از این انفجار مالی را عملا باید کارگران و کارمندان و کلیه اقشار تهیدست در آمریکا بپردازند، یعنی سقوط سقف حاصل از این انفجارها را سرمایه داری تلاش می کند برسر زحمتکشان فرود آورد. قوانین آمریکا این اجازه را به مسئولین وال استریت داده تا این بازی مالی سود جویانه را پیش ببرند و سهم خود را نیز از این بازی به جیب بزنند.

به طور مثال، دولت آمریکا اوراق بهادار بانک های سرمایه گذار را خریداری می کند تا با پول نقد به صاحبان آن ها خدمتگذاری کند. این بانک ها موظف اند تا اوراق بهادار فروخته شده خود به دولت را در آینده و پس از رفع بحران های مالی نوبتی از دولت خریداری کنند. دولت این اوراق قرضه را با قیمت بالائی خریداری می کند و سپس در زمان باز پس خرید این اوراق توسط صاحبان بانک ها، آن ها موفق می شوند سود قابل توجهی از بودجه دولت را در عمل از جیب ملت نصیب خود کنند.

عواقب این بازی چیست؟ بحران اقتصادی، سیاست های خود را به دولت ها تحمیل و همه چیز را جابجا می کند. البته اگر شرایط به همین شکل که شاهدیم جلو برود. یعنی مبادله اوراق بهادار با پول نقد توسط دولت. این نوعی کنترل دولتی است بردارائی ها و سیستم بانک ها موجب اعمال نفوذ دولت و حق داشتن اوراق بهادار.

بحران در حال رشد است اما نباید زیاد خوش باور بود و تصور کرد نظام سرمایه داری به این سادگی میدان را ترک می کند. غیبت جنبش کارگری و سندیکایی در شرایط بسیار اضطراری و حساس کنونی مشهود است. علیرغم تظاهر و جوش و خروش های کوتاه مدت سرمایه داری برای عبور از بحران، پروسه افول و زوال این سیستم از ربع قرن پیش تاکنون در جریان است. شاهد این مدعا پایین آمدن ارزش دلار است. این زوال ارزش پولی در کشوری که هنوز خود را پرچمدار سرمایه داری جهانی میداند، بازارهای جهانی را نسبت به ارزش پول آمریکا بی اعتماد می کند و احتمالا باعث خواهد شد تا سرمایه داری آمریکا دیگر قادر نباشد مازاد تولیدات کشورهای دیگر را مانند یک جارو برقی مکیده و به بازار داخلی خود سرازیر کرده و به مردم تحمیل کند. چنین اتفاقی می تواند باعث ضعف و نقاهت آمریکا بشود اما این هنوز با تغییر سیستم سرمایه داری فاصله ای زیاد دارد.

به کانال تلگرام راه توده بپیوندید:

https://telegram.me/rahetudeh

        پیج فیسبوک راه توده