روز نوشت های هاشمی رفسنجانی از یورش به حزب توده ایران
|
آنچه را می خوانید برگرفته شده از چند جلد کتاب خاطرات (روز نویس) هاشمی رفسنجانی است که در نوع خود تکمیل کننده آن بخش هائی از مصاحبه سعید حجاریان است که در این شماره راه توده منتشر کرده ایم. سیر بازجوئی ها و شکنجه ها و اعتراف گیری های دروغ (بویژه ماجرای کودتای توده ای ها که در زندان و زیر شکنجه ساخته و پرداخته شد و مستند به آن و متعاقب آن یورش دوم به حزب انجام شد و به گفته هاشمی 2 هزار توده ای دستگیر شدند.) در این روز نوشت ها نیز کاملا آشکار است که دست هائی در درون سپاه یا عامل و یا آمر یورش به حزب بودند و سناریو سازی های تبلیغاتی در این زمینه کردند. رقابت امنیتی میان نهادهای امنیتی در آستانه تشکیل وزارت اطلاعات نیز در این زمینه مهم بود که هم حجاریان و هاشمی به آن اشاره می کنند. گزارش کیانوری به هاشمی 23 اردیبهشت 1360 آقایان کیانوری و عموئی از رهبران حزب توده آمدند و اطلاعاتی آوردند. معمولا با دادن اطلاعات با مسئولان رابطه برقرار می کنند و از اینکه به آنها اعتماد نمی کنیم، اجازۀ سفر به خارج به آنها نمی دهیم و دفترشان را آزاد نمی کنیم گله و شکایت داشتند. 12 مرداد 1360 کیانوری و عموئی از حزب توده آمدند. گزارشی از فعالیت های ضد انقلابی یک گروه کمونیستی به نام اتحادیه کمونیست ها و دادن اسلحه به انشعابیون کردستان از دموکرات ها برای جنگ با آن ها و حرکت ضد انقلاب در مرزهای ترکیه با ایران دادند. بازداشت توده ای ها 17 بهمن 1361 امروز اطلاع دادند که سران حزب توده را به اتهام جاسوسی دستگیر کرده اند. قرار نبود قبل از روشن شدن وضعیت اقدام کنند ولی گویا خوف فرار داشته اند. جمعه 20 اسفند 1361 آقای موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب به منزل آمد و راجع به کیفیت برخورد با سران بازداشتی حزب توده که حرف نمی زنند و چند نفرشان تاکنون اقدام به انتحار کرده اند و موفق نشده اند مشورت کرد. قرار شد جلسه ای داشته باشیم. جمعه 27 اسفند 1361 اطلاعات سپاه آمدند و گزارشی از بازجویی ها از سران حزب توده و اعتراف چند نفر از آنها به جاسوسی و اقدام به انتحار ناموفق چند تن از آنها دادند... شب در دفتر رئیس جمهور جلسه داشتیم با مسئولان امنیتی، اطلاعاتی و سیاسی درباره کیفیت برخورد با حزب توده که قرار است ترتیب محاکمۀ علنی جمعی داده شود. 11 فروردین 1362 آقای علی شمخانی و بازجوهای سران حزب توده آمدند و گفتند که سران حزب به حقایق خطرناکی اعتراف کرده و از توطئه مشترک دو ابر قدرت و ارتجاع پرده برداشته اند و اسامی فراوانی از عوامل نفوذی و عوامل خود داده اند. فکر کردیم لازم است امام را در جریان بگذاریم. به دفتر امام رفتیم ... امام توطئه مشترک را بعید دانستند ولی توطئه عوامل روسی را محتمل دانستند ... امام نگران هستند که نهادهای انقلاب با تند روی در این مسئله باعث دورتر شدن دولت ها و قدرت ها از ایران بشوند و در جنگ آسیب ببینیم ... ضمنا اطلاع دادند که یکی از سران حزب توده در زندان در اثر سکته قلبی فوت کرده است.(کی منش از افسران سازمان نظامی حزب در سالهای قبل از کودتای 28 مرداد که 24 سال در زندان شاه بود) شنبه 13 فروردین 1362 آقایان خامنه ای و احمد آقا به منزل ما آمدند. قرار بود راجع به اعترافات سران حزب توده و تصمیم های آتی جلسه داشته باشیم. بعد از نماز مغرب در دفتر امام با حضور نخست وزیر و آقای اردبیلی و سران سپاه جلسه تشکیل شد. اعتراف های دو سه روز پیش در اظهارات جدید تغییر کرده و بعضی اطلاعات به تحلیل تبدیل شده بود. همین ها سوء ظن به تندروی ها را بیشتر می کند. از یک سو ادعای کشف کودتا و ...است و از سویی نگرانی از مسئله سازی و مشکل تراشی برای کشور و جنگ؛ قرار شد دنبال کنند. یکشنبه 14 فروردین 1362 ساعت یک بعد از نصف شب آقای نخست وزیر تلفن کرد و گفت امشب راجع به اعترافات حزب توده اطلاعات جدیدی داده اند. ساعت چهار صبح دو نفر از سپاه آمدند و گفتند یکی از آنها اعتراف کرده که امشب برنامه دارند و سرنخ هایی داده است. بنابراین دیشب آماده باش داده اند و سپاه هم برای گرفتن افراد مورد نظر وارد عمل شده است. احمد آقا هم آمد، قرار شد از امام مواظبت بیشتری بکنند. احتمال جو سازی برای اهداف مورد نظرشان هم می دهیم؛ خصوصا با ملاقات های نابهنگام. پاورقی خاطرات این روز: طرح تصویب قانون تاسیسات وزارت اطلاعات در نیمه دوم سال 61 موجب شد برخی فرماندهان سپاه به جهت محدود شدن فعالیت های شان آن را مورد اعتراض قرار دهند. اما واقعیت این بود که در برابر آن همه توطئه و ترفندهای متنوع ضد انقلاب و ابرقدرت های شرق و غرب، محل متمرکزی برای امور امنیتی و اطلاعاتی وجود نداشت. دادستانی انقلاب، سپاه پاسداران، کمیته های انقلاب اسلامی و حتی برخی نهادها و بنیادها در کار مبارزه با ضد انقلاب بودند. تحرک سپاه و احتمال جو سازی که در خاطرات مطرح شده، در این باره است. دوشنبه 15 فروردین 1362 ساعت هفت صبح احمد آقا تلفن کرد و گفت در مرکز معرفی شده (باغ شهریار کرج که گفته بودند ستاد کودتاست و شبانه به آنجا یورش برده بودند و هیچ چیز نیافته بودند) که فرماندهان سپاه می گفتند کسی نبوده و ممکن است برنامه عوض شده یا اعتراف فریب بوده است؛ شبهۀ جو سازی بیشتر شد... شب در دفتر آقای خامنه ای جلسه داشتیم... در مورد اعترافات سران حزب توده گزارش این بود که سر نخ مشخصی به دست نیامده است. آن ها مدعی اند کودتایی در شرف وقوع است و از طرف دو ابر قدرت حمایت می شود و محلی را که به عنوان ستاد معرفی کرده اند خالی بوده است؛ یا دروغ است یا خالی کرده اند. پریشب گفتند که حدس می زنیم و امروز گفته اند که اطلاع داریم، ولی زمان دقیق را نمی دانیم! 6 اردیبهشت 1362 آقای محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران، با آقای علی شمخانی مسئول پروندۀ حزب توده آمدند. از کودتای حزب توده گفتند و این که مقداری از اعترافات شان را پس گرفته اند. 7 اردیبهشت 1362 از دفتر امام اطلاع دادند که رئیس جمهور آمده اند. من هم رفتم امام را زیارت کردیم. آقای خامنه ای خبر دستگیری سازمان مخفی حزب توده و احسان طبری و بسیاری از کادرهای حساس آن ها را دادند. به خانه آمدم. آقای محسن رضایی هم همین موضوع را تلفنی اطلاع داد و راجع به خط تبلیغاتی مشورت کرد. قرار شد جلسه ای داشته باشیم. 8 اردیبهشت 1362 عصر مسئولان بازجوئی حزب توده آمدند و جزئیات بازداشت بقیه سران حزب را گفتند و فیلم هایی از مصاحبه سران آوردند. تا ساعت هشت شب مشاهده می کردیم. فیلم کیانوری، به آذین و عمویی را دیدیم. در مورد چگونگی بازداشت افضلی فرمانده نیروی دریائی و تعیین فرمانده جانشین هم بحث شد. 9 اردیبهشت 1362 رئیس جمهور تلفنی اطلاع داد که فرمانده مورد نظر (ناخدا بهرام افضلی) احضار شده و توقیف است. گفتم قبلا در همان جا تحقیق شود، اگر صادقانه برخورد کرد و در حد سمپات است زندان نرود. ایشان پذیرفتند... اعلامیه بازداشت بقیه سران حزب توده و کشف اسلحه و ... خوانده شد. احمد آقا عصر تلفن کرد و گفت افضلی اعتراف نکرده و گویا برای مقابله به زندان برده اند و امام گفته اند اعترافات کیانوری را شب (روز کارگر) در تلویزیون پخش کنند... آخر شب احمد آقا تلفن کرد که آقای خامنه ای دستور آزادی سرهنگ افضلی را بعد از تخلیه اطلاعات داده اند. 10 اردیبهشت 1362 بازجوهای سران حزب توده آمدند و اعترافات افضلی را آوردند. به همکاری در سطح خفیفی اعتراف کرده است. بازجوها می گویند خیلی از مطالب را نگفته است؛ مصلحت نمی دانند که آزاد شود، چون احتمال فرار از کشور می دهند... 11 اردیبهشت 1362 مسئولان بازجویی سران حزب توده گزارش آوردند. درباره کار تصمیماتی اتخاذ شد. گفتند تاکنون در حدود ششصد نفر بازداشت شده اند که دویست نفرشان از جمله جمعی از نظامیان در زندان اند و شخصی نظامی را سر قرار گرفته بودند که اسرار جنگ را تحویل می داد. (دروغی که حتی در دادگاه ها و در مصاحبه و اسناد هم دیگر به آن اشاره نشد) 12 اردیبهشت 1362 رئیس ستاد ارتش آمد و دربارۀ مسائل ارتش از جمله بازداشت جمعی از افسران عضو حزب توده و بخصوص افضلی، فرمانده نیروی دریایی، صحبت شد. آقای ظهیرنژاد از این که در مصاحبه کیانوری صحبت از شاخۀ نظامی رفته بود نگران بود و می گفت ارتش را زیر سئوال برده اند... شب تلویزیون مصاحبه جمعی از سران حزب توده (غلامحسین قائم پناه، رفعت محمد زاده، احمد علی صدری، گاگیگ آوانسیان و کیومرث زرشناس) را که اعتراف به جاسوسی با عضویت در ک.گ.ب. کرده اند پخش کرد. 3 تیر 1362 آقای قذافی به امام نوشته که احتمال دارد جریان هایی در پشت سرکوب توده ای ها باشد. از ایشان خواسته که خودشان رسیدگی کنند. امام جواب خوبی داده اند. 5 تیر 1362 آقای محتشمی، سفیر ایران در سوریه گفت: ... سوری ها از این که بر خلاف مذاکره با حافظ اسد ایران روش ضد روس گرفته ناراحت اند. گفتم به حرف مان وفاداریم. 30 تیر 1362 از اطلاعات سپاه آمدند؛ نتایج بازجویی های توده ای ها را آوردند. حدود دو هزار نفر را در سراسر کشور بازداشت کرده اند. دو نفر خودشان را کشته اند. دارند پرونده ها را برای دادگاه آماده می کنند.
تلگرام راه توده: https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 577 راه توده - 4 آذر ماه 1395