سرمقاله راه توده 571 نقش مستقیم آقای خامنه ای در آشفتگی حاکمیت ج. اسلامی
|
آقای خامنهای که وبگاه رسمی ایشان وی را "حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی" مینامد صبح چهارشنبه (دیروز) در جمع شماری از کسانی که بعنوان "نخبگان" و استعدادهای برتر علمی به دیدار ایشان برده شدند یکی از سخنرانیهای کلیشهای خود را تکرار کرد. اینگونه سخنان تکراری ایشان دارای چند ویژگی است که در این دیدار هم رگههای آن را میتوان مشاهده کرد. اولین و مهمترین ویژگی همه سخنان ایشان سلب مسئولیت از خود و انداختن مسئولیت به گردن دیگران، "مسئولان"، "دست اندرکاران" یا به گردن "تهاجم فرهنگی"، "فتنه"، "جریان انحرافی"، "حاکمیت دوگانه"، "براندازی نرم"، "دشمن" و مشابه آن است. دومین ویژگی سخنرانیهای ایشان جنجال و بحران سازی است. ایشان در همه سخنرانی هایش به دنبال بیان جملات و کلماتی است که بنظر بزرگ بیاید و گروههای راست بتوانند بر سر آن جنجال به راه بیاندازند و کشور را مدتی سرگرم کنند و به بحران بکشانند. نمونه اش سخنرانیهای نوروزی وی علیه برجام یا جنجال بر سر یک جمله از هاشمی رفسنجانی درباره بودجه نظامی بود که تا چندین هفته کشور را به بحران کشاند تا بحران و جنجال بعدی. در این سخنرانی هم ایشان از این عادت دیرینه جنجال سازی غافل نشد. سومین ویژگی سخنان ایشان دور زدن و به حاشیه بردن مسائل اصلی و بزرگ کردن مسائل فرعی و برخورد گزینشی با معضلات جامعه است. مثلا زمانی که بحث فساد سه هزار میلیاردی دوران احمدی نژاد مطرح شد ایشان خواهان ان شد که این موضوع "کش" نیاید. حال انكه اتفاقا یکی از بزرگترین معضلات کشور ما که ضرورت بحث ملی درباره آن وجود داشت همین فساد و دیگر فسادهای آن دولت بود، ولی در جای دیگر برای یک دستمال،قیصریه را میخواهد به آتش بکشد. مثلا ایشان در همین سخنرانی در برابر "نخبگان" میگوید: "چند روز قبل یکی از دولتمردان امریکایی گفت تا حمایت و طرفداری ایران از مقاومت باقی است، معلوم نیست تحریمها به طور اساسی تکان بخورد که این همان واقعیتی است که بارها به مسئولان گفتهایم." این سخن که به مسئولان گفته ایم چه معنایی دارد؟ مگر خود شما جزء "مسئولان" نیستید؟ آن روزی که تحریمها کشور را خفه کرد و دستور مذاکره با امریکا را صادر کردید اینها را میدانستید یا نه؟ اگر میدانستید الان چه میگویید و به چه کسی انتقاد میکنید؟ و اگر نمیدانستید پس طلبکار چه هستید؟ یا میخواهید بگویید با مذاکرات مخالف بودید و "مسئولان" به شما تحمیل کردند؟ خوب چرا همین را صریح نمیگویید؟ بگویید که اختیارات و قدرت من در حدی نیست که بتوانم جلوی مسئولان منتخب را بگیرم؟ این چه شیوه رهبری و اداره یک کشور است. مگر شاه همین را نمیکرد و همین ادعا را نداشت؟ میگفت مقام سلطنت فقط در امور دخالت میکند ولی مسئولیت ندارد. آخر کار هم هویدا و شماری از وزرا را به زندان انداخت که بگوید "مسئولان" را مجازات کرده است! مردم نمیپرسند اگر قرار بود یک رهبر غیرمسئول و غیر پاسخگو جای یک رهبر غیرمسئول دیگر را بگیرد برای چه انقلاب کردند؟ اقای خامنهای در سخنانش نشان میدهد حاکمیت را بقول خودش "دوگانه" میپندارد. یک بخش همان بخش غیرانتخابی و دائم العمر است که خود او در راس آن قرار دارد. این بخش جزء "مسئولان" محسوب نمیشود. اختیار دخالت در همه چیز را دارد ولی مسئولیت در هیچ موردی ندارد. بخش دیگر این حاکمیت دوگانه بخش "انتخابی" است. این بخش بجای خواستهای مردم و شعارهایی که بابت انها از مردم رای گرفته باید دستورات آقای خامنهای و بیت ایشان و منصوبان غیرانتخابی را اجرا کند ولی بجایش مسئولیت دارد. یعنی گناهها و خطاها و نابسامانیها به گردن اوست. "بنده به مسئولان تذکر داده ام" که ترجیع بند همه سخنرانیهای آقای خامنهای است معنایی جز این ندارد و خطر در همینجاست. رهبری که فکر میکند جزء مسئولان یک کشور محسوب نمیشود میتواند آن کشور را به هر خطر و بحرانی بکشاند و هیچ نگرانی از عواقب رفتار خود، هیچ مسئولیتی در قبال آن نداشته باشد. خطری که در عمل حداقل در دوران احمدی نژاد و کودتا علیه رای مردم به موسوی به واقعیت تبدیل شد و کشور را از درون و بیرون به آستانه نابودی برد. اقای خامنهای در همین دیدار با نخبگان از جمله گفت : "عدهای تا کلمه دشمن تکرار میشود، ناراحت میشوند اما این تکرار و هشدار، همچون تکرار کلمه شیطان در قرآن مجید، با هدف ایجاد هوشیاری دائم انجام میشود." کدام هوشیاری؟ با دشمن، دشمن گفتن هوشياري ایجاد میشود؟ یا با کودتا علیه رای مردم و حصر موسوی و کروبی؟ یا شاید با سپردن تریبون نماز جمعهها به امثال احمد خاتمی و علم الهدا و ممنوع التصویر کردن محمد خاتمی و رد صلاحیت حسن خمینی و پرکردن مجمع تشخیص مصلحت و نهادهای انتصابی از منفوران جناح راست هشیاری ایجاد شده است؟ نتیجه این "هشیاری" همان مهاجرت هفتاد درصدی المپیادیها و نخبگان به همان اروپا و امریکا و "دشمن" نبوده؟ "هشیاری در برابر دشمن" را در این آماری میتوان دید که آقای محسن کرمی معاون سازمان ثبت احوال کشور ارائه داده که براساس آن : هماکنون 69.2 درصد مدالآوران در المپیاد فیزیک، 76.6 درصد ریاضی، 50 درصد کامپیوتر و 50 درصد شیمی از کشور مهاجرت کردهاند ... مبدا 94 درصد آنها سکوی پرتابی بهنام «دانشگاه صنعتیشریف است» و مقصد 66.4 درصد آنها آمریکا. (آفتاب نیوز) معنای این آمار آن است که اکثریت همان کسانی که به دیدار آقای خامنهای برده شدهاند تا برایشان از "دشمن" سخن بگوید در دل به این سخنان میخندند و در فکر مهاجرت به همان کشور "دشمن" هستند. البته آقای خامنهای آنقدر که نگران شادی و تفریح و "اردوی مختلط دانشجویی" است و بقول خودش بابت آن به "مسئولان" تذکر داده نگران مهاجرت نخبگان نیست و یک جمله بابت آن نمیگوید. همه اینها پیامد مسئولیت ناپذیری و جابجا شدن نقشها و مسئولیت هاست. پیامد تمرکز قدرت در دست بیت رهبری و نهادها و ارگانهای انتصابی و غیرمسئول از یک طرف، و قرار گرفتن بار مسئولیت بر دوش نهادهای انتخابی، از طرف دیگر است. نهادهایی که باید هم پاسخگوی مردم باشند و هم پاسخگوی بیت رهبری و دستگاههای انتصابی وی. سخنرانیهای یکطرفه رهبر و تذکرهای وی به "مسئولان" نماد این وضعیت دوگانه و حاکمیت دوگانه در کشور است.
|
شماره 572 راه توده - 29 مهر ماه 1395