یورش به حزب توده ایران خیانتی ناتمام در ج. اسلامی
توضیح: چندی پیش وبسایت "جهان" وابسته به علیرضا زاکانی، مدیر هفته نامه پنجره و نماینده سابق و عضو کمیسیون ضد برجام مجلس که خود از قرار در میان بازجویان رهبران حزب توده ایران بوده مطلبی درباره دستگیری رهبران حزب توده ایران منتشر کرد. مقاله حاضر در چارچوب بررسی نوشته "جهان" برای انتشار در راه توده آماده شده بود که هفته گذشته "ویژه نامه" نشریه "اندیشه پویا" درباره "کارنامه" حزب توده ایران منتشرشد که بنظر میرسد، در مجموع، موید ارزیابی ما باشد.
|
وبسایت "جهان" وابسته به آقای علیرضا زاکانی، از فراکسیون نمایندگان سپاه در مجلس سابق در مقالهای به توضیح دلایل دستگیری رهبران حزب توده ایران پرداخته است. مقاله "جهان" نشان میدهد کشاکشی که میان نیروهای امنیتی و سپاهی در توجیه خیانتی که به انقلاب با دستگیری رهبران حزب توده ایران رفته بود سرانجام بسود طرفداران توجیه "جاسوسی" پایان یافته و محسن رضایی در پافشاری خود بر ادعای "کودتا" تنها مانده است. بهار گذشته، زمانی که خبرگزاری فارس گفتگوی خبرنگارانش را با مهدی پرتوی منتشر کرد مشخص شد که تحولی تازه در توجیه خیانت سپاه به انقلاب با دستگیری رهبران حزب توده ایران در حال انجام است و گرایش سپاه به سمت آن است که اتهام رهبران حزب را از کودتا به سمت جاسوسی سوق دهد. راه توده همان زمان پیرامون گفتگوی خبرگزاری فارس با پرتوی نوشت: "تنها مسئلهای که در این گفتگو نامعلوم است آن است که اساسا دلیل دستگیری رهبران حزب توده ایران چه بوده است. اطلاعات سپاه که این مصاحبه را ترتیب داده چرا از موضع خود دفاع نکرده است؟ مگر اطلاعات سپاه رهبران حزب را به اتهام تدارک کودتا دستگیر نکرد؟ مگر هاشمی رفسنجانی و سعید حجاریان این ادعا را نادرست نخوانده اند؟ مگر مخوف ترین شکنجه ها در باره رهبران حزب توده ایران بر پایه همین کودتا و کشف آن انجام نشد؟ پس چرا یک کلمه از این به اصطلاح کودتا در این گفتگو مطرح نیست؟ مگر سپاه رهبران حزب توده ایران را به این عنوان که قصد تصرف صدا و سیما و سپس درخواست کمک از شوروی و حمله شوروی به ایران را داشتهاند دستگیر نکرد؟ چرا از پرتوی در این باره یک کلمه پرسش نکردند؟" (راه توده، شماره 508، 28 خرداد 1394) راه توده در ادامه نوشت: "ماجرای کودتا آنقدر مضحک شده که از مهدی پرتوی برای همان ماجرای کودتا هم استفاده نمیکنند و داستان "جاسوسی" را ساختهاند. … در حالیکه در مورد جاسوسی هم سعید حجاریان در همان گفتگو چندین بار اشاره میکند که اطلاعات نخست وزیری که خود او در آن مسئولیت داشته هیچ نقشی در دستگیری رهبران حزب توده ایران نداشت، زیرا اطلاعات نخست وزیری رهبران حزب توده ایران را از موضع کشف جاسوسی تعقیب میکرد و نه اتهام امنیتی یا کودتا و به گفته حجاریان "متولی جاسوسی که نخست وزیری است نه قصد دستگیری داشته و نه موضوعیتی برای آن میدید." بدینسان کودتا دروغ بود. جاسوسی هم که موضوعیتی نداشت و آن همه جنجال و آن همه جنایت برای هیچ و پوچ و دروغ بود و پرسشی که همچنان برای خواننده باقی میماند آن است که پس حزب توده ایران اصلا برای چه ممنوع و غیرقانونی شد؟" سایت "جهان" بنوعی وارد پاسخ به این پرسش میشود. جهان مینویسد: "آقای سعید حجاریان، که در آن زمان از مسئولین اطلاعات نخستوزیری بود و به دلایلی در پرونده حزب توده حضور و نقش نداشت، در گفتگو با مجله «اندیشه پویا» (شماره ۲، تیر و مرداد ۱۳۹۱) عملیات واحد اطلاعات سپاه را مورد حمله قرار داده است: حجاریان: «مشکلی که بچههای سپاه داشتند این بود که آنها [سران و کادرهای درجه اول حزب توده] را بعنوان یک پروژه امنیتی گرفته بودند، اما هیچ پروندهای از عناصری که بازداشت کرده بودند نداشتند. جلساتشان [جلسات رهبری حزب توده] در خیابان فرشته برگزار میشد و ساعت مشخص داشت و چیز مخفی نداشتند. لذا بچههای سپاه در بازجویی درماندند که چه کنند. پرتوی زائیده این شرایط بود و از او استفاده کردند که ادعاها برای کودتا اثبات شود. به هرحال مملکت به هم ریخته و رابطه ایران و شوروی خراب شده بود و این اطلاعات نادرستی که به آقای موسوی خوئینیها (دادستان وقت انقلاب) گفته بودند یک جور باید جمع میشد. اندیشه پویا: یعنی از همکاری او [محمد مهدی پرتوی، مسئول سازمان مخفی حزب توده] استفاده کردند برای تحمیل و بزرگنمایی برخی چیزها؟ سعید حجاریان: بله. جهان سپس مدعی میشود که : "در سخنان آقای حجاریان تحریف تعمدی مهمی وجود دارد: پس از دستگیری گروه اول سران و کادرهای حزب توده (حدود چهل نفر) در ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ کار شبانه روزی بازجویی از آنان تا عید ۱۳۶۲ ادامه یافت. در این زمان بخش عمده بازجویان باتجربه واحد اطلاعات سپاه، که طی این مدت عموماً حتی یک بار به خانه نرفته بودند، به تعطیلات نوروزی رفتند. در جریان تعطیلات و در غیاب بازجویان خبره، سناریوی کودتای حزب توده توسط یکی از بازجویان (آقای ن. س. پ. با نام مستعار ح. س.) و یکی از متهمان، بنام هوشنگ اسدی، نوشته شد و جنجالی بزرگ بپا کرد." (توضیح راه توده: ن.س.پ. همان "ناصر سرمدی پارسا" است که بعدها سفیر ایران در تاجیکستان شد) "جهان" در ادامه می نویسد: "هوشنگ اسدی روزنامهنگار، نویسنده و عضو تحریریه روزنامه کیهان در زمان انقلاب بود. او سناریویی کامل با ذکر جزئیات از طرح کودتای ادعایی حزب توده و شوروی نوشت و حتی زمان و نحوه ورود میگهای روسی به ایران را نیز مشخص کرد. محمدعلی عمویی نیز بر سناریوی هوشنگ اسدی صحه گذاشت و جزئیات بیشتری بیان کرد. در این میان تنها نورالدین کیانوری، رهبر حزب توده، طرح ادعایی کودتا را نپذیرفت." بنوشته جهان محمد علی عمویی بر سناریویی که وجود خارجی نداشته نه تنها "صحه" گذاشته بلکه "جزئیات" بیشتری را هم بیان کرده است! ماجرای این "صحه گذاشتن" را نورالدین کیانوری در نامه خود به آیتالله خامنهای چنین شرح میدهد: "جریان چنین بود که از سوی بازجویان به آقای محمد علی عموئی و عدهای دیگر از کادر رهبری حزب تکلیف میشود که گزارش دروغی و ساختگی در این باره که حزب توده ایران در یکی از چند هفته پیش از بازداشت تصمیم گرفته است که تدارک کودتائـی را که در بالا شرح دادم، بدهند. به دلیل عدم پذیرش آقای عموئـی و دیگران، آنان را در زیر سخت ترین شکنجهها قرار میدهند. آقای عموئـی، یعنی کسی که در دوران طاغوت نه تنها 25 سال، یعنی تقریبا تمام جوانی خود را در زندانهای مخوف رژیم شاه گذرانده، در این ماجرا زیر سخت ترین شکنجههای جسمی عجیب و غیرقابل تحمل قرار گرفت که من از شرح کامل آنچه برایشان گذشته است عاجزم و امیدوارم که خود ایشان یکبار دیگر این جریان را به اطلاع شما برسانند. همین روش درباره آقایان عباس حجری و رضا شلتوکی و چند نفر دیگر، منجمله شخص من اعمال گردیده است.... واقعا تعجب آور است که چه "مغزهای داهیانه ای" این کمدی بیمزه را تنظیم کرده بودند." (مراجعه کنید به مشروح این نامه در بخش کیانوری در راه توده) جهان - البته بدون اشاره به نامه کیانوری - در ادامه مینویسد: "سعید حجاریان ماجرای کودتا را بنوعی مطرح میکند که گویا علت دستگیری سران حزب توده در ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ ادعای واحد اطلاعات سپاه دال بر وجود طرح کودتا بوده است که صحت ندارد. به علاوه، حجاریان نام اصلی نویسندگان این قصه یا شعر (بازجو و متهم) را پنهان میکند و ماجرا را به گردن محمدمهدی پرتوی، مسئول سازمان مخفی حزب توده، میاندازد. ... چرا و با چه انگیزهای حجاریان نام نویسندگان قصه کودتا یعنی هوشنگ اسدی و بازجوی او را پنهان میکند؟ یک علت رابطه نزدیک حجاریان با فرد فوق است که در دوران دولت آقای خاتمی در مقامهای مهم امنیتی و اطلاعاتی قرار گرفت و از نزدیکان آقای حجاریان بوده است." "جهان" میخواهد سخن حجاریان را درباره اینکه سپاه تودهایها را به عنوان یک پروژه امنیتی دستگیر کرده بود ولی هیچ چیز در اختیار نداشت و به همین دلیل به کودتا آویزان شد رد کند ولی در واقع آن را به طور کامل تایید میکند. اگر سپاه در بازجویی "شبانه روزی" از بهمن 1361 تا نوروز 1362 چیزی بدست آورده بود و چیزی وجود داشت دیگر نیازی نداشت به سناریوی کودتا متوسل شود! اگر پنجاه روز "بازجویی" یعنی شکنجه شبانه روزی تودهایها برای اثبات اتهام جاسوسی به شکلی که کیانوری توصیف کرده نتیجهای داده بود که دیگر طرح ادعای کودتا و بردن آن پیش آقای خمینی برای توجیه دستگیری رهبران حزب توده ایران ضرورتی نداشت. هاشمی رفسنجانی نیز در خاطراتش که مربوط به نیمه اسفند 1361 ، یعنی پس از یک ماه شکنجه شبانه ورزی است همین را مینویسد: " پیش از ظهر (سید حسین) موسوی (تبریزی) دادستان کل انقلاب به منزل ما آمد و راجع به کیفیت برخورد با سران بازداشتی حزب توده که حرف نمیزنند و چند نفرشان تاکنون اقدام به انتحار کردهاند و موفق نشدهاند مشورت کرد." (پس از بحران - خاطرات هاشمی رفسنجانی 20 اسفند 1361) آنچه جهان نوشته را باید نقطه عطف و پایانی بر کشاکش حکومتی بر سر نحوه توجیه خیانت سپاه به انقلاب دانست. "جهان" در ادامه خط گفتگوی سال گذشته خبرگزاری فارس با مهدی پرتوی ماجرای دستگیری رهبران حزب توده ایران را با اتهام "جاسوسی" پایان میدهد و با انداختن سناریوی کودتا به گردن سعید حجاریان راهی هم برای فرار محسن رضایی که همچنان از "داستان" کودتا دفاع میکند باز میگذارد. سناریوی کودتای حزب توده ایران برای همیشه دفن شد، سناریوی جاسوسی آن آغاز شد، سناریویی که هنوز کامل نوشته نشده و در آینده باید اجزای آن کامل شود. (که انتشار شماره جدید مجله اندیشه پویا در خدمت همین سناریوست.)
تلگرام راه توده
|
شماره 573 راه توده - 6 آبان ماه 1395