سرمقاله درباره مسائل مهم مملکت نظری بدهید که مردم درک کنند
|
هر حزب، سازمان سیاسی و حتی فرد سیاسی می تواند و حق دارد هرگونه که می داند و درک می کند، نسبت به گذشته جمهوری اسلامی، امروز جمهوری اسلامی و فردای ایران با جمهوری اسلامی و یا بدون جمهوری اسلامی بیاندیشد. نه تنها حق دارد و می تواند، بلکه لازم است تحلیل و ارزیابی خود در این زمینه را با صراحت اعلام و تبلیغ کند. ما، تا اینجا با هیچ فرد و شخص و سازمان و حزبی که چنین سمت گیری، درک و صراحتی را داشته باشد، بر سر بیان نظرات آنها بحثی نداریم، اگر بحثی باشد – که قطعا هم هست- بر سر تفاوت دیدگاه ها و درک اوضاع پیچیده ایران است، که این نیز نباید مانع تفاهم بر سر عام ترین نظرات مشترک در باره شرایط حاکم بر کشور و همکاری بر محور همان نقاط مشترکی باشد که می توان آنها را یافت و تبدیل به حلقه همکاری مستقیم و یا غیر مستقیم کرد. روی سخن ما در درجه اول متوجه سازمان های سیاسی و افراد سیاسی فعال در جامعه است. بنابراین، گفتگو و بحث بر سر "تحلیل اوضاع"، "صراحت بیان"، "یافتن نقطه نظرات مشترک" و "حلقه های پیوند" برای همراهی و همگامی است. آیا این چهار عنصر از سوی همه سازمان های سیاسی و افراد سیاسی مراعات می شود؟ مثلا؛ همه با صراحت می گویند که پیرامون اوضاع امروز ایران چگونه می اندیشند و بر مبنای چه پایه تحلیلی به این و یا آن نظر رسیده اند؟ از جمله درباره فعالیت اتمی، حضور نظامی در سوریه، دلائل و پایه های مخالفت با دولت روحانی، سمت گیری اقتصادی دولت روحانی، نقش مشخص رهبر جمهوری اسلامی، توان نظامی و تولیدات نظامی در جمهوری اسلامی و دهها مسئله مهم دیگر. کلی گوئی های چند پهلو هرگز مورد نظر ما نیست، بلکه طالب نظر صریح و کوتاه هستیم. مشکل از همینجا آغاز می شود. یعنی در میان احزاب و سازمان های سیاسی صراحت بیان مراعات نمی شود. برای مثال پیرامون فعالیت اتمی و یا حضور نظامی سپاه در سوریه و یا استفاده روسیه از پایگاه های نظامی ایران برای عملیات در سوریه و ... در مقالات و اعلامیه ها و اطلاعیه هائی که صادر می شود آن صراحتی که ما معتقدیم تا وجود نداشته باشد، نیروئی را نمی توان پیرامون آن بسیج کرد، مراعات می شود؟ و اگر نمی شود، دلیل آن چیست؟ فرق نمی کند که فلان نماینده مجلس باشد و یا فلان شخصیت اصلاح طلب و یا فلان فرمانده نظامی و یا فلان رهبر حزب سیاسی داخل و یا خارج از کشور. تقریبا تمام اظهار نظرها و اطلاعیه هائی که در این زمینه ها صادر شده و می شود از مرز کلی گوئی فراتر نمی روند. حتی درباره خطرات نظامی که آینده منطقه را تهدید می کند و امریکا نقش رهبری کننده آن را دارد. بیانیه ها و هشدارها حامل راه حل و چاره اندیشی نیستند و از مرز کلی گوئی فراتر نمی روند. چرا؟ از نظر ما دلیل آن روشن است. به محض آنکه بخواهند با صراحت و همراه با پیشنهاد اظهار نظر کنند، باید نسبت به شرایط سیاسی ایران و حاکمیت جمهوری اسلامی تسلط داشته باشند و بصورت طبیعی، بخشی از حاکمیت و پیرامونیان آن را مخاطب خود قرار دهند و در اینجا پای اسب تحلیلشان لنگ می زند. لنگ می زند زیرا سیاست و مشی آنها یا کج دار و مریز و نشستن میان چند صندلی است تا ببینند سرانجام روی کدام صندلی می توانند محکم تر بنشینند. یا از بن مخالف انقلاب 57 و طرفدار سرنگونی جمهوری اسلامی به هر قیمتی هستند و رفرم و اصلاحات را هم ناممکن می دانند و به همین دلیل نمی توانند با بخشی از حاکمیت و پیرامونیان حاکمیت هم کاسه و هم سخن و هم جبهه شوند. خواننده این سرمقاله کوتاه، اگر با مواضع گذشته راه توده هم آشنائی نداشته باشد و یا برای نخستین بار این سرمقاله را خوانده باشد و یا حافظه پرتوانی نداشته و خوانده های گذشته خود در راه توده را فراموش کرده باشد، می تواند بپرسد: شما چه می گوئید؟ راه توده می گوید: - 1 امروز، محور رویدادها و تحولات در ایران، بر پایه سرنگون باد جمهوری اسلامی قرار ندارد. 2- هنوز، علاوه بر پتانسیل بسیار بالائی که متاثر از انقلاب 57 در سطح جامعه وجود دارد، در حاکمیت و پیرامون آن نیز اثرات انقلاب 57 باقی است و تا این اثرات باقی است، هنوز نمی توان و نباید حکم به پایان قطعی و مرگ آن انقلاب داد. و این در حالی است که حتی انقلاب های شکست خورده نیز در هر کشوری تاثیراتی را از خود بر جای می گذارند. 3- ما مخالف سر سخت هر نوع دخالت نظامی و سیاسی امریکا و دیگر قدرت های جهانی در امور داخلی ایران- حتی در صورت تولید بمب اتم در ایران- هستیم و آن را نقض استقلال کشور می دانیم. 4- ما مخالف سیاست های ماجراجویانه و غیر ملی – نظیر آنچه در دوران احمدی نژاد بود- هستیم 5- ما طرفدار تشکیل یک جبهه سیاسی، بر محور فوری ترین نیازهای امروز ایران هستیم. یعنی "جبهه تحولات و تغییرات" و همچنان اعتقاد داریم که بخش مهمی از نیروی این جبهه از دل حاکمیت و پیرامون آن بیرون آمده و در کنار دیگر نیروهای سیاسی مملکت در برابر ماجراجویان، جنگ طلبان، طرفداران حکومت نظامی و.... قرار خواهند گرفت. تغییر ساختار کنونی نظام نیز از دل این مبارزه واحد و جبهه ای بیرون خواهد آمد. 6 - اعتقاد داریم، با این سیاست می توان هم در برابر امریکا و قدرت های دیگر جهانی ایستاد و از استقلال کشور دفاع کرد و هم در جهان منزوی نبود. بر سر جزء جزء این 6 محور می توان گفتگو کرد، اما به آن شرط که با صراحت درباره مسائلی که نمونه هائی از آن در بالا ذکر شد اعلام نظر صریح کرد. تلگرام راه توده:
|
شماره 574 راه توده - 13 آبان ماه 1395