راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

زمین لرزه انتخاباتی

یکماه دیگر روسیه را تکان میدهد؟

یونگه ولت – ترجمه رضا نافعی

 

 

گفتگوی یونگه ولت  با میخائیل کاستریکوف دبیر حزب کمونیست فدراسیون روسیه

 

پرسش- بنظر شما عمق بحران اقتصادی روسیه در حال حاضر چقدر است؟

 

کاستریکوف- بحران نسبتا سنگین است، ولی ناشی از تحریم های غرب نیست. هدف تحریم ها قشر فوقانی روسیه است که نسبتا ثروتمند است و مناسبات خوبی با قدرت دولتی دارد. تحریم ها تقریبا تاثیری بر زندگی بخش عمدۀ مردم روسیه ندارد، چون این بخش خواه ناخواه توان خرید کالاهای وارداتی را ندارد. روس های میانه حال در گذشته هم شراب یا پنیر فرانسوی مصرف نمی کردند. نه حساب بانکی در خارج  داشتند نه ملک و املاک.

بنظر ما بحران کنونی نتیجه سیاست اقتصادی نادرستی است که دولت کنونی در سالهای گذشته دنبال کرده است. این دولت هیچ گامی برای کاستن از وابستگی اقتصاد روسیه به صادرات مواد خام برنداشته است. دلیل واقعی عقب ماندگی روسیه از کشورهای پیشرفته همین است. این شرایط را می توان با اوضاع صد سال پیش مقایسه کرد. در آن زمان هم افراد روشن بین می دانستند که  حفظ حکومت اشراف مانع گام نهادن در هر راه نوین است. دقیقا  امروز هم مالکیت افراد بر منابع طبیعی روسیه مانع پیشرفت کل کشور شده است.

 

پرسش- تا آنجا که من می دانم، بعنوان مثال، کنسرن نفتی "رزنفت" یک موسسه دولتی است و سهام عمده "گاسپروم" نیز در دست دولت است.

 

کاستریکوف- این واقعیت هیچ تغییری در اصل تقسیم بوجود نمی آورد که بر اساس مالکیت خصوصی قرار دارد. ما معتقدیم منابعی که در زمین قرار دارند باید متعلق به همه مردم باشد. اصول اساسی برنامه ما برای انتخابات "دوما" ( پارلمان روسیه) که در 18 سپتامبر صورت خواهد گرفت، این است که منابع و معادن مواد خام روسیه، رشته های استراتژیک اقتصاد ملی، یعنی صنایع سنگین، ترابری و غیره باید ملی شوند.

 

پرسش-  تمرکز حزب شما در حال حاضر بر چیست؟ آیا از مبارزات اجتماعی حمایت می کنید یا با قدرت دولتی کنار آمده اید؟

 

کاستریکوف- ما میهن دوستان روسیه هستیم، هم امروز هم در زمان یلتسین که به ما دشنام می دادند. اما کنار آمدن با دولتی که توده های عظیم مردم را به شدیدترین وجه استثمار می کند بی معنی است. ما از اقدام دولت در سال 2014 حمایت کردیم، اما آنچه کردیم حمایت از پوتین نبود بلکه حمایت از دومیلیون ساکنان کریمه و سواستوپول بود. اما این به آن معنی نیست که ما از کل سیاست خارجی دولت حمایت می کنیم، سیاست داخلی دولت را بکلی رد می کنیم. ما با کلکتیوهای کار و اتحادیه های مستقل همراه هستیم. ما از علائق مزدبگیران، پرولتاریای مدرن دفاع می کنیم.

 

پرسش- شما از کسانی که کار آزاد می کنند، مانند رانندگان کامیون ها نیز حمایت می کنید که  از اعتراضات آنها پشتیبانی کردید؟

 

کاستریکوف- بطور رسمی آنها صاحبان کسب و کاری کوچک هستند اما کل ثروت آنها عبارتست از همان وسیله تولید شان، همان کامیونی که در اختیار دارند، و راننده آن هستند. آنها فقط خود را استثمار می کنند، یا حداکثر پدر و پسر هستند. و کاری که می کنند  با کیفیت بد جاده ها و راه های روسیه و مسافت های طولانی، کار سخت و کثیفی است.

 

پرسش- اگر شما در انتخابات "دوما" برنده شوید برنامه شما برای سال اول کارتان چه خواهد بود؟

 

کاستریکوف- گام اول را قبلا گفتم: بازگردادن منابع و معادن مواد خام به مالکیت ملی. گام دوم عبارت خواهد بود از احیاء استقلال مالی کشور، زیرا ذخائر پولی کشور برای مواقع بحرانی در خارج نگهداری می شود، ما در مورد ایران دیدیم که چه بر سر این سرمایه می تواند بیاید. گام سوم بازگرداندن بانک مرکزی روسیه تحت کنترل دولت است. اگر دولت نظارت شدید بر سیاست پولی نداشته باشد هیچ کابینه ای قادر نخواهد بود اقتصاد را به رونق اندازد یا حتی آن را اداره کند. افزون بر این ها ما باید بدون تردید و تعلل روی آموزش و افراد سرمایه گذاری کنیم، یعنی باید فورا برنامه اصلاحات آموزشی و بهداشتی ویرانگر کنونی را قطع کنیم.

 

پرسش- تاثیر این "اصلاحات" بر زندگی مردم  چگونه خواهد بود؟

 

کاستریکوف – در آن بخش مسکو که من ساکن آن هستم، دو مدرسه هست و دو کودکستان که هردو را در یک "مرکز آموزشی" ادغام کرده اند. در گذشته در کودکستان در کنار مربی های عمومی مربیان ویژه، معلم موسیقی، یک روانشناس، یک کارشناس گفتاردرمانی هم برای رفع مشکلات کودکان بودند. امروز به خدمت همه این ها خاتمه داده اند. امروز در بهترین حالت یک کارشناس باید به همه این موارد رسیدگی کند. مدت زمانی که این کارشناس صرف آمد و رفت از این مدرسه به آن مدرسه می کند بیش از وقتی است که می تواند به بچه ها برسد. همچنین همه پرستارانی را که در دوران شوروی در کودکستان ها بودند تا اگر حادثه ای برای کودکی پیش آید تا رسیدن آمبولانس کمک های اولیه را انجام دهند، به بهانه صرفه جوئی مرخص کرده اند. در سال گذشته، فقط در بخش پزشکی در مسکو به خدمت 2هزار پزشک پایان دادند. همه این کمبود ها  در مسکو که متروپل است  کار را مشکل می سازد. حال در نظر آورید که اوضاع  در مناطق دیگر چطور است، در مناطقی که پدر و مادر برای رساندن بچه خود به "مرکز فرهنگی" باید 20 تا 30 کیلومتر راه طی کند- در کشوری که بیرون از شهرهای بزرگ وسائل نقلیه عمومی برای راههای نزدیک وجود ندارد.

 

پرسش- این در عمل به معنی کنار گذاشتن آموزش اجباری است.

 

کاستریکوف- دقیقا. حق برخورداری از آموزش که طبق قانون اساسی حق هر کودک و نوجوان است در واقع تبدیل شده به یک افسانه که نمی تواند واقعیت یابد.

 

پرسش- در غرب گهگاه می خوانیم که دولت، برخلاف عقلانیت اقتصادی، تلاش می کند مشاغل را حفظ کند تا از این طریق به ثبات سیاسی دست یافته باشد.

 

کاستریکوف- واقعیت این است که دولت ما اخیرا اذعان کرد که واقعا نمی داند 24 میلیون نفر از شهروندان روسیه چگونه امرار معاش می کنند. نام این افراد هیچ جا ثبت نشده است، نه مالیات میدهند و نه کمک های اجتماعی می گیرند. اگر در عرصه اقتصاد سایه کار  کنند نه اجازه استفاده از مراقبت های بهداشتی دارند، نه اجازه مرخصی دارند و غیره و غیره. البته این بسود کسی است که به آنها کار می دهد. دولت سالها امکان داد که این شیوه رواج یابد. حالا شانه ها را بالا می اندازند و می گویند ما نمی دانیم آنها چه می کنند. بطور رسمی 4،7 میلیون نفر در روسیه بیکار هستند. این 24 میلیون نفر را هم باید برآن ها افزود، آنوقت می بینید که 28 میلیون نفر از مردم روسیه به نوعی با کارهای گاه به گاه، بگونه ای زنده می مانند.

 

پرسش- یعنی یک پنجم از جمعیت روسیه!

 

کاستریکوف- ولی اگر فقط افرادی را که در سن اشتغال هستند مبنای محاسبه قرار دهیم، یعنی بچه ها و افراد بازنشسته را به حساب نیاوریم 35 در صد از مردم روسیه به این صورت زندگی را می گذرانند. بر این رقم 11 میلیون کارگران مهاجر از جمهوری های سابق شوروی  از آسیای مرکزی نیز   اضافه می شود. وضعیت آنها واقعا اسف بار است. وضعیت حقوقی آنها شبیه به بردگان است. البته این واقعیت وضعیت بازار کار روسیه را بدتر می کند، ولی گناه آن به گردن کارگران مهاجر نیست، مقصر آنها هستند که در عرصه ساختمان و صنایع  با پرداخت مزدهای ناچیز ثروت می اندوزند  وسیاست پیشگانی که این اشتغال برده وار را   تحمل می کنند.

 

پرسش- نظر حزب شما به میراث اتحاد شوروی مثبت است. امروز دیگر از شوروی چه میتوان آموخت؟

 

کاستریکوف- چون تحرک دراقتصاد با نقشه شوروی اغلب بسیار کند بود نمی توانست مسائل پیش آمده را بسرعت برطرف سازد. اما با فن آوری مدرن اطلاعات  بهتر می توان مشکلات را حل کرد. آنچه از تجربه شوروی برای ما اهمیت برجسته دارد این است که در آن زمان، برغم تمام مشکلات خارجی و داخلی، برتضادهای اجتماعی و ملی فائق آمدند. نظام آموزشی اتحاد شوروی، از سالهای سی به بعد، موفق به بارور ساختن توان و استعداد انسان های بیشماری شد. و آنها با این توان بدست آمده به میدان عمل آمدند. حاصل آن عملکرد فوق العاده شوروی در عرصه علم و فن  و همچنین نبرد مشترک انسان ها، با خاستگاه های متفاوت ملی و اجتماعی، در میدان های جنگ بزرگ میهنی بود. برای ما این تجارب بزرگترین میراث اتحاد شوروی هستند.

 

پرسش- شما چرا در تظاهرات تصاویر استالین را همراه دارید؟

 

کاستریکوف- حزب ما درک مثبتی از استالین دارد. ممکن است او دچار ضعف ها و اشتباهاتی شده باشد، مثل هر سیاستمداری، ولی ما خدمات اساسی او را مثبت می دانیم: صنعتی کردن جامعه شوروی، مکانیزه کردن کشاورزی. این ها به شوروی امکان دادند تا بر آن گرسنگی فائق آید که طی صدها سال تسلط نظام ارباب - رعیتی در روسیه بلای جان کشاورزان بود. در کنگره بیستم حزب کمونیست شوروی هرچه لازم بود گفته شد و چیزی نمی توان بر آن افزود. اما این به آن معنی نیست که نباید عظمت و صداقت استالین و همرزمانش را برسمیت نشناخت.

 

 

https://www.jungewelt.de/2016/09-02/012.php

 

کانال تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetude

 

 

  

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 567 راه توده - 18 شهریور ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت