راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

برخی بررسی ها....احسان طبری (24)

اسلام از نگاه

بنیانگذاران مارکسیسم

 

مارکس و انگلس در باره پیدایش اسلام و جنبش اسلامی مطالعاتی کرده اند و در این زمینه سخنان صائبی گفته اند. مارکس تحولی را که اسلام پدید آورده «انقلاب اسلامی» می نامد (کلیات مارکس و انگلس، چاپ شوروی، جلد 28، صفحه 221). انگلس نیز آن را «انقلاب مذهبی محمد» نام می نهد. (همان جا، صفحه 220). همان طور که انگلس متذکر می شود، جنبش های بزرگ تاریخ گاه رنگ جنبش دینی به خود می گیرد. همین حکم در باره پیدایش دین بودا و زرتشت و مسیح صادق است. مندرجات اساسی قرآن علیه آداب متداول دوران پیش از محمد است که نام «جاهلیت» گرفته است، مانند رسم قصاص و جنگ های دائمی و نفاق و تفرقه و وضع نازل و رقت انگیز زنان و دختران و غیره. یکی از مشکلات کار اسلام در دوران تشکیل خلافت های بزرگ آن بود که از آغاز در باره شکل حکومت، سازمان آن و کارکرد آن سخن منجز و قول قاطعی نگفت.

 

 

فصل دوازدهم

 

سخنی در باره اسلام و تشیع

 

طرح مساله

 

آن چه در این بررسی می آید، عصاره انبوهی خوانده ها و اندیشیده ها در باره اسلام و یکی از مسلک های مهم آن تشیع است که در تاریخ و سرنوشت کشور ما ایران نقشی شگرف ایفا کرده است.

 

مقصد آن است که در این بررسی به نکات زیر پی بریم:

خصلت و ماهیت تاریخی تحولی که نام «اسلام» به خود گرفته است، کدام است و علل پیدایش این تحول در تاریخ چیست؟

قرآن، احادیث و احکام شریعت اسلام را چگونه باید ارزیابی کرد؟

چه فرقه های مذهبی مهمی از اسلام نشات گرفته است؟ و در این میانه جای فرقه تشیع کدام و ویژگی های دینی آن چیست؟

پاسخ درست و منطبق با واقع به این سوالات آسان نیست. تنها از طریق تحلیل منطقی کوهی از فاکت های تاریخی می توان به پاسخ های درست دست یافت.

 

«اسلام شناسی» دانش نوینی نیست. علاوه بر آثار بی شماری که در عربی و فارسی در باره ملل و نحل اسلام و تاریخ رجال دین و احکام شریعت نوشته شده است، اروپاییان نیز در این زمینه کم کار نکرده اند. کافی است از آثار اسلام شناسان به نامی مانند گلدتسهیر، نلدکه، ولهائوزن، دزی، گایگر، مک دانلد، بلیانف، پتروشفسکی، لامنس و دیگران نام ببریم. در ضمن این بررسی، گاه به برخی اندیشه های آن ها اشاره خواهیم کرد. طبیعی است که یک بررسی کوتاه ناچار است به چنین اشاره های گریزان بسنده کند، هر چند امیدوار است که کنجکاوی پژوهندگان را به بسط این مبحث برانگیزد.

 

 

خصلت جنبش اسلامی و علل پیدایش آن

 

مارکس و انگلس در باره پیدایش اسلام و جنبش اسلامی مطالعاتی کرده اند و در این زمینه سخنان صائبی گفته اند. مارکس تحولی را که اسلام پدید آورده «انقلاب اسلامی» می نامد (کلیات مارکس و انگلس، چاپ شوروی، جلد 28، صفحه 221). انگلس نیز آن را «انقلاب مذهبی محمد» نام می نهد. (همان جا، صفحه 220). این نام گذاری ها به عبث نیست. همان طور که انگلس متذکر می شود، جنبش های بزرگ تاریخ گاه رنگ جنبش دینی به خود می گیرد. همین حکم در باره پیدایش دین بودا و زرتشت و مسیح صادق است. اسلام درفش ایدئولوژیک تحول از نظام قبیله ای به نظام مترقی تری بود که برخی آن را نظام برده داری و برخی آن را نظام فئودالی می دانند، هر چند نگارنده بیشتر مایل است که این تحول را از نظام قبیله ای به نظام متمرکز فئودالی بشمارد. اگر چه بردگی در جوامع فئودالی اسلام به ویژه در قرن های اولیه بسطی فراوان و جایی مهم داشته است، ولی با همه این ها پدیده جنبی بوده و نمی توان آن را مشخصه اصلی نظام اجتماعی دانست.

 

در باره آن که این «انقلاب مذهبی» با محتوای ویژه اجتماعی آن چرا پدیدار شده، بحث اندکی انجام نگرفته است. پژوهندگان، این یا آن علت را برجسته و حتی گاه مطلق می کنند. منطقی تر است که ما سلسله علل را نگسلیم و مهم ترین آن ها را یاد کنیم. عوامل متعددی این حادثه سترگ تاریخی را موجب شده است؛ از آن جمله:

 

1- انحطاط راه بازرگانی که از ایران، از طریق عربستان، به سوریه و حبشه می رفت. دو دلیل برای این انحطاط ذکر می کنند: یکی مرسوم شدن راه دریایی و دیگری کثرت زد و خوردهای محلی که راه های خشکی را اغلب ناامن می ساخت. انحطاط بازرگانی موجب بسط رباخواری سبعانه ای در میان اشرافیت قریش که «سادنان» و پرده داران کعبه بودند، شد و شکافی بین اشرافیت رباخواران و مردم ایجاد کرد. محمد نخست درفش دین را علیه رباخواران و کم فروشان و اندوزندگان زر و سیم برافراشت؛

2- تضاد شدیدی بین دو قبیله مهم قریش، بنی امیه و بنی هاشم وجود داشت و لذا طبیعی است که ایدئولوژی مخالفت (اپوزیسیون) از میان بنی هاشم بروز کرد و به حربه ای کارا برای مبارزه با آل سفیان و تسلط ظلمانی آن ها بدل شد. بنی هاشم جناح دموکراتیک تر در میان قبایل قریش بود و خود فقیرانه تر می زیست و با فقرای قریش نزدیکی بیشتری داشت؛

3- زمینه فکری پیدایش یکتاپرستی و مقاومت در قبال بت پرستی از دیرباز در بین قبایل عرب وجود داشت. در میان اعراب «بنی قریظه» دین یهود و در میان «غسانیان» و «بنی لخم» مسیحیت رواج داشت. از میان قبیله «بنی حنیف» نیز «حنیفانی» بر می خاسته اند که به یکتاپرستی فرا می خوانده اند.

شخصیت محمد بن عبدالله، جوانی خوبروی و هوشیار و بازرگان پیشه از بنی هاشم، گرهگاه این تضادها و برخوردگاه این امواج قرار گرفت. سفرهای او موجب شد که کنجکاوی و جست و جویش برانگیخته شود و به سوی یکتاپرستی روی آورد. نباید از تاثیر برخی اطرافیان محمد مانند ورقه بن نوفل، سلمان فارسی، کعب یهودی، صهیب مسیحی و غیره نیز در غناء تدریجی تصورات دینی و جهان بینی محمد غافل شد. به عقیده کارشناسان، مندرجات قرآن نشان می دهد که محمد اطلاعات خود را مستقیما از منابع اولیه ادیان گوناگون اخذ نکرده، بلکه از منابع دست دوم اقتباس کرده است.

 

مبارزه محمد برای تنظیم و اشاعه آیین خویش مبارزه ای تاریخی است، یعنی در اوضاع و احوال آن زمان مثبت که بعدها به برکت شرایط مساعد به یک واقعه هنگفت جهانی بدل شد و به ایجاد تحولات عینی و عمقی عظیمی در تمدن بشری منجر گردید و فرهنگ آمیخته و پیوندی (سنکرتیک) اسلام را در ایران و حجاز و عراق و سوریه و شام و اندلس و غیره به وجود آورد.

 

 

ایدئولوژی اسلام و مشخصات آن

 

به قول دزی اسلام شناس معروف هلندی اسلام از جهت احکام ایدئولوژیک و جهان شناسی (کوسموگویی) خود «تقلید تقلید» است؛ بدین معنا که داستان خلق آسمان و زمین و طبقات بهشت و جهنم را از قصص تورات و انجیل اخذ می کند. خود ادیان یهودی و مسیحی در این زمینه از اساطیر زرتشتی اقتباساتی کرده اند و به علاوه، شاید [به واسطه ای ] سلمان فارسی (رجوع فرمایید به بررسی خاص در مورد او در همین مجموعه) دین مزده یسنه [نیز] ثاتیرات مستقیمی [برآن گذاشته] است.

 

قرآنی که اکنون در دست است به دست «زید بن ثابت انصاری» پسر خوانده و کاتب وحی محمد بن عبدالله کتابت شده است. ابتدا در زمان ابوبکر آن را به نام «مصحف» مدون کردند و سپس به وسیله عثمان بن عفان، خلیفه اموی نژاد (که پیشداوری های نامساعدش نسبت به اهل بیت مورد شک نیست) تنظیم شده است (651 ه. ق) در همان روزگار قراء و صحابه ای مانند «ابیه بن کعب»  و «ابوموسی اشعری» متن مدون عثمان را مخدوش می دانسته اند. بعدها در اثر اختلاف قرائت، حجاج بن یوسف ثقفی عامل ستم پیشه معروف که او نیز از کین ورزان به خاندان محمد بود، بار دیگر قرآن را «تدوین و تنظیم کرد». تردیدی نیست که قرآن موجود کلام محمد است که بدون انتظام خاصی از جهت تاریخ نزول و فقط بر پایه کوتاهی یا بلندی سوره ها تنظیم شده است و جمعی از اسلام شناسان اروپایی (مانند گلدتسیهر، ولهائوزن، دزی، نلدکه و غیره) کوشیدند تا آن را برحسب زمانی (کرونولوژیک) تنظیم کنند.

برخی از اسلام شناسان برآنند که قرآن حاضر اولا تماما کلام محمد نیست، زیرا از جهت زبانی یک دست نیست، در ثانی، در آن دخل و تصرفات زیادی شده است و بر این پایه بعضی از آن ها در وثوق و سندیت قرآن به مثابه کتاب محمد تردید کرده اند. در این جا محل این بحث فیلولوژیک و تاریخی نیست ولی چنان که گفته شد نمی توان این فرضیات را مسلم گرفت.

شیعه مدعی است که در قرآن نکاتی در تایید و مدح علی بن ابی طالب و ذم بنی سفیان بوده که مدونان مغرض آن را محذوف کرده اند و حتی سوره هایی نیز در اثبات این مدعا ایجاد شده است. برخی از اسلام شناسان خارجی از آن جمله پتروشفسکی این دعوی را پر بی پایه نمی شمرند و می گویند پیغمبر مثلا نفرت خود را از «ابولهب» و همسرش بیان داشته و چگونه ممکن است با آن همه گریز و آویز با ابوسفیان و آن همه گریزی و ستیزه جویی که این خانواده تیره دل در حق محمد و آل و یارانش به کار برده اند، از دیگر خصمان خود یاد نکرده، یا یاران وفادار خود را نستوده باشد.

 

"نلدکه" قرآن را از جهت سوره های مکیه اولیه و سوره های مدینه و سپس سوره های مکیه ثانویه تنظیم کرد و توانست از پس کنایات سمبولیک قرآن سایه حوادث مشخص مانند غزوات و سرایای [جمع سریه] رسول و یارانش، و حوادث دوران محمد را بیابد.

حق با گلدتسهیر است که مندرجات اساسی قرآن علیه آداب متداول دوران پیش از محمد است که نام «جاهلیت» گرفته است، مانند رسم قصاص و جنگ های دائمی و نفاق و تفرقه و وضع نازل و رقت انگیز زنان و دختران و غیره. اسلام نوعی زندگی نوین یکتاپرستانه و شعار برادری عمومی (انما المومنون الاخوه) و دموکراتیسم قبیله ای را به میان آورد و گفت که فضیلت هر کس در نزد خدا به پارسایی آن کس است، خواه سید قریشی باشد یا عبد حبشی.

قرآن از طریق دعوت به مشاهده شگفتی های طبیعت، خواننده را به قبول وجود خداوند یکتا می خواند و از طریق انذار به آتش جهنم و عذاب های سقر و بشارت به لذات بهشت او را به قبول و اجرای قوانین شریعت دعوت می کند و از طریق اشاره به زندگی پیامبران دیگر و اقوام پیشین می کوشد تا صحت گفته های خود را ثابت کند. آیات عدیده ای در قرآن یادآور عزایم خوانی های دوران جاهلیت و افکار و عقاید آن ایام است.

ایدئولوژی قرآن تنها به سوره ها و آیات قرآنی محدود نیست. علاوه بر قرآن، «اخبار» و یا «احادیت» نیز از پایه های مهم شریعت است. احادیث یا «مرفوع» است (یعنی منقول از خود پیغمبر) یا «موقوف» (یعنی از صحابه پیغمبر)، یا «مقطوع» و «مرسل» است (که از تابعین یعنی کسانی که با صحابه رسول تماس داشته اند و زمان شان را درک کرده اند) نقل شده است.

«اسناد» یعنی رابطه سندی این احادیث باید بررسی گردد که آیا «متقن» و «صحیح» است یا «حسن» (قابل اعتماد) و یا «ضعیف». علت آن که بحث احادیث مرفوع و موقوف و مقطوع به میان آمد برای آن بود که قرآن پاسخگوی آن همه مسایل دمبدم انبوهی که جامعه پیچیدگی یافته اسلام به میان می آورد، نبود. «جامعه اسلامی» که در عین حال یک «امت مذهبی» بود، یعنی سیاست را با دین و امارت را با امامت یکسان می گرفت، می خواست همه مطالب و معضلات را بر اساس اقوال بزرگان معتبر دین (رسول، صحابه ی رسول، تابعین و تابعین تابعین) حل کند. طبیعی است که در محیط پاتریارکال، اسناد به قول ریش سفیدان از هر دلیل دیگر برای مردم مقبول تر است و لذا تکیه بر اتوریته، بر تکیه به عقل می چربید.

احادیث «مسندی» که از طریق و مجاری مختلف به پیغمبر یا صحابه می رسید، اخبار یا احادیث «متواتر» یا «مشهور» نام داشت و آن ها را برحسب «رجال» یا برحسب »موضوع» تقسیم می کرده اند (چنان که در دو کتاب معتبر مانند صحاح بخاری و صحاح مسلم آمده است).

اسلام شناس معروف گلدتسهیر ثابت کرده است که اکثریت مطلق احادیث غلط است. وی به اتکای اسناد فراوان ثابت کرد که احادیث فراوانی است که از جهت کیفیت مطالب، نحوه بیان و افاده زبانی و منطقی خود اصلا نمی تواند به زمان پیامبر مربوط باشد.

پس از آن که اخبار و احادیث هم با همه وفور حیرت انگیز خود نتوانست پاسخگوی مسایل و مشکلات فزاینده زندگی یک جامعه عظیم و کثیرالاقوام باشد و رشد همه جانبه جامعه نیز اتکای صرف به اتوریته ها را دشوار می ساخت، فقه و اجتهاد در مسایل به میان آمد. گفته شد باید دو دوران را از هم مشخص کرد: «دوران تشریع» که در آن بانی شریعت قانونگذاری می کند و سپس «دوران تفریع» که در آن حافظان شریعت از شرایع اولیه، احکام ثانویه متفرع می کنند و استخراج می نمایند و این احکام نیز میتواند بر دو گونه باشد: «احکام امضایی» که در تایید آن چیزی است که در گذشته گفته شده است و یا «احکام تاسیسی» که به ابتکار فقیه و بنا به اجتهاد او پدید آمده است. اجتهاد در مسایل شریعت عبارت است از عمل به «رای» و «قیاس». فقها به بررسی نقادانه احادیث پرداختند و احادیث «ناسخ و منسوخ» را از هم متمایز ساختند و از آیات و احادیث مسند و صحیح آغاز استنتاج نمودند و قواعدی در این زمینه وضع کردند: مانند «قیاس» (بر اساس شباهت مورد عمل کردن) و «رای» (بر پایه روح شریعت حکم دادن) و «اجماع» (بر اساس توافق مراجع مذهبی عمل کردن) و «استحسان» (یعنی از میان چند حکم، آن را که به مصلحت است برگزیدن) و «استصحاب» (یعنی در موقعی که دلیل برای تفسیر وجود ندارد به همان شکل سابق، بر اساس سنت موجود، براساس آن چه که در گذشته می شده عمل کردن) و غیره. به علاوه، در مورد وظایف ناشی از شریعت و آداب دین «واجب» و «مستحب» (یا مندوب) و «مباح» (یا جایز) و «مکروه» و «حرام» (یا محظور) را از هم باز شناختند.

در «فقه اصول» عقود و ایقاعات و نیز موازین جزا (مانند: حد، قصاص، دیه، کفاره، توبه، تعزیر، قسامه) در قبال گناهان و اعمال مختلف (مثلا مانند: شرک، قتل، قمار، سرقت، قذف، رده، ربا، زنا، لواط، لعان، ایلاء، ظهار و غیره) معین شده و دستگاه منظمی از احکام برای جامعه مذهبی – فئودالی مشخص گردیده است.

یکی از مشکلات کار اسلام در دوران تشکیل خلافت های بزرگ آن بود که وی از آغاز در باره شکل حکومت، سازمان آن و کارکرد آن سخن منجز و قول قاطعی نگفته بود، زیرا به آن نیازی احساس نمی کرد. تنها آیه ای که در این زمینه در قرآن می توان از آن یاد کرد آیه زیر است: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولوا الامر منکم» و اما این که «اولوا الامر» کیانند، روشن نبود. یکی از فقیهای معروف شافعی مذهب در زمان آل بویه به نام «ابوالحسن علی بن محمد الماوردی» کتابی نگاشت به نام الاحکام السطانیه و در این کتاب مقررات انتخاب خلیفه و تعیین سلطان و جهاد (یعنی جنگ علیه کفار خارجی) و حروب المسالیح (یعنی جنگ علیه یاغیان داخلی) را بیان کرده است و رابطه خلیفه را با امت و تناسب بین حکومت مذهبی (امامت) و حکومت غیر مذهبی (امارت) را باز نموده است. بعدها قاضی القضات شهر قاهره به نام بدرالدین محمد معروف به این جماعه در کتاب خود موسوم به تحریر الاحکام فی تدبیر اهل الاسلام و سپس جامعه شناس معروف اسلامی «ابن خلدون» در مقدمه، مسایل سیاسی اسلامی را مطرح کردند. مثلا ابن خلدون این دعوی الماوردی را که خلیفه باید قریشی نسب باشد رد کرد و لیاقت را برای نیل به خلافت کافی شمرد و بدین سان مبدا امارت غیر دینی را بر امامت دینی چربیدن گرفت.

 

مطالعه بخش های پیشین به لینک های زیر مراجعه نمائید:                                      برای                                                      

1 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/544/tabari.html

2 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/545/tabari.html

3 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/546/tabari.html

4 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/547/tabari.html

5 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/548/tabari.html

6 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/549/tabari.html

7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/550/tabari.html

8 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/tabari.html

9 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/tabari.html

10 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/tabari.html

11 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/tabari.html

12 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/tabari.html

13 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/tabari.html

14 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/tabari.html

15 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/tabari.htm

16 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/tabari.html

17 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/tabari.html

18- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/tabari.html

19 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/562/tabari.html

20- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/tabari.html

 

 

21- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/tabari.html

22 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/tabari.html

23 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/tabari23.html

 

 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetude

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 567 راه توده - 18 شهریور ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت