سرمقاله 568 قدرت نظامی ایران چگونه متلاشی خواهد شد؟
|
نیروی نظامی ایران – به شمول ارتش و سپاه پاسداران- نیروی قدرتمندی است. در طول تاریخ ایجاد ارتش واحد و مدرن در ایران، چنین نیروی نظامی پرقدرت و دارای تجربه جنگی ایران نداشته است. از ویژگی های بسیار مهم این قدرت نظامی، در درجه اول بیرون آمدن آن از دل انقلاب 57 و جنگ طولانی با عراق از یکسو و رفتن به سوی استقلال نظامی و تولید سلاح در داخل کشور از سوی دیگر است. تا حد ساختن موشک های دور بُرد. داشتن این قدرت نظامی و حضور در جبهه بندی نوین جهانی در برابر امریکا و اتحادیه اروپا ضامن استقلال ایران است و از بیان آن هیچ ابائی نباید داشت، چرا که بیان این واقعیت هیچ ارتباطی به مخالفت های اصولی با سیاست های حاکم در جمهوری اسلامی – بویژه در عرصه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی- ندارد. ما با بیان این نکته، می خواهیم به محتمل ترین و حتی شکل گرفته ترین امکاناتی اشاره بکنیم که در برابر و در درون این نیروی نظامی رشد کرده و درحال شدت گرفتن است. این احتمال، که با انواع توطئه های سازمان های جاسوسی غرب و سیاست های محیلانه امریکا و اسرائیل و برخی کشورهای بزرگ اروپائی در منطقه و حتی داخل خود ایران همراه است، عبارتند از: 1- آلوده ساختن این نیرو به فعالیت های اقتصادی 2- غرق کردن آن در فعالیت های امنیتی در داخل ایران و علیه مردم 3- رخنه در درون آن برای آگاهی از ساختار و امور نظامی پنهان آن 4- تشدید رقابت میان فرماندهان سپاه و همچنین رقابت با ارتش 5- تشویق پنهان و حتی آشکار آنها به کودتا و بدست گرفتن کامل قدرت و کنار گذاشتن روحانیون، از طریق مطالبی که در رسانه های غربی منتشر می کنند 6- برقراری ارتباط های پنهان با برخی از فرماندهان آنها برای تحقق اهداف بالا 7- و سرانجام، نتیجه گیری بسیار مهمی که عادی ترین مردم ایران نیز اکنون در مسیر آن می روند. 8- یعنی جدا سازی این نیرو از مردم به گونه ای که مردم این نیرو را در برابر خود بدانند و ببینند. شاید از هفت بندی که دربالا به آنها اشاره شد، بند هفتم مهم ترین بندی باشد که در سرانجام خود، تا حدود زیادی می تواند سرنوشت این نیرو را روشن کند. چنان که این بند با سرنوشت ایران نیز گره خورده است. یعنی سه احتمالی که از آن نتیجه گیری می شود: الف- کودتای نظامی ب- جنگ داخلی پ- جنگی منطقه ای و تجریه ایران در واقع، بند هفتم، آن بندی است که برای نابودی قدرت نظامی ایران امریکا و اسرائیل و هر قدرت منطقه ای و فرا منطقه ای به آن می اندیشد و 6 بند قبلی به آن وصل است. این که این نیرو چقدر نماز می خواند و یا چه تعداد از آیه های قرآن را حفظ است و یا نیست، ریش دارد و یا ریش ندارد و این تصور که مذهب بصورت ایدئولوژی انسجام این نیرو و این قدرت نظامی را حفظ می کند و یا نمی کند، همه در حاشیه آن هفت بند قرار دارد و نه در مرکز آن.
حال، برای آنکه بدانیم چه میزان از هفت بند بالا تحقق یافته و پیش رفته، باید بازگشت به میان مردم، به درون جامعه و نگاه کرد به موقعیت این قدرت نظامی در میان مردم و آنگاه به این نکته مهم اندیشید که مخالفان این قدرت نظامی در منطقه، تا چه حد به اهداف خود نزدیک شده اند. اگر امروز کسی مدعی شود که مردم به این قدرت نظامی با همان نگاهی می نگرند که در طول جنگ با عراق نگاه می کردند، خود را عمیقا فریب داده است والا مردم را نمی تواند فریب بدهد. این قدرت، حداقل در 10 – 15 سال اخیر بیش از آن که به حمایت مردمی مفتخر باشد، به پول نفت، به درآمد شرکت های اقماری خود و انواع پولشوئی های ناشی از انواع قاچاق در ایران و منطقه مفتخر است. شاید با این پول، بتوان تا مدتی قدرت نظامی را حفظ کرد و حتی تقویت تکنولوژیک هم آن را کرد، اما از یاد نباید برد که در یک جنگ مستقیم منطقه ای با ایران و یا در یک جنگ تحمیلی داخلی که بحران اقتصادی و محدودیت های آن درآمد ها پیامد مستقیم آنست، این قدرت در جامعه آب می شود زیرا مردم آن را از خود نمی دانند. این درست همان نتیجه ایست که مخالفان جهانی قدرت نظامی ایران روی آن سرمایه گذاری کرده و در بند هفتم به آن اشاره کردیم. این که فرماندهان سپاه چقدر مصاحبه می کنند و یا چه شاخ و شانه هائی علیه دولت و یا فلان موضوع اجتماعی و تصمیم اقتصادی سر میدهند و یا فلان روزنامه وابسته به سپاه چقدر "هل من مبارز" می طلبد، در چارچوب یک جنگ روانی با مردم مطرح است و در چارچوب رسیدن به بند هفتم قابل ارزیابی است. عادی ترین مردم ایران، در باره هر موضوع خرد و کلان حکومتی و اجتماعی، انگشت اشاره را به سوی سپاه می گیرند و آن را مقصر می دانند. از بحران اقتصادی تا پارازیت های ماهواره ای و یا فیلترینگ اینترنتی، از دستگیری و محاکمه فعالان سیاسی و مدنی تا حصر میرحسین موسوی، از خرابی فلان سد و جاده تا تعطیل شدن فلان کارخانه، از فلان حمله به فلان جلسه سخنرانی تا جلوگیری از فلان کنسرت موسیقی و... طبیعی است که حداقل بخشی از این برداشت اجتماعی درست نباشد، اما افکار عمومی به این سمت رفته و با نشانه هائی که می یابد، بیش از پیش به این سمت می رود و این همان هدفی است که قدرت های مخالف قدرت نظامی ایران روی آن سرمایه گذاری کرده اند. یعنی نابودی قدرت نظامی ایران ابتدا از درون، یعنی جدا ساختن آن از مردم و قرار داشتن افکار عمومی در برابر آن و سپس فرو ریختن آن از بیرون!
کانال تلگرام راه توده:
|
شماره 568 راه توده - 25 شهریور ماه 1395