راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

برخی بررسی ها.... احسان طبری ( 26)

تعزیه و سینه زنی، تقلیدی است

از آئین زردشت و دیگر فرقه های مذهبی

 

فصل بسیار مهم از کتاب برخی بررسی ها در جنبش های اجتماعی ایران به قلم احساس طبری را می خوانید. فصل مربوط به شیعه و شاخه ها و تاریخ آن. علاوه بر حیرتی که به خواننده بابت این همه دانش طبری از تاریخ ایران و تاریخ اسلام دست می دهد با واقعیات تشیع آنگونه که بوده و نه آنگونه که در جمهوری اسلامی تاریخ سازی کرده اند آشنا می شوید. از جمله این که شیعه دو شاخه "معتدل" و "غالیه" دارد و یا "تقیه" (انکار و دروغ) به چه دلیل و انگیزه ای در تشیع باب شد. فصل مهم دیگری را که با آن بصورت علمی آشنا می شوید مسئله اجتهاد و شرایط آنست در تشیع که بموجب این شرایط، اکثریت نزدیک به مطلق روحانیون کنونی جمهوری اسلامی فاقد آن هستند. بویژه در "اخلاق" به شمول دروغگوئی نکردن، انصاف داشتن، خود را به خدا وصل نکردن و ادعاهای عجیب نکردن و خود را همطراز مردم دانستن. ما به همه خوانندگان راه توده توصیه می کنیم این کتاب را مطالعه کنند. حتی اگر دسترسی به آن ندارد در راه توده فصولی را که منتشر کرده و می کنیم را بخوانند و با دقت هم بخوانند. از جمله فصول مربوط به جانشینی در امامت را.

 

 

شیعه امامیه، ایدئولوژی آن

 

"شهرستانی" در کتاب "الملل و النحل" شیعه را به شیعه معتدل (امامیه، کیسانیه، زیدیه) و شیعه غالیه (اسماعیلیه و غلاه) تقسیم می کند. به این فرق باید شیعه افطحیه را نیز افزود. در باره شیعه امامیه یا اثنی عشری دیرتر و با تفصیل بالنسبه بیشتر سخن خواهیم گفت. اما نام کیسانیه از «کیسان بن ابو عمر» از سرداران لشکر «مختار بن ابوعبیده ثقفی» آمده است که در سال های 685- 687 ه. ق به سود «محمد حنفیه» فرزند امیرالمومنین، برادر حسین بن علی شهید کربلا قیام کرد. زیدیه طرفداران زید بن علی بن حسین فرزند «زین العابدین» هستند و امام محمد باقر را به امامت نمی پذیرند، زیرا او را به اندازه کافی مبارز در راه حق خود نمی شمرند. به عقیده زیدیه، امامت حق اهل بیت است، ولی امام لازم نیست فرزند امام یا امامزاده باشد و حق دارد مانند خلیفه ای حکومت کند. «محمد نفس زکیه» و «حسین بن علی بن حسن صاحب فخ» از زیدیه ای بودند که علیه عباسیان قیام کردند. زیدی گری در زمان آل بویه و علویان در ولایت ساحلی خزر و نیز در یمن پرچم مقاومت بر ضد خلفاء قرار گرفت. افطحیه طرفداران عبدالله بن افطح فرزند امام ششم بودند که هفتاد روز بعد از پدر زنده بود و برخی او را امام شمرده اند. همچنین اسماعیلیه طرفداران اسمعیل فرزند ارشد امام جعفر صادق اند. جعفر صادق اسمعیل را از امامت محروم و موسی بن کاظم فرزند چهارم خود را بدین سمت منصوب داشت، زیرا گویند که اسمعیل شرابخوار و برای تقلد سمت پیشوایی روحانی مسلمین نابرازنده بود.

 

از نظر اسماعیلیه، اسمعیل و سپس فرزندش «محمد بن اسمعیل» امام برحق اند. آن گاه سه چهار شکل متفاوت برای بقیه امامان مستور و غیبی اسماعیلی وجود دارد و از جمله برخی چون عدد هفت را مقدس می شمرند، محمد بن اسماعیل را خاتم الائمه می دانند. اسماعیلیه، برخلاف اهل سنت که به درک قشری و ظاهری آیات و احادیث و احکام معتقدند (آن چه که اروپاییان آن را تعبیر Exoterique می نامند)، به تاویل باطنی (آن چه که اروپاییان آن را تعبیرEsoterique  می نامند) باور دارند و از طریق «تاویل» آن چه را که می خواهند از آیات و احادیث استخراج می کنند و دلبخواه خود را در چارچوب اسلام اثبات می نمایند. حکیم و شاعر اسماعیلی ناصرخسرو در این زمینه می گوید:

 

هر که بر «تنزیل بی تاویل» رفت

او به چشم راست، در دین اعور است

مر نهفته دفتر «تنزیل» را

معنی «تاویل» حیدر، زیور است

مشکل تنزیل بی تاویل او

بر گلوی دشمن دین خنجر است

 

در مورد اسماعیلیه و نقش آن ها در تاریخ کشور ما بررسی جداگانه ای در این مجموعه آمده است، لذا در این جا از شرح بیشتر احتراز می جوییم و خواهندگان را بدان جا حوالت می دهیم.

 

همچنین، شیعه امامیه به 12 تن از فرزندان علی به مثابه امام معصوم و بر حق معتقدند. در این میان، امام دوازدهم به نام «مهدی موعود» «صاحب الامر» غائب است و شیعه در انتظار ظهور اوست. در میان ائمه شیعه به ویژه سه تن مقام برجسته دارند. علی، حسین و جعفر صادق.

علی چنان که از سیرت نگاری های دوستان و دشمنانش پیداست، مردی دانا، پارسا، دلیر و جوانمرد بود. وسواس ایمانی و اخلاقی فراوان داشت که او را به انسانی نیک ولی سیاستمداری مردد و بی توفیق بدل می کرد. شکستش در نبرد با خدعه گرانی که در راه نیل به مقام هیچ چیز رادع آن ها نبود، یقین بود. همین صفت مثبت موجب آن بود که نه فقط شیعه- که آن ها را سنیان (یا ناصبیان) «روافض» می نامیدند- ستاینده وی بودند، خود این ناصبیان نیز علی را می ستودند؛ مثلا سنی متعصبی مانند شاعر بزرگ جامی در منظومه سلسله الذهب می گوید:

 

هست قدر علی از آن اعلی

که رسد فهم «رافضی»

آن جا خود علی را چه ننگ از آن افزون

کسش ستایش کنند مشتی دون

آید از مدح او علی را عار

ز افزایش بود علی را بار

بود سر کمال مصطفوی

گشت ختم خلافت نبوی

این علی از کمال خالق و سیر

عین بوبکر بود و عین عمر

 

این اشعار نشان می دهد که در ایران حتی سنیان معتقد علی را «سر کمال مصطفوی» می دانستند. به همین سبب ترویج دین شیعیان تکیه گاهی معتبر داشت و راه رخنه اش گشاده بود.

 

حسین نیز صفات نیکوی پدر را به ارث برده و مظهر آن «مروت» و «فتوت» بود که در نزد عرب جاهلی ذره خلق کامل انسانی محسوب می شد. شهادت مردانه اش در نبرد با خلیفه اموی یزید بن معاویه تراژدی جاودانی برای شیعه پدید آورد و از آن بهره برداری تبلیغاتی ماهرانه و نیرومند علیه مخالفان آل علی و دشمنان سیاسی ایران شد. جعفر صادق که مورد بزرگداشت علماء سنی نیز هست – زیرا مادرش از اعقاب ابوبکر صدیق نخستین خلیفه است- بنیان گذار تئولوژی شیعه امامیه است. بعدها «محمد بن حسن القمی» و «محمد بن یعقوب الکلینی» و «ابن بابویه» و «شیخ صدوق» و «شیخ مفید» و «شیخ توسی» و دیرتر «علامه حلی» و «مجلسی» اصول فقه و تئولوژی شیعه را بسط دادند.

نقش امام صادق در تنسیق سنن شیعی به قدری است که کیش شیعیان امامی «مذهب جعفری» نام گرفته است. در پیرامون جعفر صادق نیز ستایندگان اغراق گو بسیار بودند. از آن جمله مردی از مادری جمیله نام از نژاد بربریا اندلس به نام «ابوالخطاب» (عینا مانند «عبدالله بن سبا» که جعفر صادق را به رتبه خدایی می رساند و امام ناچار شد به شیوه جد خود آن مرد را از پیرامون خود براند. ابوالخطاب پس از رانده شدن فرقه «خطابیه» را به نهاد و کماکان به تبلیغ الوهیت جعفر صادق ادامه داد.

شیعه امامیه به «امام مفترض الطاعه» که مظهر نور محمدی و معصوم است و از غیب و باطن احکام اطلاع دارد، معتقد است. در باره آن که امام از غیب و باطن خبر دارد، نظریات مختلف است. پیامبر خود از قبول این نسبت ابا داشت و وقتی از او معجزه و غیبگویی می خواستند می گفت «آیا من جز انسان فرستاده خداوند کس دیگر هستم؟» ابن بابویه در کتب خود (مانند عقاید، التوحید) آورده است که امام ششم در باره کسانی که قدرت ماوراء طبیعی برای محمد و علی قائل می شدند می گفت: «دشمن خدا دروغ گفت» و امام هشتم می گفت: «ای خداوند! من بنده و بنده زاده توام. ما را نیرویی نیست برای زیان یا سود رساندن، میراندن و زیاندن. آن که مدعی است ما می آفرینیم و روزی می دهیم، از او تبری می جوییم، چنان که مسیح از نصرانیان تبری جست» و علی نیز وابستگی هر انسانی را به انسان دیگر جز به خدا رد می کرد».

شیعه به «مهدویت» و ظهور مجدد «قائم آل محمد» باور اکید دارد. این مهدی (مانند «مسیح» در نزد یهود «کریشنا» در هندوان، سوشیانس در نزد زرتشتیان) ظهور خواهد کرد، و چرخشی عمیق در احوال بشر ایجاد خواهد نمود و مذهب را از آلایش ها خواهد پالود. باور به مهدویت در نزد اهل تسنن نیز وجود دارد، ولی به قدرت و عمق باور شیعیان امامی نیست. در دوران حکومت «سربداران» خراسان در شهر سبزوار هر روز اسب «صاحب الزمان» را می خواستند و اسب خواستن یکی از رسوم تجلیل و تکریم امیران متشخص در آن ایام بود. البته، سربداران که از ایدئولوژی شیعه امامیه علیه غاصبان ترک و مغول استفاده می کردند، از این تظاهر نیت سیاسی خاصی داشتند.

کتمان و تقیه یا دین پوشی (نظر آن چه که ژزوییت ها در قرون وسط Reservatis Mentalis  می نامیدند) در عین حفظ ایمان به اهل بیت در درون خود، برای شیعه در دورانی که نیروی اپوزیسیون و تحت تعقیب بودند، مجاز بود. می گفتند: «التقیه دینی و دین آبایی و من ترکها قبل خروج قائمنا فلیس مثا» یا ««الضرورات تبیح المحظورات«، و یا «من نجی برآسه فقد ریح»، و یا «الفرار مما لایطاق من سنن المرسلین». این احکام با آن چه در نهج البلاغه می خوانیم «رحم الله الی امرء رآی حقا فاعان علیه و رای جورا فروده و کان عونا بالحق علی صاحبه»، یا این آیات قرآن: «لن تنالوالبر حتی متفقو مما تحبون»، یا «و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا، بل احیاء عند ربهم یرزقون».

ولی تاکتیک «تقیه» اغلب یک نوع مقاومت پاسیف بود، نه گریز از نبرد و تسلیم به دشمن و توجیه آن را باید در موارد مشخص تاریخی جست و در این زمینه حکم تجریدی صرفا براساس اخلاقیات نمی توان و نباید صادر کرد.

شیعه امامیه برای تنظیم فقه و اصول خود تلاش حیرت انگیزی به کار برد. در امر تعبیر اجبار و نحوه استفاده از آن بحثی شدید به ویژه در دوران صفوف بین «اخباریون» و «اصولیون» یا «مجتهدین» درگرفت. سودمند است که با کیفیت این بحث ولو به اختصار آشنا شویم.

در نظر اهل اجتهاد یا مجتهدین، «احکام واقعی» حتی در مورد آیات قرآن امروزه برای ما حاصل نیست و تنها چیزی که از قرآن می دانیم «احکام ظاهری» است. در باره احادیث و اخبار و روایات و مائورات نیز (حتی در مورد نوشته های کلینی و شیخ توسی و شیخ طبرسی و شیخ صدوق و شیخ مفید) اختلاف و تباین دیده می شود. از همین رو، باید از طریق قیاس و استحسان و استصحاب و با توسل به علوم دینی مانند «اصول» و «تفسیر» و «علم الرجال» و «علم درایت» و غیره در باره احکام اجتهاد کرد و هر کس هم مستعد آن نیست که به مقام اجتهاد دست یابد مگر آن که این علوم را فراگیرد و صلاحیت دینی و اخلاقی کسب نماید. بنابراین، امت شیعه ناگزیر به «مجتهدین» قلیل و «مقلدین» کثیر تقسیم می شوند و این مقلد باید قول آن مجتهدین را به کار بندند.

 

اما اخباریون که مخالفان مجتهدان اصولی هستند، برآنند که یقین بر دو قسم است: یقین قطعی و یقین عادی، نیل به یقین عادی در باره روایات و احادیث منقول از «صاحب صمت» و کسانی که به دوران معصوم (امام) نزدیک بوده اند میسر است و نیازی به اجتهاد نیست و کافی است شخصی عربی بیاموزد و آن ها را بخواند و بفهمد. احکام دینی یا مانند آیات قرآن «قطعی الورود» هستند و یا مانند احادیث و روایات «قطعی الدلاله» اند که می توانند یقین عادی ایجاد کنند. لذا به علوم اجتهادی مانند اصول و رجال و درایه و غیره نیاز نیست. حدیث نبوی است که «ما وفق کتاب الله فخذوه و ما خلف کتاب الله فدعوه»، یعنی آن چه را که با کتاب خدا سازگار است برگیرید و آن چه را با آن ناسازگار است رها کنید. لذا تقسیم امت شیعه به مجتهد و مقلد غلط است. در طول زمان مجتهدین که منطق نیرومندتر داشته اند، در نبرد علیه اخباریون بر آنان غلبه یافتند.

صرف نظر از احکام معتبری که ایدئولوگ های شیعی ذکر کرده اند، در بین عوام شیعه آداب و معتقدات فراوانی جاری است که مورد قبول و تصدیق مجتهدان نیست. از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

زیارت قبور و مشاهد ائمه و معصوم زادگان و عزاداران بر اهل بیت با اقامه مراسم «شبیه سازی» و به راه انداختن دسته های مذهبی همراه با شکنجه تن و خستن خود به تیغ و ذکر کلمه شهادت به نام علی در اذان (اشهدان علیا ولی الله) که جمعی از مجتهدین آن را نادرست می دانند، و اطلاق معجزات و خوارق عادات به رسوم و اهل بیت. اگر چه موافق احکام معتبر شیعی همه این ها نارواست، ولی چنان در آداب و رسوم شیعه وارد شده که مجتهدین در قبال آن سکوت می کنند. در آداب شیعیان معاصر مقداری از عقاید متداول در دین زرتشتی و مراسم فرق دیگر شیعه مانند کیسانیه و سباییه و افطحیه و اسماعیلیه و زیدیه و غیره نیز وارد شده است.

 

برای مطالعه بخش های پیشین به لینک های زیر مراجعه نمائید:                                                                                                                    

1 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/544/tabari.html

2 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/545/tabari.html

3 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/546/tabari.html

4 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/547/tabari.html

5 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/548/tabari.html

6 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/549/tabari.html

7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/550/tabari.html

8 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/tabari.html

9 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/tabari.html

10 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/tabari.html

11 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/tabari.html

12 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/tabari.html

13 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/tabari.html

14 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/tabari.html

15 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/tabari.htm

16 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/tabari.html

17 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/tabari.html

18- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/tabari.html

19 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/562/tabari.html

20- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/tabari.html

21- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/tabari.html

22 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/tabari.html

23 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/tabari23.html

24- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/567/tabari.html

25 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/568/tabari.html

 

 

  کانال تلگرام راه توده:                                

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 569 راه توده -  اول مهر ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت