بند ناف اقتصادی سپاه با سیاست باید قطع شود!
|
هفته گذشته فرماندهان سپاه با حسن روحانی، رئیس جمهور، ملاقات کردند. روحانی در این دیدار اعلام کرد که دولت از فعالیتهای سپاه در "حوزه تخصصی" آن یعنی در واقع حوزه نظامی و امنیت کشور پشتیبانی میکند. در مبارزات انتخاباتی نیز روحانی بارها تاکید کرده بود که هر نهادی باید به انجام وظایف خود مشغول باشد. در پی این دیدار اعلام شد که توافق شده است قرارگاه خاتم الانبیا وابسته به سپاه در قراردادهای کمتر از 200 میلیارد تومان مشارکت نکند. سرداران سپاه فعالیت اقتصادی سپاه را "سازندگی" میدانند و به مفید بودن آن برای اقتصاد کشور توجه میدهند و میگویند وارد فعالیتهایی نمیشوند که شرکتهای داخلی توان انجام آن را دارند. در مقابل مخالفان این فعالیتها به اینکه سپاه به رقیب بخش خصوصی تبدیل شده و مانع از رشد آن است اشاره میکنند و یا در دفاع از واگذاری پروژههای ملی به شرکتهای خارجی بر ضعف قرارگاه خاتم الانبیا و تاخیر و هزینه بیشتر آن تاکید میکنند. همه این استدلالها یک مبنای نادرست مشترک دارد و آن اینکه گویا مزیت یا مشکل فعالیتهای اقتصادی سپاه همان جنبه "اقتصادی" آن است. در حالیکه مخالفت با فعالیتهای اقتصادی سپاه نه از جنبه اقتصادی بلکه از جنبه سیاسی و امنیتی آن است. شاید فعالیتهای اقتصادی سپاه در نهایت برای اقتصاد کشور مفید هم باشد که در بسیاری موارد هم هست. اگر یک نهاد داخلی وجود دارد که میتواند طرحهای ملی را اجرا کند ولو با تاخیر یا با هزینه بیشتر چرا باید آن را به خارجیها داد؟ این هزینه و تاخیر در درازمدت با ایجاد دانش و توان ملی در اجرای طرحها جبران میشود. دولت آلمان دهها سال به شرکت "کروپس" یارانه داد و از آن حمایت کرد و جلوی رقابت خارجیها را با آن گرفت تا به یکی از بزرگترین صنایع آلمان و جهان تبدیل شد. بنابراین بحث در جایی دیگر است. بحث در این نیست که قرارگاه خاتم الانبیا هر کاری که میکند برای اقتصاد ایران مضر است، بحث در آن است که چرا این قرارگاه باید به شکل نظامی اداره شود؟ چرا باید زیر نظر سرداران سپاه باشد و نه زیر نظارت مردم و دولت منتخب مردم؟ چرا مثلا سردار سجادی نیا را در اختلاس 13000 میلیارد تومانی باید حفاظت اطلاعات سپاه دستگیر کند یا در واقع مانع از بازجویی او توسط نهادهای رسمی قضایی شود؟ تفاوت سجادی نیا با بابک زنجانی چیست؟ چرا سپاه باید باند در قوه قضائیه تشکیل دهد و به کارچاق کنی مشغول شود؟ فعالیت اقتصادی سپاه از نظر سیاسی و امنیتی بشدت زیانبخش است نه الزاما از نظر اقتصادی. سپاه یک نیروی نظامی با هدف امنیت ملی است. یعنی در خدمت سیاست رسمی کشور باید باشد. خطر فعالیت اقتصادی سپاه ورود فساد و چند دستگی به درون آن و رویاروی قرار گرفتن با مردم و وارد شدن در دسته بندیهای سیاسی است که همه اینها اکنون بوجود آمده است. دفاع از ادامه این فعالیتهای اقتصادی نیازمند به بدست گرفتن قدرت سیاسی هم هست و برعکس یعنی تلاش برای بدست گرفتن قدرت سیاسی سماجت بر سر بدست گرفتن قدرت اقتصادی را هم بوجود میآورد. نتیجه این میشود که دولتهای منتخب هم حاضر نیستند طرحها را به سپاه بدهند و بحق میکوشند آن را از عرصه اقتصاد خارج کنند. وقتی سپاه برای بدست گرفتن قرارداد فرودگاه امام آن را اشغال نظامی میکند و تهدید میکند که هر هواپیمایی که بخواهد در این فرودگاه بر زمین بنشیند سرنگون میکند؛ وقتی سپاه برای حفظ دولت احمدی نژاد و بستن قراردادها و ادامه خصوصی سازیها دست به کودتا میزند، وقتی سپاه به اقرار آقای میرسلیم امکانات خود را در اختیار گروهبندی انتخابات "جمنا" به فرماندهی سردار ذوالقدر و ابراهیم رئیسی قرار میدهد تا او را پیروز انتخابات کنند و … نتیجه چه میشود؟ این میشود که هم مردم سپاه را دربرابر خود و رای خود میبینند و هم دولتهای منتخب برای نظام سیاسی و انتخاباتی و قانون اساسی و سلامت اقتصادی کشور احساس خطر میکنند و میکوشند سپاه را از دایره دخالت در امور سیاسی و طرحهای اقتصادی کشور خارج کنند. یعنی زیان دوجانبه میبینیم. یک دستگاه عظیم اقتصادی و فنی در کشور وجود دارد بنام قرارگاه خاتم الانبیا، ولی چون این دستگاه به یک کارتل و هلدینگ اقتصادی تبدیل شده، تفنگ و جنگنده پشت سر قدرت خود قرار داده، دست سردارانی در آن بند است که برای حفظ منافع خود حاضرند دست به کودتا علیه رای مردم بزنند، حاضرند در خیابانهای جلوی مردم بایستند و آنها را تهدید کنند، تن به نظارت ملی نمیدهند و … در نتیجه دولتهای منتخب هم از خیر این دستگاه و توان فنی و مالی آن میگذرند و از امکانات این دستگاه بهره گیری بهینه بسود اقتصاد و پیشرفت کشور نمیشود. یعنی وابسته بودن این قرارگاه به نیروهای نظامی در نهایت به زیان اقتصاد و پیشرفت کشور هم تمام میشود. قرارگاه خاتم الانبیا به لحاظ توان فنی و مالی آن یک دستاورد ملی است. دستاوردی که متاسفانه در خدمت اهداف شماری سردار و فرمانده فاسد و قدرت طلب قرار گرفته و به همین دلیل تقابل همه جانبه با فعالیتهای آن در کشور و حتی در میان بدنه و بخشی از فرماندهان سپاه شکل گرفته است. این دستگاه نباید منحل شود، نباید به فروش گذاشته شود، نباید تکه تکه شود، نباید کنار گذاشته شده و بیاستفاده شود، باید از سپاه منفک شده و زیر نظارت دولت و مجلس و نهادهای انتخابی قرار گیرد. همان سرداران و مدیران امروز هم اگر در کار اقتصادی و فنی تجربه و مهارتی بدست آوردهاند میتوانند بمانند ولی به عنوان یک غیرنظامی و در یک ساختار زیر نظارت مردم نه از پشت سر مردم با فرماندهان سپاه در پیوند و ارتباط. بدینگونه هم سرداران سپاه از هوس بدست گرفتن قدرت سیاسی و اقتصادی در کشور بیرون میآیند و به کار خود یعنی امور نظامی و تامین امنیت کشور مشغول می شوند و هم از امکانات این دستگاه بسود پیشرفت و توسعه ملی بهره گرفته میشود!
تلگرام راه توده:
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 609 راه توده - 12 مرداد ماه 1396