آقای لاریجانی آزادی مطلق در "سودآوری" را سوسیالیسم میداند!
|
آقای علی لاریجانی، رئیس مجلس، درسخنانی که روزنامه جوان- وابسته به سپاه پاسداران- منتشر کرد، پس از این اشاره درست که "وضعیت اقتصاد ایران مناسب نیست" آن را بنوشته "جوان" ناشی از "نگاه سوسیالیستی دولت" دانسته و گفت: "هنوز نگاه سوسیالیستی بر ما حاکم است و رهایمان نکرده است." این سخن یا ناشی از آن است که آقای لاریجانی از مفهوم اقتصاد سوسیالیستی چندان اطلاعی ندارد و چون وضع اقتصادی ایران مناسب نیست پس حتما باید سوسیالیستی باشد! دلیل دیگرش میتواند نفرت عمیقی باشد که در حاکمیت ایران نسبت به سوسیالیسم و اندیشه برابری میان انسانها و عدالت اجتماعی وجود دارد و آن را مانند آقای خامنهای یادآور سالهای نخست انقلاب و یا مخالف "فطرت بشری" و موجب "باطل ماندن احکام الهی" مانند صدقه و خیریه و مشابه آن میدانند. بالاخره باید در جامعه شماری فقیر و فلاکت زده وجود داشته باشند که عدهای به آنها صدقه بدهند تا احکام الهی "معطل" نماند. برای آنها که با مفهوم سوسیالیسم و اقتصاد سوسیالیستی آشنایی دارند و آن را بسود پیشرفت اقتصادی و اجتماعی میدانند اساس سوسیالیسم بر تامین نیازهای بنیادین اعضای جامعه قرار دارد مانند مسکن، شغل و حرفه، آموزش و پرورش، ورزش، هنر، فرهنگ، بهداشت که باید به طور برابر، نه براساس دارایی و ثروت، در اختیار همه اعضای جامعه قرار گیرد. میتوان با این سوسیالیسم موافق بود یا مخالف بود یا آن را مخالف فطرت بشر دانست و معتقد بود که فطرت بشر آن است که مثلا اگر بیمار شد و پول نداشت جلوی در بیمارستان بمیرد نه اینکه جامعه خود را متعهد به تامین سلامت او بداند. ولی وضع کنونی ایران را نمیتوان به هیچ شکل به سوسیالیسم ربط داد. حتی اقتصاددانان ایرانی واقع بین طرفدار سرمایهداری نیز بر این نکته تاکید دارند چنانکه آقای سعید لیلاز میگوید: "اقتصاد ایران بسیار کاپیتالیستی است چرا که اگر کسی به هزینه خود بیمه خدمات درمانی نباشد در معرض شدیدترین آسیبها قرار دارد. در ایران اگر عضوی از یک خانواده به بیماری صعبالعلاج دچار شود آن خانواده به یکباره از طبقه متوسط جامعه به طبقه فقیر سقوط میکند. ایران به هیچوجه ویژگیهای اقتصاد سوسیالیستی را ندارد و اقتصاد اروپا به مراتب سوسیالیستیتر از ایران است." آقای لیلاز درست میگوید و اقتصاد امروز اروپا به مراتب بیشتر تحت تاثیر انقلابها و جنبشهای سوسیالیستی سده بیستم قرار دارد تا اقتصاد مثلا ایران که نظریه پردازی و اجرای آن عمدتا تحت تاثیر اندیشههای قشری و کلیشه جهان دهه هشتاد به بعد است. در تشخیص و بیان مشکلات اقتصاد ایران باید هوچیگری و تبلیغات را کنار گذاشت و مسائل را درست و با واقع بینی طرح کرد و دنبال یافتن ریشه مشکلات و حل آنها بود. بر همین اساس ما نه تنها معتقدیم که اقتصاد ایران سوسیالیستی نیست، حتی اصراری نداریم که آن را "سرمایهداری" بدانیم. اگر اقتصاد سرمایهداری یعنی آن اقتصادی که در سده بیستم در بیشتر کشورهای اروپایی بوجود آمد، یعنی اقتصادی صنعتی، برای تولید ثروت، پیشرو، خودکفا، مبتنی بر اخذ مالیاتهای سنگین از ثروتمندان، تامین اجتماعی گسترده به هزینه کارفرمایان، آموزش و پرورش و بهداشت رایگان یا نسبتا ارزان برای اکثریت مردم و … پس قطعا اقتصاد کنونی ایران را نمیتوان این سرمایهداری دانست. اقتصاد کنونی ایران عمدتا زیر تاثیر گرایشهای ارتجاعی جهانی بازگشت به سده نوزدهم است و به همین دلیل بیشتر به اقتصاد سده نوزدهم اروپا شبیه است با این تفاوت که اقتصاد سده نوزدهم اروپا هم مبتنی بر تولید صنعتی بود و اقتصاد ما مبتنی بر واردات و قدرت سرمایه تجاری است. یعنی با سرمایهداری سده نوزدهم هم قابل مقایسه نیست. بیان مسائل با رویکرد تسویه حساب و به عنوان ابزار تبلیغات و هوچیگری از نوع اینکه اقتصاد ایران "سوسیالیستی" است ما را از شناخت واقعیت دور میکند، و نامگذاریهای تبلیغاتی میتواند به نتایج غلط و خطرناکی منجر شود. چنانکه برخی با "سرمایهداری" نامیدن اقتصاد ایران نتیجه میگیرند که تضاد عمده در ایران "تضاد کار و سرمایه" است. با این حساب مشکل اصلی ایران آن تولیدکنندگانی هستند که برای رفع نیازهای مردم کشور ما تولید میکنند و چون چند یا حتی دهها کارگر دارند با آنان "تضاد عمده" دارند ولی تجار و بازرگانان و واردکنندگانی که کارگر ندارند یا کارکنان آنها احتمالا دستمزد و حقوق خوبی هم میگیرند مشکل ایران محسوب نمیشوند! برای اجتناب از افتادن در همین چاله هاست که باید با دقت سخن گفت. نظام اقتصادی ایران یک سیستم تولید ثروتمند بر مبنای آزادی مطلق سودآوری است. از این نظر که نیروی محرک آن سودآوری است با سرمایهداری کلاسیک و اروپایی شباهت دارد. ولی از این جهت که دولت در این اقتصاد امکان دخالت موثر برای جهت دهی نظام اقتصادی به سمت تولید ثروت را ندارد با آن تفاوت دارد. حتی آن "اقتصاد آزاد رقابتی" هم که نظریه آن در غرب تدوین شد و عدهای میخواهند آن را به زور به ایران تحمیل کنند هم نیست. آن کسانی که نظریه اقتصاد آزاد رقابتی را در غرب پایه ریختند منظورشان- یا لااقل چارچوب مشخص و تاریخی نظریه شان- عدم دخالت دولت در رقابت میان تولید کنندگان بود. در رقابت میان تولیدکنندگان، عناصر ضعیف، کوچک، ناکارآمد از دور رقابت خارج میشوند و جای خود را به انحصارات و تراستهایی میدهند که میتوانند تولید را در سطح بزرگتری سازمان دهد. که البته هیچگاه هم به نتیجه نرسید و نمیتوانست برسد. چون وجود دولت برای تنظیم اقتصاد سرمایهداری - و به ویژه سرمایهداری- که کسب سود محرک آن است و نه ایجاد مازاد یا رفع نیازهای مردم ناگزیر است. اما پیاده کردن آن نظریه اقتصاد آزاد رقابتی در ایران به رقابت تجار و واردکنندگان با تولیدکنندگان و تضعیف تولید و صنعت داخلی و کل اقتصاد ایران منجر شده است. بنابراین نظم اقتصادی ایران نوعی اقتصاد آزاد رقابتی از نوع ایرانی و جهان سومی آن است. رقابت نه برای بزرگ تر کردن تولید صنعتی بلکه برای ضعیف کردن آن. دخالت دولت در اقتصاد ایران به معنای "سوسیالیستی" بودن آن نیست. اگر معیار این باشد که دولتهای امریکا و اروپا صدها بار بیشتر از ایران در اقتصاد دخالت میکنند. برای نمونه سهم دولت در اقتصاد امریکا به عنوان سرمایهداری ترین کشور جهان در اوخر سده بیستم به 50 درصد تولید ناخالص داخلی رسید. در اروپا از این هم بیشتر بود. چنانکه مثلا در فرانسه اوایل دهه هشتاد بانک خصوصی وجود نداشت. همه این کارخانههای رنو و پژو و سیتروئن و مشابه آنها دولتی بود. از سوی دیگر در این کشورها دهها ارگان و نهاد و موسسات دانشگاهی شبانه روز مشغول آمارگیری و تحلیل و برنامه ریزی و تدوین راهکارها و برنامههایی هستند که بصورت قوانین پارلمانی یا بخشنامههای دولتی تنظیم اقتصادی در میآید که نقش دولت در تنظیم اقتصاد را نشان میدهد. سوسیالیسم مبتنی بر نوع متفاوتی از دخالت دولت در اقتصاد است که هدف اصلی آن نه تنظیم زیاده رویها و چرخشهای ناگزیر یک اقتصاد مبتنی بر سودآوری بلکه رفع نیازهای اجتماعی است. دخالت دولت ایران در اقتصاد ناشی از یک عامل عینی یعنی حجم درآمد نفت در اقتصاد کشور است، نه به معنای دخالت موثر و متمرکزی که در کشورهای اروپایی در مهار و تنظیم سرمایه و نظام کسب سود و ایجاد توازن اجتماعی وجود داشته و نه دخالتی بر مبنای اهداف سوسیالیستی و تولید بر مبنای کار جمعی و تامین برابری در امکانات. نظام اقتصادی ایران نه سرمایهداری به معنای اروپایی آن است و نه سوسیالیستی. سیستمی است برای تولید ثروتمند بجای تولید ثروت بر مبنای آزادی مطلق سودآوری در نادیده گرفتن نیازهای پیشرفت کشور و رفاه مردم. معضل اصلی اقتصاد ایران هم همین آزادی مطلق سودآوری است و نه دولتی بودن آن!
تلگرام راه توده:
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 609 راه توده - 12 مرداد ماه 1396