حقایقی تلخی که وزیر مسکن گفت و بازتاب نیافت
|
در خبرها اعلام شد که شهر یزد به ثبت جهانی رسید. به گزارش "مهر" آقای عباس آخوندی وزیر مسکن و شهرسازی در این باره میگوید: "ثبت تاریخی یزد به این جهت اهمیت دارد که ما داریم در هیاهوی تمدنی جدید به ارزشهای تاریخی خود رجوع میکنیم و برگشت به خود داریم و بار دیگر تمدن و فرهنگ خود را بازخوانی میکنیم این الگویی است که ما باید آن را برای همه شهرها پی بگیریم زیرا این موضوع برای ما میتواند آرامش، امنیت، ثبات، تداوم فرهنگی و پیوستگی بیاورد. بسیار برای ما ارزش دارد که به گونهای در میانه صحبتها و گفتمانهای مدرن، نگاهی نیز به سبک زندگی قبلی خود داشته باشیم." وزیر مسکن در ادامه تاکید میکند: "یزد با دو شاخصِ کالبدی (معماری و شهرسازی) و سازگاری با طبیعت و خلاقیت از زمین به ثبت رسید. این اتفاق، فراتر از ثبت یک سکونتگاه است. آنچه باید مدنظر قراردهیم، بازخوانی فرهنگ و تمدن ایرانشهری است. واقعیت این است که ما بعد از مشروطه، رسما با پدیده آثار مدرنیته که قدرت اغواگری از فنآوری پیامد آن است مواجه شدیم که این موضوع موجب از جاکندگی در همه حوزهها شد. با ورود مدرنیته و بعد از مشروطه، متأسفانه به راحتی فرهنگ، سبک زندگی، معماری و شهرسازی ایرانی از یاد رفت و اگرچه شاید در ابتدا این پدیده خوشایند بود؛ اما در نهایت به از جاکندگی و مشکلات عدیدهای منجر شد." به گفته آقای آخوندی: "به عنوان نمونه، استفاده از انرژی برق جایگزین بهرهگیری از انرژی زمین و طبیعت شد. هنگامی که وارد بحث سبک زندگی و سیستم فرهنگی میشویم، این «ازجاکندگی» همین مشکلاتی را ایجاد کرده که شاهد هستیم. در اطراف کشور ما همه جا جنگ، خونریزی و درگیری است. شاخص سازگاری با طبیعت به طور کامل کنار گذاشته شده است و عمدتا شاهد هستیم که بیشتر شهرهای ما از امکانات زیستی، انرژی و خلاقیتی که طبیعت دارد استفاده لازم را نمیبرند و تصور بر این است که با انرژی برق میتوان همه انرژیها را جبران کرد. همه راهکارها در مطبوعات و رسانهها عنوان میشود به غیر از راهکار سازگاری با طبیعت، در کاهش مصرف انرژی که اتفاقا راهکاری است که تجربه تاریخی نیز در مورد آن وجود دارد اما مغفول مانده است." آقای آخوندی تاکید میکند: "متأسفانه مباحث معماری و شهرسازی، سبک زندگی و الگوی زیستی تمدنی نیز کنار گذاشته شده است. در حال حاضر، الگوی زیستی متفاوتی را شاهد هستیم و جنگل ساختمانی تهران نمونهای است که جلوی دیدگان همه ما قرار دارد و هر روز میبینیم. وقتی از بازخوانی تمدن ایران شهری صحبت میکنیم بدینمفهوم نیست که مانند هزارسال پیش زندگی کنیم و در این مورد ما قطعا نیازمند پیوستگی تاریخی و به روز بودن هستیم. در واقع، باید بافتهای تاریخی با بافتهای پیرامون هماهنگ باشد و حتما باید پیوستگی لازم ایجاد شده باشد." بخش عمده سخنان آقای آخوندی را درباره ثبت تاریخی شهر یزد نقل کردیم چرا که هم رسانههای داخلی از کنار آن بیتفاوت گذشتند و هم در این انبوه نگاههای ساده گرایانه که در همه مسائل در کشور ما حاکم شده و تصور تبلیغاتی و تلویزیونی که فنآوری میتواند بدون نیاز به دخالت انسان، بدون نیاز به هم اندیشی انسانها همه مسائلی را که خود بوجود آورده خود نیز حل کند، سخنان ایشان میتواند باب بحثی دیگر و بسیار ضروری را باز کند درباره "بازخوانی تمدن ایران شهری" و چگونگی ایجاد پیوستگی تاریخی میان دانش و دستاوردهای گذشته و بهره گیری خلاقانه که از دانش و تکنولوژی امروز میتوان کرد. این تنها یک مسئله احساساتی یا خیالی و نوستالژیک نیست. مسئلهای مربوط به کارآیی نظام اقتصادی و اجتماعی و نقش و هدف انسان و درک از مفهوم خوشبختی و سعادت انسانی است. امروز هر کس که از ضرورت توجه به طبیعت سخن گوید یا اهمیت تاریخ و دستاوردهای گذشته را یادآور شود رسانههای غرب و مقلدان آنها در ایران او را به "بومی گرایی" متهم میکنند. چند نام را هم ردیف کرده و در کنار هم میگذارند و میگویند اینها "بومی گرا" و مخالف تمدن و تکنولوژی بودهاند. در حالیکه امروز تصور سده نوزدهمی که تکنولوژی میتواند همه مسائل را حل کند یا مسائل خود را حل خواهد کرد یا میتواند جایگزین امکانات طبیعت شود دیگر در محافل علمی هم به کلی رنگ باخته است. بازگشت به تجربه و دانش هزاران ساله بشریت، بازگشت به طبیعت و ضرورت سازگاری با آن همانطور که آقای آخوندی در مسئله معماری میگوید یک واقعیت بنیادین است. یک نمونه ساده. جریانی به نام "گلف استریم" در اقیانوسها وجود دارد که پیامدهای بسیار بر روی آب و هوا و از جمله اعتدال آب و هوا در اروپا دارد. بر اثر گرم شدن زمین و گازهای گلخانهای و آب شدن یخها و غیره گفته میشود که این خطر وجود دارد جریان گلف استریم به تدریج یا ناگهان متوقف شود. اگر چنین شود دمای قاره اروپا به 50 درجه زیر صفر سقوط خواهد کرد. یعنی چه؟ یعنی کشورهای اروپایی به بقیه جهان حمله میکنند تا سرزمینهای آنها را تصرف کنند و خود را نجات دهند! اینکه آقای آخوندی میگوید یکی از منشا ستیزها در تغییر نوع زیست و سازگاری با طبیعت است سخن درستی است. چنانکه همین موضوع کمبود آب و سدهایی که مثلا در ایران یا ترکیه بسته میشود میتواند به جنگ در منطقه ما منتهی شود. چرا مردم به محض آنکه یک روز، یک ساعت فراغت بدست میآورند، به پارک، به کوه، به جنگل، به رودخانه، به دریا، به طبیعت پناه میبرند؟ این سبک زندگی ناسازگار با طبیعت بر روی جسم و روان انسانها و پیشرفت و توسعه اقتصادی و اجتماعی فشار سنگینی وارد میکند. سبک دیگری از زندگی لازم است که دستاوردهای فنآوری را با سازگاری با طبیعت که عمیقا مورد توجه گذشتگان ما بوده است به شکلی خلاقانه، مسئولانه و صرفه جویانه پیوند زند. متاسفانه تفکر تقلیدی و کلیشهای که در ایران تحت عنوان "مدرنیته" حاکم شده است، هم با هر گونه خلاقیت و نوآوری و ابتکار مخالف است و آن را "بومی گرایی" معرفی میکند؛ و هم با هر نوع بازخوانی و بهره گیری از دستاوردهای تاریخ و تمدن ایران سر ستیز دارد و آن را بازگشت "سنت" میشناسد. پایه مادی و اقتصادی این تفکر حاکمیت دلالها و واردکنندگان بر اقتصاد است. هر نوع ابتکار و خلاقیت ملی، هر نوع بازخوانی تاریخ و کوشش برای ایجاد پیوستگی میان تمدن گذشته و زندگی امروز، هر گونه اندیشه و تعمق در باره پیامدها و سمت و سوی علم و فنآوری از نظر آنان سدی است در برابر واردات کالا. اینان مشوق- و بیش از آن- تحمیل کننده یک نظم اقتصادی، یک سبک زندگی هستند که تنها بر مبنای کالا، تکنولوژی و اندیشه وارداتی میتواند به حیات خود ادامه دهد. مشکل حاکمیت کالای وارداتی فقط این نیست که اقتصاد ما را بر هم ریخته است؛ مشکل آن است که سبک زندگی و حتی مسیر اندیشه در کشور ما را تغییر داده، پیوند ما با دستاوردهای تاریخی گذشته کشورمان را برهم زده و ضرورت ابتکار و نوآوری را در ما خفه کرده است. سخنان آقای آخوندی درباره شهرسازی ایرانی به همین دلایل ناشنیده ماند!
تلگرام راه توده :
|
شماره 610 راه توده - 19 مرداد ماه 1396