در روزهای اخیر و با ثبت نام نامزدهای اصلی ریاست جمهوری، کارزارهای انتخاباتی به‌ تدریج آغاز‌ شده است. در جناح راست قالیباف و رئیسی هر دو وارد یک قمار مرگ و زندگی شده‌اند چرا که در صورت باخت به دلایل مختلف به مهره سوخته تبدیل‌ می‌شوند. یک تن بدلیل اینکه آینده ریاست آستان قدس و قبایی که عده‌ای برای رهبری او دوخته‌اند در خطر مرگ سیاسی قرار‌ می‌گیرد. دیگری هم بدلیل آنکه مهر نامزد شکست خورده همه انتخابات‌های جمهوری اسلامی بر پیشانی اش خواهد چسبید بعید است دیگر شهردار هم بتواند بماند. بنابراین راهی وجود ندارد مگر اینکه یکی از ایندو به نفع دیگری و قبل از فاجعه کامل کنار برود. ضمن اینکه هر دوی آنان به اندازه کافی مطیع و بخت برگشته هستند که به هر شرایطی برای ماندن در قدرت و حکومت تن بدهند. بنابراین گزینش این دو برای نامزدی ریاست جمهوری، گزینشی حساب شده است تا شرایط انتخابات 92 تکرار نشود که هیچکدام از نامزدهای جناح راست حاضر نشد بسود دیگری صحنه را ترک کند.  

حضور قالیباف و رئیسی در کنار هم و تعدد نامزدهای جناح راست بخشی از طرح به اصطلاح "چند لایه" سردار محمد باقر ذوالقدر است که افتخار ننگین پیروز کردن احمدی نژاد در انتخابات 1384 را متعلق به خود و سرداران سپاه‌ می‌داند. براساس یک لایه از این طرح تعدد نامزدها موجب‌ می‌شود که اولا انتخابات دو قطبی نشود و تا روز آخر گزینش نهایی جناح راست آشکار نگردد. ثانیا نامزدهای متعدد هر کدام از یک جنبه و جهت و زاویه به روحانی حمله کنند و توان پاسخگویی را از وی سلب کنند. بالاخره کنار رفتن نهایی این یا آن نامزد بسود دیگری نه به عنوان نشانه‌ای از شکست، بلکه همچون نماد فداکاری و تعهد و پایبندی به "سازوکار جمنا" وانمود شود. (همان جبهه جدید ساخته به اصطلاح نیروهای انقلاب یعنی همان قشریون و مخالفان انقلاب و خط امام در دوران رهبری آیت‌الله خمینی). در واقع از این طریق‌ می‌خواهند بر تضاد جناح راست در همه انتخابات‌ها غلبه کنند. یعنی از یکسو انتخابات دو قطبی نشود که یک نامزد به عنوان نامزدی حکومتی معرفی شود و مردم علیه آن بسیج شوند و از سوی دیگر تعدد نامزدهای جناح راست موجب شکستن رای آن  نشود، بلکه تا آنجا که در توان دارند آراء روحانی را پراکنده کنند.

همه این تمهیدات‌ می‌توانست و‌ می‌تواند اثراتی داشته باشد اگر در جناح راست اندک صداقتی و جود داشت و اگر دارای کمترین برنامه‌ای برای اداره کشور بود. هیچکدام از این دو موجود نیست. نه صداقت دارند و نه برنامه. و این دو به هم پیوسته است. نداشتن برنامه بی‌صداقتی نسبت به مردم را نشان‌ می‌دهد. نشانه این بی‌صداقتی و نداشتن برنامه نوع حملاتی است که متوجه حسن روحانی و دولت وی کرده‌اند. سخن آنان بر سر آن نیست که جناح راست چه طرح و برنامه‌ای برای حل مشکلات کشور دارد. سخن بر سر آن است که مدیریت حسن روحانی "انقلابی"، "جهادی"، "جوانگرا"، "قاطع" نیست. دولت او دولت "فرتوت"، "کم کار"، "ناکارآمد" است. یعنی چه؟ یعنی ما هیچ برنامه‌ای برای اداره کشور نداریم. مشکل هم اصلا برنامه نیست. مشکل افراد هستند. باید حسن روحانی و دولت او و مدیران و کارگزاران او را کنار گذاشت و قدرت را به ما یعنی جناح راست که انقلابی و قاطع و جهادی هستیم سپرد. برنامه‌ها نباید تغییر کند افراد باید تغییر کنند. اینها بروند و ما جای آنها بیاییم. همان ها که 8 سال آمدند و فاجعه ساختند.

این افراد انقلابی و قاطع و کارآمد همان کسانی هستند که زمانی آقای خمینی درباره شان گفته بود توانایی اداره یک نانوایی را هم ندارند و بعدا معلوم شد که درست‌ می‌گفت. اگر کشور فقط دست اینها بود تا به حال ده بار نه بلکه مملکت را غرق و نابود کرده بودند، همانگونه که در دوره احمدی نژاد – که اکنون همگی از آن اعلام برائت‌ می‌کنند- کشور را تا آستانه نابودی پیش بردند.

از آنجا که این تهمیدات بی‌اثر است، لایه دیگر طرح جناح راست حمله به روحانی برای تدارک تقلب در انتخابات است. این هم بخشی از طرح چند لایه‌ای است که پیشتر احمدی نژاد از طریق آن رئیس جمهور شد. یعنی تخریب و تقلب. در آن زمان این تخریب متوجه هاشمی رفسنجانی شد که پخش میلیون‌ها سی دی علیه وی جزیی از این لایه تخریب و تقلب بود. این بار نیز این طرح اجرا خواهد شد و تلویزیون باید نقش اصلی را در آن داشته باشد. هدف آن است که گفته شود روحانی اعتبار خود را میان مردم از دست داده تا تقلب بسود نامزد جناح راست ممکن و مورد باور قرار گیرد. دادن وعده‌هایی نظیر یارانه 250 هزار تومانی یا ایجاد 5 میلیون شغل توسط نامزدهای جناح راست جزیی از همین لایه تقلب است.‌ می‌خواهند چنین وانمود کنند که بخشی از مردم بخاطر یارانه و وعده ایجاد شغل به آنها رای داده‌اند. انواع و اقسام نظرسنجی‌ها و نظرسازی‌ها تا روز انتخابات جزیی دیگر از این طرح تقلب و دستکاری در نتایج آرا است. بی جهت نیست که رئیس قوه قضائیه از هم اکنون می گوید اجازه فتنه 88 را نخواهیم داد. یعنی اگر توانستیم تقلب و کودتا می کنیم و چنان هم آماده سرکوب مردم معترض می شویم که نتوانند به خیابان بیآیند.

بدینسان ما با طرحی چند لایه علیه حسن روحانی روبرو هستیم که ظاهرا برخی قدرت‌های جهانی و رسانه‌های بین‌المللی نیز با آن همسو هستند. تخریب گسترده و حملات شخصی علیه حسن روحانی و دولتمردان وی، دادن وعده‌های پوچ و توخالی و بالاخره تدارک تقلب در انتخابات سه لایه از این طرح چند لایه است که برای به زیر کشیدن حسن روحانی طراحی شده و در انتخابات آینده مردم ایران باید به مصاف آن روند!

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh