نهادهای امنیتی در ج. اسلامی چگونه شکل گرفتند؟
|
این سئوالی دقیق است که مجموعه نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی از همان
ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی از چند جریان تشکیل شد؟
این یادداشت نگاهی دارد به این سئوال و پاسخ هائی که میتوان برای آن یافت:
1- گروه نخست اداره هشتم ساواک بود که به اداره "ضدجاسوسی" شهرت داشت و کار
آن در زمینه به اصطلاح ضد جاسوسی فقط و فقط تعقیب و مراقبت از کارکنان
بیمارستان شوروی و نمایندگان اتحاد شوروی در ایران بود؛ در واقع بازوی
جاسوسی امریکا در ایران به هزینه دولت و مردم ایران بود. این اداره پس از
انقلاب دست نخورده باقی ماند و در دولت موقت بازرگان مجددا به کار گرفته
شد. همین اداره بود که بعدها محمدرضا سعادتی، عضو رهبری سازمان مجاهدین خلق
را بعنوان جاسوسی برای اتحاد شوروی دستگیر کرد و پایه تیره شدن مناسبات
مجاهدین با جمهوری اسلامی را بنا گذاشت.
2- جریان دوم انجمن حجتیه بود که از طریق جواد مادرشاهی با دستگاه اطلاعاتی
حکومتی در ارتباط بود. مادرشاهی مسئول کمیته "تحقیق" یا به اصطلاح جاسوسی
در انجمن حجتیه بود. کار این کمیته نفوذ در محافل بهائیان و جاسوسی از
فعالیت های آنان بود که در واقع نوعی تمرین برای انجام کارهای اطلاعاتی و
نفوذی بعدی بود که در جریان انقلاب بسیار به کار این انجمن آمد. مادرشاهی
در اوایل انقلاب توسط چمران معاون بازرگان و سپس وزیر دفاع که وی نیز با
حجیته رابطه داشت به ریاست ساواک که نام آن پس از انقلاب به "مرکز اسناد"
تغییر کرده بود گماشته شد و از این طریق مستقیما به جریان ساواک وصل شد. وی
بعدها در کنار چمران و آقای خامنه ای معاون اطلاعاتی و رکن دوم ستاد جنگ
های نامنظم شد و سپس به معاونت اطلاعاتی آقای خامنه ای در دوران ریاست
جمهوری وی منصوب شد. همو بود که همراه با عسگراولادی دبیرکل متوفی حزب
موتلفه اسلامی اسنادی را از انگلستان برای غیرقانونی کردن حزب توده ايران
تحویل گرفت.
3- گروه سوم حزب موتلفه اسلامی بود که از طریق اسدالله لاجوردی، نیری (یکی
از سه عضو گروه مرگ در جریان اعدام های 67)، بادامچیان و شماری دیگر هدایت
زندان ها را بعهده داشت. این گروه نیز بازماندگان فدائیان اسلام بودند و از
نظر فکری با انجمن حجتیه تفاوتی نداشتند، تنها تمایز در ارتباط مستقیم آنها
با بازار از یکسو و عدم مخالفت با مبارزه سیاسی بود. این جریان از طریق حسن
آیت با مظفر بقایی و خط انگلستان در ایران در ارتباط بود.
4- جریان چهارم تیمسار فردوست بود که مستقیما زیر نظر انگلستان تعلیم دیده
بود و همه دانش و اطلاعات خود را در اختیار جمهوری اسلامی قرار داد. فردوست
قائم مقام ساواک رئیس بازرسی شاهنشاهی بود و گفته می شود در هدایت بازجویی
از رهبران حزب توده ايران در جمهوری اسلامی نقش داشت.
5- جریان پنجم جناح راست مجاهدین انقلاب اسلامی بود که نقش بازوی اجرایی
مستقیم را بعهده گرفت. در جریان انقلاب سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به دو
شاخه چپ و راست تقسیم شد. جناح چپ و کسانی نظیر بهزاد نبوی و محمد سلامتی،
عربسرخی، آرمین، تاج زاده و شماری دیگر وارد فعالیت سیاسی شدند و جناح راست
امثال محمد باقر ذوالقدر و محسن رضایی وارد فعالیت نظامی شدند. این جناح در
جریان دستگیری محمدرضا سعادتی با ساواک پیوند خورد و حتی مدعی شد که سعادتی
توسط آنان دستگیر شده است. سپس یک سازمان اطلاعاتی بوجود آورد و برای خود
رسالت فعالیت های اطلاعاتی قائل شد.
ذوالقدر که تا قائم مقامی فرمانده کل سپاه پیش رفت اکنون نماینده سپاه در
قوه قضائیه است. نقش مهمی در روی کار آمدن احمدی نژاد در انتخابات 84 داشت
و برای رئیس جمهوری کردن ابراهیم رئیسی یکی از سه حاکم شرع قتل عام
زندانیان سیاسی در سال 67 و اکنون تولیت آستانقدس گروهبندی "جمنا" را درست
کرد که شکست خورد و روحانی انتخابات را برد. او قرار بود در صورت پیروزی
رئیسی در انتخابات دبیر شورای عالی امنیت ملی شود و اکنون نیز گفته می شود
درجریان کودتا علیه روحانی در حوادث مشهد نقش آفرین اصلی بوده است.
در کنار همه اینها جریان های دیگری نیز وجود داشت. از جمله یک سازمان
اطلاعاتی که اسرائیل در جنوب ایران به هزینه ساواک تشکیل داده بود ولی
ساواک از هویت اعضای آن اطلاع نداشت و در خاطرات ارتشبد فردوست به آن اشاره
شده که این تشکیلات چنان مخفی بود که حتی گزارش به شاه هم نمیداد. این
سازمان در زمان شاه وظیفه جاسوسی در میان اعراب منطقه و کشورهای عربی
همجوار ایران را بر عهده داشت و یقینا بیشتر اعضای آن پس از انقلاب بطور
ناشناس وارد دستگاه نظامی و اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی شدند. اسرائیل
همچنین نفوذ وسیعی در جنبش امل لبنان داشت و از این طریق امکان اثرگذاری بر
فعالیت های چمران که با امل در ارتباط نزدیک بود و نفوذ در سازمان های
اطلاعاتی جمهوری اسلامی را داشت. ارتباط هایی که بویژه مورد اعتراض
آیتالله طالقانی قرار داشت.
صرفنظر از جریان های ناسالم فوق، مجموعه اطلاعاتی دیگری نیز وجود داشت که
در ظاهر نیز باید متولی اصلی امور اطلاعاتی می بود و در جنب نخست وزیری و
زیر نظر خسرو تهرانی تشکیل شده بود و بعدها شماری دیگر از جمله سعید
حجاریان به آن پیوستند. این جریان اتفاقا از روند تعقیب و بازجویی رهبران
حزب توده ايران برکنار بود و برکنار ماند.
از این مجموعه چه گروهبندی هائی در سازمان اطلاعات و ضد جاسوسی بیت رهبری و
یا اطلاعات سپاه و یا حتی وزارت اطلاعات اکنون نقش دارند آشکار نیست اما
یقینا حضور دارند و فعالند.
بدینسان عمده نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی را جریان هایی تشکیل می دادند
و میدهند که یا مستقیما تحت تاثیر اسرائیل و انگلستان بودند و یا گرایش های
واپسگرایانه ای داشتند که بنوعی آنها را با سیاست های جهانی کمونیسم ستیزی
و چپ ستیزی در پیوند قرار می داد.
تلگرام راه توده:
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 631 راه توده - 21 دیماه 1396