اسناد کودتای 28 مرداد که به تازگی منتشر شده توطئه قطع ارتباط میان حزب توده ایران و دکتر مصدق ترجمه - فروزنده فرزاد
بخش سوم
|
پس از تلاش ناکام کودتاچیان در 25 مرداد برای سرنگونی دولت دکتر مصدق، شاه از اقامتگاهش در شمال ایران به بغداد فرار میکند. موقعیت و روحیه ی متزلزل شاه پس از شکست کودتای اول از پیام برتون بری، سفیر ایالات متحده در عراق آشکار است. شاه هرگز در قامت یک رهبر نبود و همین روحیه ی ضعیف و عقده گشایی، او را بجای حمایت از دولت مصدق برای اصلاح امور و توسعه ی ایران تا همدستی با دول خارجی علیه دولتی ملی، کشاند. بری در پیامش به تاریخ 26 مرداد 1332 به وزارت خارجه ی آمریکا میگوید: "شاه ایران از طریق مقام های عراق برای دیدار با من اظهار تمایل کرده است. من هم برای اینک گزارشی دست اول از رویدادهای اخیر ایران از نگاه شاه تهیه و در اختیار وزارت خارجه بگذارم و نیز یادآوری سیاست پشتیبانی از او در وزارت خارجه ساعت 9:30 شب با او در اقامتگاه مهمانان رسمی تماس گرفتم. شاه از سه شب بیخوابی خسته به نظر میرسید و از پیچ و خم رخدادها سردرگم بود. اما از آمریکایی ها که به اجرای عملیات اصرار کرده بودند، دلخوری نداشت. پیشنهاد کردم برای حفظ اعتبار او در ایران هرگز نشانه یی از هرگونه دخالت خارجیان در جریانات اخیر بروز ندهد. شاه موافقت کرد. شاه گفت که در چند هفته ی گذشته به این فکر کرده که در برابر مصدق وارد عمل شود، چون او بی پروا قانون اساسی ایران را زیر پا گذاشته است. و به همین دلیل هم دو هفته پیش پیشنهاد پشتیبانی از یک کودتای نظامی را پذیرفت. ولی پس از تامل بیشتر بر آن شد که آنچه انجام میدهد باید در چارچوب قانون اساسی باشد و بنابراین کودتا نه. پس از مشورت با یک مقام آمریکایی (این مقام از وزارت خارجه نبود) تصمیم گرفت ژنرال زاهدی را بجای مصدق به نخست وزیری بگمارد. شاه پس از اینکه اطمینان حاصل کرد همه چیز برنامه ریزی شده و احتمال شکست وجود ندارد به اقامتگاهش در شمال رفت تا مصدق را از حالت تدافعی خارج کند. او از همانجا سه روز پیش فرمان انتصاب ژنرال زاهدی را بوسیله ی یک سرهنگ ارتش به تهران فرستاد. زمان و نحوه ی خبر دادن به مصدق به زاهدی سپرده شد. شاه منتظر بود همان روز {که نامه را فرستاد} اقدام شود ولی نامه دیر وقت رسید و فردای آنروز هم تعطیل بود. روز سوم مصدق به نحوی از ماجرا مطلع شده بود و فرصت اقدام متقابل پیدا کرد و به این ترتیب وقتی سرهنگ {نصیری} به خانه ی مصدق رسید، دستگیر شد. امروز صبح شاه اقامتگاه ساحلی را همراه ملکه و یکی از مقامهای دربار به مقصد بغداد ترک کرد. شاه گفت که بزودی بیانیه یی صادر خواهد کرد اما پیش از آن باید از رویدادهای تهران مطلع شود و با دوست آمریکایی اش مشورت کند. با وجود فشار فراوان به وی برای صدور بیانیه، او تا پیش از مشورت چنین نمی کند. شاه میخواهد در آن بیانیه اعلام کند که چون مصدق بارها قانون اساسی را زیر پا گذاشته، سه روز پیش زاهدی را به نخست وزیری منصوب کرده است و وقتی شاه دریافته که از او فرمان نمی برند تصمیم گرفته برای جلوگیری از خونریزی و زیان بیشتر، کشور را ترک کند. او آماده است برای خدمت به مردم به کشور بازگردد و برای استقلال و امنیت ایران دعا میکند و امید دارد که ایرانیان وطن پرست هرگز اجازه نمیدهند کشورشان زیر سلطه و کنترل حزب غیرقانونی توده بیفتد. شاه گفت که واقعا مبهوت است که چرا طرح شکست خورد. مقامهای دربار از موفقیت آن اطمینان داشتند. دوست آمریکایی هم کاملا مطمئن بود. وقتی شاه به آمریکاییها گفته که در صورت شکست برنامه چه باید بکند پاسخ شنیده که آنها امکان شکست را به دقت ارزیابی کرده اند و در آنصورت چنانچه لازم شد، شاه باید به بغداد برود. شاه هم برای همین اینجاست. او گفت بیشتر از چند روز در بغداد نمی ماند و به اروپا میرود و امیدوار است سرانجام به آمریکا برود. من گفتم که امیدوارم شاه به ایران بازگردد و بر مردمی که کارهای بسیاری برایشان انجام داده سلطنت کند. در جواب گفت که مصدق کاملا دیوانه است و خیلی حسود، به ببری میماند که به هرچیزی که بالای سرش باشد حمله میکند. به نظر شاه، مصدق خیال میکند میتواند با حزب توده همکاری کند و بعد از دستشان خلاص شود. او با اینکار دکتر بِنِش {رهبر چکسلواکی که در 1948 با کمونیستها همراهی کرد و سرانجام آنها قدرت را بدست گرفتند} ایران میشود." پس از شکست کودتای 25 مرداد سازمان سیا ادامه ی عملیات را متوقف میکند. در پیام این سازمان مورخ 27 مرداد 1332 به ایستگاه سیا در تهران آمده است که "نظر وزارت خارجه اینست که عملیات شکست خورد و ما نباید در هیچ عملیاتی علیه مصدق شریک شویم بطوریکه رد پای ایالات متحده در آن مشخص شود و آینده ی رابطه با مصدق را که تنها امکان برای آمریکا خواهد بود، به خطر بیاندازد" انگلیسها برنامه ی جایگزین خود را به پیش میبرند چنانکه هندرسون سفیر آمریکا هم از این ماجرا بی اطلاع است. در سندی به تاریخ ظهر 29 مرداد 1332 از سفارت آمریکا به وزارت خارجه ی این کشور از قول هندرسون سفیر آمریکا چنین میخوانیم: "هنوز خیلی زود است که گزارشی با جزییات بیشتر از رویدادهای 36 ساعت گذشته داده شود. ولی با توجه به اطلاعات موجود، برداشت اولیه ی خود را از جریان رویدادها بدست میدهیم. بعد از ظهر 27 مرداد رابطه بین حزب توده و مصدق قطع شد. ظاهرا به این دلیل که هواداران حزب توده بدون مجوز از دولت مصدق به خیابان ریخته و دست به خشونت زدند و پس از ماهها برای نخستین بار بین نیروهای امنیتی و هواداران حزب توده درگیری روی داد. بامداد 28 مرداد حامیان شاه برای نمایش و ابراز وفاداری به او به خیابان آمدند. این تظاهرات از گروه کوچکی حوالی بازار آغاز شد ولی در سر راه خود به سرعت گسترده تر شد بطوریکه خیلی زود همه شهر را فرا گرفت. نیروهای امنیتی که برای سرکوب تظاهرات فرستاده شده بودند از تیراندازی به مردم خودداری کرده و برخی از آنها به تظاهر کنندگان پیوسته و دیگران هم منفعل بودند. همچنانکه جمعیت در بخشهای مختلف شهر بزرگتر شد به دفتر روزنامه های مخالف شاه و بویژه با خشونت بیشتر به دفاتر روزنامه های طرفدار دولت و کمونیستها حمله کردند. اوایل روز تظاهرکنندگان به خانه ی نخست وزیر مصدق یورش بردند که دفع شد اما بعدتر با وجود مقاومت محافظان خانه او اشغال گردید. مصدق فرصت فرار پیدا کرده و مخفی شده است. تا شب نگرانی اصلی از عکس العمل فرماندهان نظامی در حومه ی تهران بود. مبادا که با دستور سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش مصدق، طی حمله یی شبانه شهر را از طرف مصدق پس بگیرند. ولی هنگامیکه باتمانقلیچ ریاست ستاد ارتش را بعهده گرفت به نظر همه ی واحدهای نظامی حومه تهران از او دستور میگیرند. به این ترتیب اعلان حکومت نظامی و خلوت کردن خیابانها ممکن شد. از ساعت 8 دیشب حکومت نظامی برقرار است. طرح دستگیری رهبران حزب توده به دلیل کندی پلیس با ناکامی مواجه شد. شایع است که حزب توده امروز صبح درصدد مقابله است. نتیجه ی این رویارویی برای امنیت شهر و آینده ی ایران تعیین کننده است. نه تنها اعضای دولت مصدق بلکه خود حامیان شاه هم از پیروزی سریع و آسان دسته ی اخیر که ناگهان و خودجوش بدست آمد شگفت زده اند. میتوان عواملی را که در این پیروزی دخیل بوده اند چنین برشمرد: - ایرانیها از شعارهای تند گروههایی {توده ای های بدلی} که با پرچم قرمز در خیابانها به راه افتاده و آوازهای کمونیستی میخواندند و مجسمه ی شاه و پدرش را پایین کشیدند و به مغازه ها ریخته و عکسهای شاه را پاره میکردند، منزجر شدند. - ایرانیها از اتحاد مصدق و حزب توده نگران بودند. چنانکه مردم به این باور رسیدند که مساله انتخاب بین مصدق و اتحاد شوروی از یکسو و شاه و غرب از دیگر سو است. - مردم از فشار و نگرانیهای دو سال گذشته خسته شدند {که ناشی از حل نشدن مساله ی نفت به دلیل کارشکنی امریکا و بریتانیا و دسیسه های پس پرده ی آنها بود}. آنها به دنبال دوره یی از آرامش بودند تا بتوانند شرایط اجتماعی و اقتصادیشان را بهبود دهند. بسیاری امیدشان را به مصدق برای بهبود وضعیت از دست داده بودند. - قطع ارتباط میان دولت مصدق و حزب توده در 27 مرداد امکان همکاریشان و مقابله ی موثر در برابر هواداران شاه را در 28 مرداد از بین برد{بدلیل نقش توده ایهای بدلی}. حزب تمام روز غایب بود. احتمالا رهبران حزب اطمینان داشتند که در طول روز مصدق آنها را برای کمک به وی فرا میخواند. اما وقتیکه تظاهرات طرفداران شاه آغاز شد دولت مصدق در موقعیتی نبود که چنین درخواستی بکند."
برای مطالعه شماره های پیشین لینک های زیر را می توانید مشاهده نمایید: - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/601/aso.html - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/602/bkhshe%202.html-
https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/604/28MORDAD.htm
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 605 راه توده - 15 تیرماه 1396