کردهای ایران و کردستان را دوباره باید شناخت علی گلاوِیژ - 56 |
تضادهای سیستم عشیره ای
الف- در اینجا تضادهای داخل قشر صاحب زمینان مطرح است و این تضادها، هم از علل عمده اجتماعی – اقتصادی و هم از عوامل غیر عمده از قبیل فرق اتنیک و مذهبی و غیره ناشی می شدند.
برخی از کرد شناسان معتقدند که هر عشیرتی به دو بخش "دائمی" و "غیر دائمی" تقسیم می شد و برخی دیگر گفته اند که هر عشیرتی از دو قسمت "صاحب اصل و نسب" و "مختلط" ترکیب می شد. این تقسیم بندی ها و اصطلاحات گرچه اصل مطلب را بیان نمی کنند، خالی از حقیقت هم نیستند. مثال زیر بر صحت این مدعا گواهی می دهد.
عشیرت راوندی ساکن منطقه رواندوز در ابتدا به 12 طایفه تقسیم می شد. ولی بعدا 15 تیره بیگانه نیز به راوندی های "اصیل" پیوستند و داخل ترکیب عشیرت راوندی شدند. در ترکیب عشیرت جاف که در آغاز قرن 19 مرکب از 12 تیره بود، فقط 600 خانوار جاف "اصیل" وجود داشت. طبق نوشته ربج در این زمان عده زیادی از عشایر کردستان ایران زیر حمایت عشیرت جاف قرار داشتند. بخش هایی از عشایر کرمانشاهان و سنندج و لرستان با مشاهده قدرت عشیرت جاف از عشایر خود جدا شده و به جاف ها ملحق گشتند و زیر نام عمومی جاف به زندگی خود ادامه می دادند. بررسی عشیرت سنجابی در مقطع مورد نظر، می تواند روشنگر مطالبی باشد. طبق اسناد موجود، عشیرت سنجابی در سرزمین کرمانشاهان از سه منشا زیر به وجود آمده است:
1- گروههایی که در دوران نادرشاه از ایالت فارس به کرمانشاهان انتقال داده شدند و بعدها در پی ریزی عشیرت سنجابی شرکت نمودند. اینها عبارت از سه دسته های زیر بودند: الف- خاندان خوانین سنجابی که خاندان چالاوی (چلبی) نامیده می شد و عبارت از خانواده های بختیار، برخوردار، خدامروت و الهیارخانی بود. ب- تیرهای عباس وند و دولتمند و دسته جه و مجریلان و دارخو که همراه خاندان "چالاوی" به این منطقه انتقال یافته بودند. ج- تیره های رهبروند و ببوجشنیان که مدت هاست دیگر از بین رفته اند. این کردها که ساکن ایالت فارس بودند به تدریج به مسکن امروزی خود یعنی کرمانشاهان نقل مکان کرده اند.
2- طایفه دلیان که از کردستان عثمانی (از مناطق اطراف دیاله و یا سیروان) به منطقه کرمانشاه انتقال یافته بودند
3- طایفه خرده دسته که از لرستان به اینجا آمده بود و مرکب از تیره های سیمنه وند، جلیلوند، سرخکی، ناخی و خیراوند بوده است.
قبل از آمدن سنجابی ها از ایالت فارس به ماهیدشت کرمانشاهان، در این منطقه گروه های اتنیک دیگر و به ویژه طوایف منسوب به عشیرت زنگنه زندگی می کردند. سنجابی ها پس از آمدن به مسکن جدید به ویژه با زنگنه ها تا حدودی درهم آمیختند. گرچه سنجابی ها تازه وارد بودند، ولی بخشی از اهالی قدیمی منطقه در میان آنها حل شدند. بدین ترتیب "مصالحی" که عشیرت سنجابی با آن پی ریزی شده از لحاظ قومی کرد بوده اند، ولی نسبت آنها به عشایر، طوایف و تیره های گوناگون می رسید. برخی ها از فارس، بعضی ها از شهر زور و عده ای از لرستان آمده بودند. بعدها عناصر اتنیک محلی کرمانشاهان، یعنی زنگنه و گوران و جاف نیز در قوام یافتن عشیرت سنجابی نقش بزرگی بازی کردند و یک عشیرت نیرومند جدید در آن سرزمین به وجود آوردند. بدین جهت نیز برخی از محققین هنگام بحث در باره عشیرت سنجابی می گویند که از مجموع 3000 – 2500 خانوار سنجابی فقط 500 خانوار "سنجابی خالص" بودند که هسته مرکزی آن را تشکیل می دادند. این حالت، یعنی قوام یافتن عشیرت از عناصر رنگارنگ بر اطراف یک هسته مرکزی، مختص عشیرت سنجابی و یا قرن 19 نبود، نه فرق در اعتقادات مذهبی و نه تفاوت های اتنیک مانع از آن نمی شد که وقتی که نیازهای اجتماعی – اقتصادی می طلبد، گروه های مختلف به صورت عشیرت واحد باهم متحد شوند. مثلا در سال های 20 قرن 19 در حدود 300 نفر از عشیرت کورکی (یزیدی) جدا شدند و به عشیرت شکاک (مسلمان) پیوستند. برخی از این یزیدی ها به دین اسلام درآمدند ولی بخش دیگر در سال 1297 (1918) نابود گردیدند. به طوری که در سال 1308 (1929) در میان عشیرت شکاک فقط 7 خانوار یزیدی وجود داشت. در سال 1239 (1860) از 12 طایفه شکاک (3250 خانوار ابوابجمعی) که در ولایت وان در خاک دولت عثمانی زندگی می کردند، فقط 5 طایفه (650 خانوار) یزیدی و بقیه مسلمان بودند. در همین سال ها از 5 طایفه سیپکان ساکن ولایت بایزید، 2 طایفه پیرو مذهب یزیدی بودند. از 18 طایفه عشیرت سیپکی ساکن در منطقه مرزی ایران و عثمانی 10 طایفه یزیدی بودند. به عقیده خورشید افندی همه این عشیرت از ابتدا یزیدی بوده اند و به تدریج به دین اسلام گرویده اند. از 23 طایفه عشیرت کلهر در سال 1294 (1915) فقط یک طایفه (منیشی) علی الهی و بقیه مسلمان بودند. ولی از 8 طایفه گوران 6 طایفه از مذهب علی الهی پیروی می کردند. منظور از بحث فوق و ترسیم تصویر کلی از ناهمگونی اتنیک و مذهبی عشایر، اشاره به دو عامل مهمی بود که گرچه تضاد اصلی داخلی عشیرت نبودند، ولی در شرایط مشخص، تضادهای داخلی عشیرت را تشدید می کردند، تضاد اصلی داخل عشیرت نه از این ناهمگونی ها، بلکه از مناسبات اجتماعی- اقتصادی حاکم بر عالم عشیره ای ناشی می شد. زمانی که منافع اجتماعی – اقتصادی گروه های مختلف و ناهمگون (از لحاظ اتنیک و مذهبی) عشیره ای اقتضا می کرد، این گروه ها علیرغم ناهمگونی بهم می پیوستند و عشیرت واحد به وجود می آوردند. طبق اقتضای همین منافع هم آنها در شرایط مشخص دیگر از هم می پاشیدند. تضادهای داخلی عشیرت، یعنی تضادهای داخلی قشر صاحب زمینان، به صورت های زیر بروز می کرد: 1- هسته مرکزی عشیرت که بر اطراف رییس عشیرت به وجود می آمد و معمولا عبارت از طایفه وی بود، می کوشید تا حاکمیت را در دست خود نگاه دارد و نسبت به طوایف دیگر امتیازات و برتری هایی کسب نماید. این امتیازات در زمینه های مختلف، مثلا: در تقسیم زمین های عشیرت میان طوایف و تیره ها، احراز فرماندهی بر نیروهای مسلح عشیرت، قرار گرفتن در پله هرچه رفیع تر هرارشی و عضویت در شورای ریش سفیدان، سرشکن نمودن مالیات ها و تعهدات دولتی در میان طوایف و تیره ها و غیره به مرحله تحقق در می آمد.
2- در آنجا که محیط عشیرت از لحاظ مذهبی یک دست نبود، بر تبعیضات و زورگویی های طبقاتی و گروهی لباس مذهبی می پوشاندند. نقش مخرب منازعات تصنعی شیعه و سنی و تصادمات عمدی میان مسلمان و یزیدی که به دست دشمنان خلق دامن زده می شد، نیازی به توضیح ندارد. ولی همان طور که گفته شد، تضادهای ناشی از تفاوت های اتنیک و مذهبی تضاد اصلی عالم عشیره ای نبودند و بیشتر به نزاع بین صاحب زمینان برسر قدرت مربوط می شدند، تضاد عمده و اصلی عالم عشیره ای تضاد میان صاحب زمینان (عشیرت) از طرفی و کشاورزان و دامداران بی زمین و بی مرتع از طرف دیگر بود. این مطلبی است که باید به این توجه ویژه نمود. ب- گروه های عمده اجتماعی که در عالم عشیره ای در مقابل یکدیگر قرار داشتند، یک مسئله اصولی را باید بار دیگر به خاطر آورد. منظور از این تکرار احتراز از این اشتباه است که برخی به آن دچار شده اند و این اشتباه گذشتن علامت تساوی در میان سیستم عشیره ای و سیستم کلاسیک طایفه – قبیله است. انگلس عظمت (و در عین حال محدودیت) سازمان طایفه – قبیله دوران کمون اولیه را در این می دید که در آن سازمان اجتماعی، جایی برای آقایی و اسارت وجود نداشت. در میان حقوق و وظایف تفکیکی به وجود نیآمده بود و لذا امکان تجزیه شدن طایفه و قبیله به طبقات هنوز وجود نداشت. و با گذار جامعه به دوران مدنیت، در میان حقوق و وظایف تضاد پدیدار شد، حقوق ها به دست یک طبقه افتاد و وظایف بر گردن طبقه دیگر نهاده شد. سازمان طایفه ای از آنجا که با مناسبات آقایی در یک جا نمی گنجید دیگر قادر به ادامه حیات نبود و با تجزیه شدن جامعه به طبقات، این سازمان فرو پاشید و در جای آن دولت بعمل آمد.
برای مطالعه بخش های پیشین به لینک های زیر می توانید مراجعه نمایید:
1- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/khodmokhtari.h 2- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/galavish.htm 3 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/galavigh.html 4 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/galavijh.html 5 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/galavigh.htm 6 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/glavigh.html 7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/galavigh.html 8 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/galavigh.html 9 http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/galavigh.html 10 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/galavij.html 11 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/galavijh.html 12- www.rahetudeh.com/rahetude/indexfolder/2016/jolay/index562 13 http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/galavigh.html 14- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/galavigh.html 15 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/galavigj.html 16- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/galavijh.html 17- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/567/galavijh.ht 18- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/568/galavgj.htm 19- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/569/galav 20- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/570/galavi 21 – http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/571/galavijh 22 - http://rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/572/galavijh.ht 23 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/573/galavijh.html 24- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/574/galavij.html 25- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/575/galavijh.htm 26- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/576/galavigh.ht 27 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/577/galavijh.htm 28 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/galavijh.htm 29 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/579/galavijh.htm 30- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/580/galavigj.htm 31- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/581/galavijh.htm 32 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/582/galavijh.htm 33 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/583/galavijh.htm 34- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/584/glavijh.html 35- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/585/galavijh 36 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/586/glavijh.htm 37 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/587/glavijh.htm 38 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/588/galavijh.html 39 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/589/galavigh.htm 40 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/590/galavijh.html 41 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/merts/591/galavijh.htm 42- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/merts/591/galavijh.html 43- https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/593/galavijh.html 44 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/594/galawijh.html https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/595/galavigh.html 45- 46 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/596/glavijh.html 47 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/597/galavijh.html 48 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/598/glavijh.html 49 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/599/galavijh.html 50 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/600/galavijh.html 51- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/601/galavijh.html 52 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/602/galavijh.html 53 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/603/galavijh.html 54 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/604/galavijh.html
تلگرام راه توده:
55 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/605/galavijh.html
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 608 راه توده - 22 تیرماه 1396