نتایج واقعی قرار داد با شرکت توتال
|
در هفته گذشته انعقاد قرارداد نفتی با شرکت فرانسوی توتال موضوع بحران سازی و جنجال جدید و نوبتی مخالفان دولت و بازندگان انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفت. قرارداد با توتال مانند هر قرارداد بزرگ دیگری دارای چند جنبه است. اول- محتوای قرارداد که تا چه اندازه بیشتر یا کمتر منافع کشور در آن لحاظ شده یا تا چه اندازه بسود طرف مقابل آن است. دوم- شرایط و تناسب قوای داخلی سیاسی و اقتصادی امضای چنین قراردادهایی است سوم- شرایط جهانی و بینالمللی. در واقع محتوای قراردادهای بزرگ خارج از این تناسب قوای داخلی و جهانی نیست. واقعیت آن است که قرارداد توتال در یک شرایط داخلی و جهانی نامناسب منعقد شده است و توقعات از محتوای آن نیز در همین چارچوب باید باشد. از نظر داخلی اقتصاد ایران بدلیل تحریمها و سیاستهای نادرست اقتصادی دهههای گذشته بشدت در وضعیتی نامساعد قرار دارد. بخش مهمی از درآمد دولت را یارانههای نقدی میبلعند و امکان برنامه ریزی اقتصادی و پیشبرد طرحهای عمرانی را گرفتهاند. از نظر سیاسی هم بازندگان انتخابات با اتکا به اهرمهای بزرگ اقتصادی و سیاسی و قدرت حکومتی که در اختیار دارند به طور مداوم به بحران سازی مشغول هستند و به مردم و اقتصاد کشور امکان و اجازه فعالیت و کار در آرامش را نمیدهند. بنابراین دولت در شرایطی است که ناگزیر است منابع درآمدی ایجاد کند و از سرمایه گذاری خارجی بهره گیرد و برای این کار قطعا باید امتیاز بدهد تا امتیازی بگیرد. اما این همه مسئله و حتی مسئله اصلی نیست. مسئله اصلی در شرایط جهانی است. اهمیت قرارداد توتال در شکستن تحریمهای یکجانبهای است که امریکا میخواهد علیه ایران برقرار کند و از این طریق شرایط جنگ در منطقه را فراهم سازد. طبیعی است اروپا و کشورهایی مانند فرانسه که به نفت ایران و خلیج فارس وابستگی دارند خود را بازنده چنین جنگی میبینند و هدف از جنگ را بسته شدن راه صدور نفت و فشار بر اقتصاد خود میدانند. این عامل موجب میشود که شرکتهایی مانند توتال نیز خواهان انعقاد قرارداد با ایران باشند تا تحریمهای یکجانبه امریکا را بشکنند. بنابراین آنها هم دست خیلی بازی در تحمیل شرایط خود به ایران ندارند. بنابراین قراداد با توتال بیش از همه ناشی از اراده دو طرف، یعنی دولت ایران و بسیاری از شرکتهای اروپایی برای جلوگیری از یک جنگ جدید در منطقه است. همه ناراحتی بازندگان انتخابات در همینجاست. آنها نه با محتوای قرارداد با توتال مشکلی دارند، نه با خود شرکت توتال، نه با فرانسه، نه با اروپا، نه با نفت، مشکل آنها این است که طرفدار جنگ هستند و قرارداد ایران با توتال را مانعی در برابر جنگ میبینند. در دوران کارزارهای انتخاباتی یکی از تبلیغات جناح راست آن بود که طرفداران روحانی "رقیب هراسی" میکنند و به مردم میگویند اگر جناح راست برنده انتخابات شود، ایران بسوی جنگ خواهد رفت. امروز با جنجالی که جناح راست حکومتی بر سر توتال به راه انداخته مردم بیش از هر زمان فهمیدهاند که پیروزی جناح راست واقعا به معنای جنگ بود، چنانکه هنوز باوجود باخت در انتخابات امید خود را از دست ندادهاند. راست حکومتی تصور میکند هر جنگی علیه ایران محدود خواهد بود و بهانه لازم را برای انتقال قدرت به سپاه و نظامیان و راست افراطی و سپس بند و بست آنها با امریکا فراهم خواهد کرد و مردم هم برای رهایی از جنگ از این بند و بست استقبال خواهند کرد. آنها هم قدرت را بدست میگیرند و هم به خیال خود محبوبیت ملی کسب میکنند. جنگ ضمنا وسیلهای برای قلع و قمع مخالفان و بستن زبانها و قلمها و رسانهها و تسویه حاکمیت و بگیر و ببند هواداران اصلاحات و اعتدال و ایجاد بقول خودشان "حکومت یگانه" خواهد بود. آن کاری را که در سال 88 با کودتا علیه موسوی موفق به انجام آن نشدند اکنون با کشیدن ایران به جنگ تمام می کنند. سوزش قرارداد با توتال از اینجاست. از اینکه مانعی دربرابر جنگ و قدرت طلبی راست ایجاد کرده است و ممکن است بقیه کشورهایی اروپایی و جهان برای جلوگیری از چنین جنگی در برابر امریکا با یکدیگر هماهنگ و همسو شوند. قرارداد با توتال را از این نظر نباید با محتوای اقتصادی کمتر یا بیشتر سودمند آن سنجید، همانطور که نباید تصور کرد اگر کار بدست خود این آقایان بود با آن بدنه کارشناسی بیسواد و فرصت طلبی که بدور خود جمع کردهاند میتوانستند شاهکاری بوجود آورند و منافع ایران را بیشتر تامین کنند. حتما پرونده توتال را هم میخواستند بدست فردی از قماش سعید جلیلی بسپارند که گل سرسبد مدیران راست حکومتی محسوب میشود و به اصطلاح مدیریت و شیوه مذاکرات هستهای او و نتیجه آن را مردم ایران شاهد بودهاند.
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 608 راه توده - 22 تیرماه 1396