راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نباید فراموش کرد

برخی سخنان

رهبر ج. اسلامی را

 

 

 

چند سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری 96-  در دیدارهای نوبتی که برای او ترتیب می دهند و همچنین خطبه نماز عید فطر، بار دیگر موجب جنجال هائی شد که عملا موجب فلج شدن اداره کشور و به جان هم انداختن قوای سه گانه و چندگانه گشت. از جمله "آتش به اختیار"، "فعالیت تمیز فرهنگی و هنری"، علیه طرح 2030 یونسکو که روحانی بارها اعلام کرد اصلا چنین طرحی را دولت امضاء نکرده و نمونه هائی دیگر.

این ماجرا سر دراز و ریشه هائی در سه دهه رهبری وی دارد و از جمله توصیه های ما به همه دنبال کنندگان اوضاع ایران، به حافظه خویش سپردن برخی اظهار نظرها، تحلیل ها، حوادث و اخبار کلیدی است که ممکن است بسیار کوتاه و در یک نوبت منتشر شوند، اما ماهیت آن ها عمیق تر از ظاهر چند خطی آنهاست. از جمله درباره موضع گیری ها و سخنان علی خامنه ای این توصیه ما را جدی تلقی کنید، چرا که بسیاری از آشفتگی ها، فجایع و نابسامانی های حاکم بر کشور ناشی از اندیشه های پرنوسان اوست. توصیه او به سفرای جمهوری اسلامی در کشورهای اروپائی را، در گرماگرم رای دادگاه ترور رهبران کرد ایرانی "میکونوس" در آلمان و رفتن سفرای اروپایی از ایران را به یاد بیآورد که از آنها خواست برای نشان دادن ابهت جمهوری اسلامی نخندند و درکشورهای محل خدمت خود اخم کنند!

به یاد بیآورید که در دانشگاه تهران نماز جمعه خواند و از ریزش و رویش نیروهای انقلابی گفت. یعنی ریزش امثال نبوی ها و خوئینی ها و خاتمی ها و تاج زاده ها ... و رویش سردار نقدی ها و احمدی نژاد ها و غلامحسین الهام ها و ...

به یاد بیآورید حضورش در دانشگاه تهران و درجمع دانشجویان دستچین شده ای که در مسجد این دانشگاه جمع کرده بودند را. در این حضور و در همین جمع که به اوائل دولت خاتمی باز می گردد، به بهانه "میرزا ملکم خان" همه روشنفکران ایران را مشتی غرب زده و آلوده به فرماسیونری اعلام کرد و متعاقب آن قتل روشنفکران در چارچوب برنامه قتل های زنجیره ای آغاز شد.

فراموش نکنید حمایت های بی دریغ او را از احمدی نژاد و برنامه های اقتصادی اش را که درچارچوب برنامه بانک جهانی بود و امروز نتایج  آن برنامه ها روی دست ملت است. نماز جمعه پس از کودتای 88 را به یاد آورید و اعلام همسوئی اش با نظرات اقتصادی احمدی نژاد در برابر نظرات هاشمی رفسنجانی را.

"خودی" و "غیرخودی" و "نیمه خودی" را او در جمهوری اسلامی باب کرد. و روزی که در میانه اعتصاب مجلس ششم در بیتش برای عده ای سخنرانی کرد و رسما گفت: این ولایت احزاب است و نه ولایت فقیه! در اندیشه اش پر کردن زندان ها از فعالان سیاسی – مذهبی و اعلام انحلال همه احزاب و راه انداختن حزب سراسری "مداحان اهل بیت" بود. فراموش نکنید اصطلاح یورش فرهنگی غرب را. یادمان نرود که حتی پیش از روی کار آمدن احمدی نژاد، در دیدار مصباح یزدی با وی، نه گذاشت و نه برداشت و گفت: ایشان جانشین آقای مطهری است!

فراموش نکنید که او اصل مهم 44 قانون اساسی را با انواع ترفندها و توصیف های مردم فریب، با یک فرمان تغییر داد، بی آنکه به روی خود  بیآورد که کوچکترین تغییر در قانون اساسی باید به رفراندوم گذاشته شود. حاصل این فرمان، همان خصوصی سازی نابود کننده تولید داخلی، تمرکز نقدینگی، نابودی صنایع و واردات 64 میلیارد دلاری در سال، در دوران احمدی نژاد شد.

انواع وعده های او برای رسیدگی به فاجعه حمله به کوی دانشگاه، آمرین و عاملین قتل های زنجیره ای و یا جنایاتی که در کهریزک بوقوع پیوست را فراموش نکنیم و بویژه یادمان باشد که متهمین این جنایات بتدریج  به فرمانبران و فرماندهان  تبدیل شدند.

یادتان هست که در نیمه های دولت اول احمدی نژاد، زمانی که خاتمی و رئیس دولت ایتالیا "پرودی" در پایان اجلاس گفتگوی تمدن ها به دیدار او رفتند به آنها چه گفت؟ گفت: گفتگو خوب است! اما به ابزار و سیاست دیگری هم نیاز است! و اشاره اش به موشک و اتم و سیاست نظامی و جنگی بود!

زیاد دور نرویم. در روزهائی که حکومت قذافی در لیبی در آستانه سقوط بود رفت خراسان و وقایع لیبی را بهانه کرد تا از سیاست اتمی و نظامی خود دفاع کند و گفت: اگر قذافی تجهیزات اتمی اش را تحویل نداده بود، جرات نمی کردند به آنجا حمله کنند!

نگاه کنید به توصیه پر اشتباه او به دولت بشار اسد در سوریه برای سرکوب نخستین اعتراض های ملایم مردم شهر حمص. دولت سوریه با اندک مانور و گشایش فضای سیاسی و برگزاری یک انتخابات فوری می توانست در همان ابتدای کار در چاهی نرود که بعدها در آن افتاد. این توصیه که دندان جنبش اعتراضی را در دهان معترضان خرد کنید! نتوانست درک کند، که سوریه، ایران نیست که جز بخشی از افغانستان و تاجیکستان همزبانی ندارد. سوریه در قلب کشورهای عربی است و سیل مداخله جویان مسلح را با زبان عربی و پول نفت می توانند از مرزهای لبنان و ترکیه عبور داده و آن کنند که بنام داعش کردند!

ایشان که مملکت را تحویل سازمان سراسری حجتیه داده خودبزرگ بین تر و جاه طلب تر از آنست که حتی برای نمونه، یکبار اعتراف به یکی از اشتباهات خود کند و تعقل جمعی را جانشین تفکرات فرد. هنوز بر این تصور است که می توان با مانورهای سیاسی در نقش اپوزیسیون دولت عمل کند، درحالیکه 75 در صد قدرت در اختیار اوست.

از مردمسالاری در جمهوری اسلامی می گوید اما به مناسبت های مختلف لیست آزادی و یا تخفیف زندان مجرمین غیر سیاسی را امضا و ابلاغ می کند.

فراموش نکنیم یکی از ادعاهای تاریخی او را که گفت: ما هیچوقت حکومت یکپارچه و یکدست نداشتیم و حالا با دولت جدید (دولت احمدی نژاد) حاکمیت یکدست شد و اختلافات درون دولت که مانع فعالیت ها بود خاتمه پیدا کرد!

میخواهیم این مرور را خاتمه بدهیم، اما حیف است همه با هم به یاد نیآوریم این ادعای مکرر ایشان را که دولت احمدی نژاد را دولت احیاء کننده شعارهای انقلاب اعلام کرده بود و سفرهای استانی او را سفرهای انقلابی. و بعدها تق آن سفرها بصورت یک بحران بزرگ اقتصادی آلوده به اختلاس و دزدی حکومتی در آمد!

 

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 607  راه توده -  29 تیرماه  1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت