برخی بررسی ها... احسان طبری ( 63) "سهروردی" نابغه 38 ساله ای که او را در حلب خفه کردند!
او رساله "عقل سرخ" را نوشت و سپس به "حلب" رفت. فقهای حلب او را به ارتداد در عقاید اسلامی متهم کردند و حاکم حلب که در ابتدا از وی حمایت می کرد، او را در یک قلعه زندانی کرد و سرانجام نیز، بر خلاف میل خود و به اصرار روحانیون، وی را در سن 36 یا 38 سالگی در سال 587 هجری قمری در قلعه حلب خفه کرد. او که نابغه ای بود در حد ابن سینا جان بر سر آزاد اندیشی گذاشت. وقتی از دوران انگیزاسیون در اروپا می گویند و می نالند، باید به یاد بیآورند که پس از آمدن اسلام به ایران (پیش از آن نیز) تفتیش عقاید فلسفی و مذهبی در ایران چه کرد و کدام قربانیان بزرگ را از ملت ایران گرفت.
|
فصل بیست و پنجم
فلسفه نور و منابع تاریخی آن
زندگی و مقام تاریخی سهروردی
در تاریخ تفکر فلسفی ایران پس از اسلام، رجال شگرف اندک نیستند. یکی از آنان شیخ شهاب الدین ابوالفتوح یحیی بن امیرک سهروردی، معروف و مقلب به «شیخ اشراق»، «شیخ مقتول»، «خلیفه الله»، «الموید بالملوک» است که جا دارد ایرانیان با شخصیت و اندیشه و حیاتش نیک آشنا شوند.
شهاب الدین در سهرورد زنجان در دوران سلطنت سنجر سلجوقی متولد شده و نزد «مجدالدین جیلی»، که خود از طرفداران حکمت هرمسی و شیوه عرفانی بود، در شهر مراغه درس خوانده است. این استاد دو شاگرد اعجوبه از خود به یادگار گذاشت که یکی «امام المشککین» فخررازی است و دیگری شیخ اشراق شهاب الدین سهروردی.
شهاب الدین بی شک نابغه بود، زیرا طی کمتر از 38 سال که تمام دوران توقف او در این جهان ماست، به قول شاگرد معروفش شمس الدین محمد شهرزوری در تاریخ الحکماء، 49 کتاب و رساله کوچک به فارسی و عربی نگاشت که بسیاری از آن ها باقی است و بعضی از اهم آن ها مانند حکمه الاشراق، اعتقاد الحکماء، تلویحات، المشارع و المطارحات، عقل سرخ، آواز پر جبرییل، قصه الغربه الغربیه، فی حاله الطفولیه و غیره چاپ شده است. به ویژه آقای هانری کربن پژوهنده عمیق و دانشمند معاصر فرانسوی برای معرفی شخصیت، فلسفه و آثار سهروردی از سال 1939 تا کنون کار زیادی انجام داده است. بی شک شیخ اشراق که به فارسی و عربی اشعار لطیف می سروده، تمثیلات شیرین می آورده، ظاهرا در «علوم غریبه» دست داشته و در ضمن مردی آشکاره گو و بی پروا نیز بوده، مسلما جاذبه ای خاص داشت و گیرایی کلام و قلمش حاسدان و دشمنان بسیاری برای وی پدید می آورد. شیخ پس از پایان تحصیلات به سیاحت در عراق و شام می پردازد و مورد توجه «الملک الظاهر» فرزند صلاح الدین ایوبی معروف که در آن زمان حاکم و یا صاحب شهر حلب بود، قرار می گیرد. با این حال، فقهای حلب او را به ارتداد و «تعطیل» و انحلال طلبی در عقاید اسلامی متهم می کنند. الملک الظاهر او را در قلعه توقیف می کند و سرانجام، بر خلاف میل خود و به اصرار روحانیون، وی را در سن 36 یا 38 سالگی در سال 587 هجری قمری در قلعه حلب خفه می کند. در اینجا بجاست توصیف جالب و درستی را نقل کنیم که دکتر غنی در تاریخ تصوف در اسلام در باره فضای معنوی قرنی که شیخ اشراق در آن می زیسته، کرده است: «مخصوصا در قرن ششم از نظر منافع شخصی و اداره معاش، «علوم مذهبی» اهمیت بسیار داشته است؛ زیرا تنها علمی که در آن قرن می توانسته بیش از هر چیزی معاش شخصی را تامین کند دینی بوده، یعنی با دانستن علوم قرآنی، فقه، حدیث، شخص به مقام قضا و وعظ و امامت جماعت و محدثی و مذکری و تدریس در مدارس می رسیده و به امیران و ملوک نزدیکی پیدا می کرده و مورد اعجاب و احترام خلق واقع می شده و به راحتی زندگی می کرده است. در صورتی که مشتغلین به علوم عقلی و فلسفی، به فقر و بینوایی به سر می بردند و همان دانایی و حکمتشان مایه نکبت و ادبار می گشت و اغلب مورد مزاحمه فقها و تفسیق و تفکیر آن ها می شدند و حتی بزرگانی از قبیل شیخ شهاب الدین سهروردی مولف حکمه الاشراق جان برسر آزادی فکر و پیروی از فلسفه می نهند».
در همین زمینه آقای فروزانفر در کتاب شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری می نویسد:
«... در همین روزگار عین القضات میانجی را به دار کشیدند و جسدش را با نفت سوزاندند (525) و شهاب الدین یحیی حبش بن امیرک سهروردی را که از نوادر ایام بود در حلب به قتل رسانیدند (587) و کتابخانه رکن الدین عبدالسلام را که مشتمل بود بر کتب حکمت و علوم اوایل به امرالناصرالدین الله احمد بن المستضبیی (622- 575) به آتش سوختند و خود او را به سبب مطالعه و جمع کتب فلسفی به زندان افکندند و هم به فرمان این خلیفه و به روایت شهاب الدین ابوحفص عمربن محمد سهروردی (632- 539) عده ای از کتب فلسفه و نسخ شفا بوعلی را در شوارع بغداد به آب شستند و به آتش سوختند».
با این حال، سهروردی، علی رغم دشمنان و بدخواهان خود، به سبب دانش و قدرت مبتکرانه تفکر خود و به سبب آن که بنیان گذار «حکمت اشراق» است، در تاریخ فلسفه ما جایی همانند ابوعلی سینا مهم ترین سخنگوی «حکمت مشاء» باز می کند. شرح سهروردی بر رساله الطیر بوعلی (که برخی از محققان در صحت انتساب این شرح و ترجمه فارسی به سهروردی به دلایلی تردید دارند) و تعقیب حکمت مشرقی وی نشانه توجه سهروردی به ابن سیناست. با این حال، ابن سینا بسیار بیشتر از سهروردی «مشایی مسلک» بود و چنان که محقق معاصر مصری عبدالرحمن البداوی براساس یک نامه ابن سینا استنباط می کند وی با تفسیر مشرقی «بغدادی» فلسفه ارسطو کمتر موافق بود تا با تفسیر یونانی و اسکندرانی آن. سهروردی عرفان را با فلسفه، و اشراق را با منطق درآمیخت و حلقه واسطه ای مابین این دو جریان می باشد. خود سهروردی برآن است که ابن سینا برای ایجاد یک فلسفه مشرقی کوشیده، ولی بر آن دست نیافته است. وی خود را در ایجاد این فلسفه به کلی مبدع می داند. ابن سینا و سهروردی طی سده های دیرنده دو تن از حکم داران فکری معتبر و مجلل در تکامل آتی تفکر فلسفی ایرانی باقی ماندند. سهروردی، قطب الدین شیرازی، میرداماد، صدرالدین شیرازی از اندیشه های سهروردی سخت متاثرند و ما در نکات دیگر این بررسی خواهیم دید صدرالدین شیرازی وی را «شیخ العظیم» می نامد. برای ما ایرانیان راسیونالیست، سهروردی به ویژه از جهات زیر محترم و عزیز است:
- این که به خاطر علم و تعقل علمی شهید شده؛ - این که به ازلیت عالم و عینیت وجود آن باور داشته؛ - این که سنت مثبت و فلسفه خسروانی ایرانی را در باره نبرد نور و ظلمت در فلسفه بدیع و مبتکرانه وارد ساخته و تنها به دنبال تقلید و تکرار نرفته؛ - این که به اصالت و قاهریت مبدا «عالم انوار معنوی» معتقد بوده و غلبه آن ها را بر «غواسق برزخی» مسلم می گرفته، و بدین ترتیب فلسفه نور خود را به فلسفه نبرد و فلسفه امید مبدل کرده است.
برای مطالعه بخش های پیشین لینک های زیر را می توانید مطالعه نمایید: 1 – http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/544/tabari.ht 2 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/545/tabari.ht 3 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/546/tabari.htm 4 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/547/tabari.htm 5 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/548/tabari.htm 6- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/549/tabari.htm 7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/550/tabari.htm 8 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/tabari.ht 9 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/tabari.htm 10 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/tabari.htm 11 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/tabari.html 12 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/tabari.html 13 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/tabari.html 14 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/tabari.html 15- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/tabari.html 16 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/tabari.html 17 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/tabari.htm 18- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/tabari.html 19 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/562/tabari.html 20- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/tabari.html 21http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/tabari.html 22 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/tabari.html 23 http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/tabari.html 24 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/567/tabari.html 25 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/568/tabari.html 26 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/569/tabari.html 27 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/570/tabari.html 28 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/571/tabari.html 29 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/572/tabari.html 30 – http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/573/tabari.html 31- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/575/tabari.html 32- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/576/tabari.html 33 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/577/tabari.html 34 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/tabari.html 35 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/579/tabari.html 36 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/580/tabari.html 37 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/581/tabary.html 38 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/582/tabari. 39 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/583/tabari.html 40 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/584/tabari.html 41- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/585/tabari.html 42 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/586/tabari.html 43 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/587/tabari.htm 44 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/588/tabari.html 45 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/589/tabari.html 46- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/590/tabari.html 47 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/merts/591/tabari.html 48 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/586/tabari.html 49 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/593/tabari.html 50 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/594/tabari.html 51- https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/595/tabari.html 52 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/596/tabari.html 53https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/597/tabari.html 54 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/598/tabari.html 55https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/599/tabari.html 56https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/600/tabari.html 57 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/601/tabari.html 58 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/602/tabari.html 59 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/603/tabari.html 60https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/604/tabari.html 61https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/605/tabari.html 62 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/606/tabari.html
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 607 راه توده - 29 تیرماه 1396