حاکمیت فئودالیسم روحانی در کردستان علی گلاویژ - ( 51)
|
فصل هفتم
ترکیب اجتماعی روستانشینان کردستان
اقشار اجتماعی در محیط عشیره ای به دو گروه عمده تقسیم می شوند.
1) استثمار کنندگان (عشیرت)
2) استثمار شوندگان (توده های کشاورز و دامدار زیر سلطه عشیرت)
بررسی را از گروه نخست آغاز می کنیم.
الف- هرارشی داخلی عشیرت. مارکس و انگلس گفته اند: هرارشی که "فرم ایده آل
فئودالیسم" بود، ربطی به توده های وسیع خلق نداشت، بلکه مختص فئودال ها و
یا ایدئولوگ های آنها بود (که در داخل چارچوب فئودالیسم علیه فئودال ها
مبارزه می کردند). برای توده های وسیع خلق نه هرارشی بلکه فئودالیسم وجود
داشت و مطرح بود.
ایده آل بودن "هرارشی" در فئودالیسم ایران در این بود که این هرارشی نه
تنها مالکیت زمین، بلکه به همراه آن حاکمیت نسبی محلی را هم به نسبت های
مختلف در میان پله های مختلف هرارشی فئودالی تقسیم می نمود. برخی از عمده
ترین ویژگی های این هرارشی به وجود آمدن پدیده ها، فیگورها و مفاهیم
ذوجانبتین اقتصادی- اجتماعی- سیاسی و حقوقی بود، از قبیل: بهره- مالیات،
مالک- حاکم، رعیت (دهقان – تبعه). برخی از محققین ایرانی به وجود هرارشی در
داخل عشیرت پی برده اند، ولی در تصویر و توضیح آن به نظر ما همیشه موفق
نبوده اند. مثلا بهمن بیگی هنگام بحث در باره ایلات و عشایر فارس می نویسد
که آنها به چهار طبقه تقسیم می شدند 1) کلانترها، 2) کدخداها، 3) رعایا و
4) طبقه پست و پائین. روشن است که "طبقات" اول و دم استثمار کنندگان و
طبقات سوم و چهارم استثمار شوندگاان بودند و قرار دادن آنها در یک سیستم
بدون اشاره به تضاد اجتماعی آنها جایز نیست.
کردستان در ادوار معین تاریخ در سلسله این فرم ایده آل فئودالیسم ایران
قرار می گرفت. در این ادوار، سلسله هرارشی فئودالی از شاه گرفته (که مالک –
حاکم عالی در سطح سراسر کشور بود- تا خانواده عشیره ای (که در پائین ترین
انتهای هرارشی و رو در روی مولدین مستقیم قرار داشت) دارای منظره ای روشن
طبقات معین و پله های مشخص بود. ولی ادواری نیز بود که سلسله هرارشی در
برخی طبقات و پله ها گسسته می شد، به دیگر سخن تشخیص همه طبق حلقات و پله
های آن ممکن نبود. ادوار دیگری در تاریخ وجود داشت که در کردستان یک مرکز
ثقل سیاسی – نظامی مقتدر محلی به وجود می آمد وجود به طور مستقل و یا
تقریبا مستقل در راس هرارشی فئودالی قرار می گرفت و نقش ملک – حاکم عالی را
در کردستان بازی می کرد و گاهی از این نیز فراتر می رفت. به هر حال، وضع و
ترکیب و گسترش و درجه فعالیت هرارشی به عوامل فراوان بستگی داشت.
یکی از جهات قابل توجه هرارشی پاتریارکال – فئودال ایران این بود که هر قدر
پله های هرارشی بالاتر می رفت جنبه حاکمیت آن بیشتر جلب نظر می کرد و هر چه
پائین تر می آمد جنبه عملی مالکیت برجسته تر می شد. به طوری که شاه در قله
هرارشی قرار داشت، اصولا به صورت یک حکمران جلوه گر می شد و شخصی که در
پایین ترین پله هرارشی قرار داشت (فرد عشیره ای رئیس خانواده) قبل از هر
چیز یک مالک را در وجود خود مجسم می نمود. این خود نشان می داد که
مالکیت و حاکمیت که در هم تلفیق گشته بودند، می
توانند از هم دور و حتی جدا شوند و لذا شخص واحد حامل هر دوی آنها
می تواند و باید به دو شخص، مجزا و تفکیک گردد. این یکی از نطفه های
فروپاشی هرارشی مورد بحث و اصولا یکی ازمظاهر تناقض داخلی هرارشی
پاتریارکال – فئودال بود.
ولی هرارشی داخلی عشیرت که بخشی از هرارشی سرتاسری کشور بود از وضع نسبتا
ثابت و منظم و مشخص تری برخوردار بود. این هرارشی معمولا از حلقات زیر
تشکیل می شد:
رئیس عشیرت، روسای طایفه های عشیرت، روسای تیره های طوایف عشیرت و افراد
عشیره ای (روسای خانواده عشیره ای).
در عشایر کوچک و به ویژه در جایی که مقدار زمین چندان زیاد نبود، سلسله
هرارشی در رئیس تیره متوقف می شد و دیگر به افراد عشیره ای نمی رسید. شایان
توجه است که برخی اوقات در پایین ترین پله های هرارشی، فقط مالکیت زمین
مورد تقسیم قرار می گرفت، ولی تقسیم حاکمیت محلی در پله معین متوقف می گشت
و از آن پایین تر نمی رفت. مثلا اگر یک ده و یا قصبه به یک تیره تعلق می
گرفت، اراضی ده و یا قصبه را در میان اعضای تیره تقسیم می کردند. ولی
حاکمیت ده و یا قصبه را در میان آنها تقسیم نمی کردند. بلکه این حاکمیت به
صورت نام و متمرکز در دست رئیس تیره قرار می گرفت. این حال با اصل وحدت
مالکیت ارضی و حاکمیت محلی در عالم عشیره ای مطابقت نداشت و بیانگر دیگری
از وجود نطفه تلاشی در داخل این وحدت بود.
کسانی که در پله های گوناگون هرارشی داخل عشیرت قرار می گرفتند اسامی مختلف
داشتند. مثلا رئیس عشیرت را مزن، سروک، سروکمار، سروک عشیرت، مبر (امیر)،
پاشا، سان (سلطان)، خان و غیره و رئیس طایفه را ریش سپی، بیگ و سایره و
رئیس تیره را سرکوره، کوره، سرهور، کویخا (کیخدا)، آقا و غیره می نامیدند.
روحانیون همانطور که در تکوین فئودالیسم کردستان نقش معین بازی کرده اند در
ایجاد هرارشی فئودالی نیز مقام ویژه ای داشتند. گاهی هرارشی فئودالی با
هرارشی مذهبی و طریقتی به طور ارگانیک باهم تلفیق گشته منظره و مناسبات
بغرنجی را به وجود می آوردند. نیکیتین در باره هرارشی در هم ادغام گشته
فئودال – روحانی مطالب جالبی نقل کرده است. او می نویسد: اشراف کردستان به
5 نوع تقسیم می شوند: "ملارادکان"، "شیخ زادگان"، "بیک زادگان"، (منسوبان
به خاندان های مقتدر اشراف از قبیل خاندان میرنونان و سردار مکری)،
"آقازادگان" (روسای قبایل کوچک)، "ریوه دار" (منسبوبین به خاندان های
مقدس). در این زمینه می توان از خاندان سادات نهری (شمرین) و شیوخ طویله و
بیاره و دیگر خاندان های بزرگ فئودال روحانی
نام برد که هم در تکوین فئودالیسم در کردستان و هم در انتشار طریقت
های گوناگون نقش مهمی بازی کرده اند.
هرارشی داخل عشیرت دارای محتوای اجتماعی – اقتصادی بود. ولی این محتوا با
هاله ای از انواع مطالب و مقولات درجه دوم از قبیل "وحدت اتنیک" لزوم "دفاع
مشترک و دسته جمعی" و غیره احاطه می شد. هرارشی فئودالی – روحانی علاوه بر
این ها یک هاله "دینی" هم داشت از این قبیل که گویا "اشاعه طریقت" و "تحکیم
شریعت" مستلزم این بوده است که "رهبران دینی" به فئودال مبدل شوند و
ثروتمند باشند. بدین وسیله بر اطراف املاک و ثروت عظیم و اقتدار فئودال
"روحانی" یک حصار استحفاظی "مقدس" و غیر قابل عبور به وجود می آوردند. در
واقع این وسیله ای برای حفظ اقتدار طبقاتی شخص مربوطه بود و ربطی به دین و
مذهب نداشت.
برای مطالعه بخش های پیشین به لینک های زیر
می توانید مراجعه نمایید:
1-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/khodmokhtari.ht
2-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/galavish.html
3 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/galavigh.html
4 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/galavijh.html
5 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/galavigh.htm
6 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/glavigh.html
7 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/galavigh.html
8 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/galavigh.html
9
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/galavigh.html
10 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/galavij.html
11 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/galavijh.html
12-
www.rahetudeh.com/rahetude/indexfolder/2016/jolay/index562
13
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/galavigh.html
14-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/galavigh.html
15 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/galavigj.html
16-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/galavijh.html
17-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/567/galavijh.ht
18-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/568/galavgj.htm
19-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/569/galav
20-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/570/galavi
21 –
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/571/galavijh
22 -
http://rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/572/galavijh.htm
23 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/573/galavijh.html
24-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/574/galavij.html
25-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/575/galavijh.htm
26-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/576/galavigh.ht
27 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/577/galavijh.htm
28 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/galavijh.htm
29 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/579/galavijh.htm
30-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/580/galavigj.htm
31-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/581/galavijh.htm
32 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/582/galavijh.htm
33 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/583/galavijh.htm
34-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/584/glavijh.html
35-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/585/galavijh
36 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/586/glavijh.htm
37 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/587/glavijh.html
38 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/588/galavijh.html
39 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/589/galavigh.htm
40 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/590/galavijh.html
41 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/merts/591/galavijh.htm
42-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/merts/591/galavijh.html
43-
https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/593/galavijh.html
44 -
https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/594/galawijh.html
https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/595/galavigh.html
45-
46 -
https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/596/glavijh.html
47 -
https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/597/galavijh.html
48 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/598/glavijh.html
49 -
https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/599/galavijh.html
50 -
https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/600/galavijh.html
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 601 راه توده - 18 خرداد 1396