زمین زیر پای اپوزیسیون همیشه درتحریم دهان گشوده!
|
انتخابات 29 اردیبهشت به زمین لرزه ای نه فقط در جناح راست حکومتی که در اپوزیسیون تحریم کننده انتخابات نیز تبدیل شد. اپوریسیون هم احساس می کند مشروعیت خود را از دست داده است. نه تنها در میان مردم که مدتهاست با آنها کاری ندارند و با تحریم کنندگان احساس بیگانگی می کنند، بلکه میان روشنفکران و حتی هواداران خود. بدیهی است که ریشه این بیگانگی و عدم مشروعیت در همسویی آشکار و ادامه دار اپوزیسیون تحریم کننده با گروه های راست افراطی حکومتی است. هر جا راست شکست می خورد اینان هم شکست می خورند. هر جا راست پیروز شود اینها هم پیروز می شوند. نوک تیز حمله راست به سوی هر کس باشد، نوک تیز حمله اینان همانسوست. چرا اپوزیسیون تحریم کننده با واپسگراترین جناح حکومتی کشور همسو شده است؟ به این دلیل ساده که اپوزیسیون تحریم کننده به قدرقدرتی راست در ایران ایمان دارد و می خواهد روی اسب برنده شرطبندی کند. آنها می گویند راست حکومتی در ایران تصمیم گیرنده همه چیز است و مردم و جنبش مردم و خواست اصلاحات توان مقابله با راست را ندارد. با این دیدگاه کم خطرترین و بهترین کار شرطبندی روی پیروزی راست است. چنانکه در همین انتخابات اخیر اپوزیسیون تحریم کننده بیش از هر کس دیگر شعار "آخر هفته - روحانی رفته" را باور کرده بود. از همینجاست که همسویی آنان با راست و تقابل آنها با مردم آغاز می شود. همه سخنانی که درباره پیروزی رهبر در هر انتخابات می زنند ناشی از همین توهم قدرقدرتی رهبر و جناح راست حکومتی است. همین ادعای هزاران بار تکرار و تکرار شده که "اصلاحات در جمهوری اسلامی یا رژیم ولایت فقیه ممکن نیست" را در نظر بگیریم. این یعنی چه؟ به طور خلاصه یعنی اینکه جنبش مردم، خواست مردم قدرت آن را ندارد که راست حکومتی را عقب براند و اصلاحات مورد نظر مردم را به سیستم تحمیل کند. یعنی حکومت و راست حکومتی از مردم قویتر است و می تواند خواست خود را به مردم تحمیل کند. در حالیکه برعکس مردم و جنبش مردم نمی تواند اصلاحات را به حکومت تحمیل کند. این دیدگاه خود نه تنها نشانه ای از بی اعتمادی به مردم بلکه نشانه کم دانشی و بی اطلاعی نیز هست. وقتی اساس دیدگاه این شد و با فرصت طلبی نیز توام گردید آنوقت نتیجه آن همسو شدن با راست حکومتی در حمله به اصطلاحات و طرفداران تحولات می شود. کافیست نگاهی به رسانه های تحریم کنندگان انتخابات بیاندازیم. 90 درصد مطالب و نوشته های آن علیه اصلاح طلبان و طرفداران تحولات است. هنوز انتخابات تمام نشده بقول خودشان "افشاگری" علیه حسن روحانی را شروع کرده اند. یعنی باز جا در پای راست حکومتی گذاشته اند. اینان نه تنها به جنبش مردم و قدرت آن کمترین ایمان و اعتقادی ندارند، بلکه اصولا به جنبشی که خود آنان در آن حضور نداشته باشند اعتقاد ندارند. نبض "جنبش" آنجایی می تپد که آنها در آن حضور داشته باشند و جنبش در جهت و سمتی است که با تصورات آنها نمی خواند، بنابراین جای آنها در چنین جنبشی نیست. برای اپوزیسیون تحریمی جامعه کنونی ایران جامعهای ساکن و ناآگاه و فریب خورده است که و به زعم آنان وظیفه دشوار آگاهی بخشی به آن، به اپوزیسیون بی اطلاع خارج کشور واگذار شده است. آنها خیال می کنند مردم باید از "توهم" نسبت به اینکه آنها جنبش هستند و نقشی در تحولات و تغییرات دارند بیرون بیایند. "آگاه" شوند که هیچ کاره اند، هیچ نقشی ندارند. نباید خیال کنند که توانسته اند حکومت را به عقب برانند. باید بفهمند که آلت دست خاتمی و روحانی و موسوی و حکومت شده اند. این تفکر و این نگاه پایه همسویی اپوزیسیون تحریمی با جناح راست حکومتی است که در هر بزنگاهی خود را نشان می دهد. اگر امروز اپوزیسیون تحریمی دچار بحران مشروعیت شده است درست به این دلیل است که پایه قدرقدرتی راست شکاف برداشته است. وضع وخیم اپوزیسیون تحریمی و ناامیدی و دلزدگی او از مردم را در اینجا باید دید.
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 602 راه توده - 25 خرداد 1396