راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مکیدن خون

دهقانان کرُد

در قره 20

علی گلاویژ – 48

 

 

4- وضعیت دهقانان

 

در نیمه اول قرن 20 گرچه دهقانان ایران در سمت خروج از محیط سنتی پاتریارکال – فئودال گام های موثر برداشتند، ولی دچار سازمان اجتماعی- اقتصادی فئودال – بورژوایی وابسته شدند که با تمام نیروی خود می کوشید بسیاری از اصول فئودالیسم را با رنگ و روغن "زمانه پسند" حفظ نماید. در شرایط رشد مناسبات سرمایه داری علاوه بر ملاکان جدید، بورژوازی تجارتی و سلفخرهای محلی، بورژوازی مرکزی ایران و دولت ایران، سرمایه های امپریالیستی خارجی و اقشار و محافل داخلی مربوط با آنان نیز در استثمار هر چه شدیدتر دهقانان شرکت می نمودند.

بدون مبالغه می توان گفت که در ربع دوم قرن 20 دهقانان کردستان ایران بیش از نصف محصول کالایی خود را به سلفخرها، بازرگانان دورگرد و دلالان می فروختند. سلفخرها قیمت کالاها را قبلا (اکثرا در فصل زمستان و یا بهار که دهقان دچار تنگنای اقتصادی می شد) می پرداختند، ولی کالا را پس از چند ماه هنگام برداشت محصول (تابستان و یا پائیز) دریافت می کردند و با استفاده از این بهانه، کالا را به ثمن بخس از دست دهقانان در می آوردند. بازرگانان دوره گرد اکثرا از عدم توانایی دهقانان برای بردن کالاهایشان به بازار سوء استفاده می نمودند و در محل به قیمتی به مراتب نازل تر از قیمت بازار، کالا را از آنها می خریدند. دلال نیز گاه به صورت نماینده یک بازرگان و یا شرکت و یا "آدم خبره" و گاه عملا به مثابه یک سلفخر، محصول دهقانان را به قیمت ارزان خریداری می کرد. هر سه این طفیلی ها نمایندگان بورژوازی خود کردستان و یا بورژوازی مرکزی ایران و یا سرمایه های امپریالستی خارجی بودند و در غارت بخش دیگری از محصول ضروری دهقانان کردستان به طور همدست شرکت می نمودند (زیرا که محصول اضافی و بخشی از محصول ضروری آنها را مالک تصاحب کرده بود). نیازمندی های زندگی روزمره و گاهی احتیاجات تولیدی، قسمتی از دهقانان را خواه ناخواه در دام این طفیلی ها گرفتار می ساخت. گاهی خود مالک نقش سلفخر و بازرگان و رباخوار و دلال بازی می کرد. در نتیجه این وضع، بخش مهمی از دهقانان قسمتی از محصول کالایی خود و گاهی همه این محصول را به قیمت 50- 25 درصد نازل تر از قیمت عادی بازار می فروختند.

جلب کردستان به بازار جهانی و نفوذ بورژوازی کمپرادور ایران در اقتصاد روستایی این منطقه، در مراحل اولیه خود به علت شکستن محیط راکد و مسدود و دربسته اقتصاد طبیعی و قرون وسطایی، به طور عینی نقش معینی بازی کرده است. ولی سلطه امپریالیسم که نتیجه طبیعی ادامه این جلب و نفوذ بود به بزرگ ترین مانع در سر راه رشد مستقل و سالم اقتصاد منطقه و سرتاسر ایران تبدیل شد. سلطه امپریالیسم رشد سالم نیروهای مولده را مختل ساخت و موجب شد که بازده کار به ویژه در اقتصاد روستایی در سطح فوق العاده نازل باقی بماند. در نتیجه، فرآورده های روستایی کشور هنگام رویارویی و مبادله با مصنوعات صنایع پیشرفته کشورهای امپریالیستی به معنای واقعی کلمه به زانو در می آمدند. نتیجه این می شد که آن چه پس از پرداخت بهره مالکانه و بدعت ها و بدهی ها مالک و دستبرد انواع انگل های اجتماعی برای کشاورزان و دامداران باقی می ماند، از راه مبادله "قانونی" با فرآورده های جهان سرمایه داری، در معرض تاراج مجدد قرار می گرفت. دولت ایران با اجرای سیاست تبعیض آمیز نسبت به کردستان بیشتر مانع رشد نیروهای مولده در سرتاسر این منطقه و بالا رفتن سطح بازده کار می شد و این یکی از علل عمده مبادله به مراتب کمرشکن تر فرآورده های روستایی این منطقه با فرآورده های صنایع پیشرفته سرمایه داری بود. هر گاه مالیات های غیر مستقیم دولت و سودهای کلانی که بورژوازی تجارتی ایران بر کالاهای صنعتی می بست بر قیمت این کالاها اضافه می شود، آن گاه وضع طاقت فرسای مردم زحمتکش روستای کردستان روشن تر خواهد شد.

در این دوران برخی انحصارات دولتی از قبیل انحصار روده، انحصار توتون و تریاک، انحصار پشم و پوست، انحصار پنبه و غیره ایجاد گردید. این انحصارها اگر از سویی با متمرکز کردن خرید و فروش محصولات نام برده در دست دولت به طور عینی عمل مثبت انجام می دادند، ولی از سوی دیگر اولا) این تمرکز را در خدمت نظام اجتماعی – سیاسی وابسته می گماشتند و ثانیا) خود به وسیله ای جهت تشدید استثمار و غارت زحمت کشان روستا به سود همین نظام تبدیل می شدند. این انحصارها خود شرکت مستقیم در تولید محصولات نامبرده نداشتند، ولی خرید و فروش و تبدیل آنها به کالای مصرفی را در انحصار خود قرار می دادند و این اهرم انحصار قبل از هر چیز بر کمر مولدین مستقیم و مصرف کنندگان سنگینی می کرد. مثلا انحصار دخانیات ایران یک غارت به تمام معنی بود. توتونکارانی که طبق قانون انحصار دخانیات موظف بودند محصول خود را با الاغ و وسایل خود به شهر به برند و تحویل انبار دخانیات بدهند گاهی در مقابل این محصول زحمت یکساله قیمتی دریافت می کردند که حتی کفاف مخارج چند روز ماندن در شهر و پرداخت حق کاروانسرا و علوفه الاع ها و حق قپان و روشه خبره (قیمت گذار) و باج سبیل قپاندار و انباردار و محاسب و صندوقدار را هم نمی داد و اتفاق افتاده است که دهقان توتونکار مثلا شخصی به نام میرزا محمود بهلولی از شهر با دست خالی به ده بازگشته است. در اواسط قرن 20 انحصار دخانیات ایران یک کیلوگرم توتون را به قیمت 3 الی 32 ریال خریداری می کرد، ولی پس از تبدیل به سیگار از هر کیلوگرم آن در حدود 200 ریال سود خالص می برد. در نتیجه در همین دوران اداره دخانیات ایران هر سال قریب 2 میلیارد ریال سود خالص داشت.

تولید کنندگان چغندر قند نیز به وضع مشابهی مبتلا بودند. مثلا در کارخانه قند میاندوآب از هر تن چغندر در حدود 150 کیلوگرم قند به دست می آمد. از پول این قند که به قیمت دولتی آن زمان 3 هزار ریال بود، 515 ریال به مالک، 175 ریال به دهقان مولد و 1700 ریال به کارخانه (دولت) می رسید و بقیه آن برای برخی امور تولیدی چغندر و مزرعه و یا تولید قند در کارخانه مصرف می شد (این اطلاعات از شادروان آرام زاتکیان که سالیان متمادی با امور کارخانه قند میاندوآب سرو کار داشته دریافت شده).

قیمت خرید انحصاری این محصولات به طور اسمی توسط دولت بالا برده می شد، ولی از آنجا که این ترقی قیمت با بالا رفتن هزینه زندگی متناسب نبود، درآمد حقیقی دهقانان و سطح زندگی آنان به طور مداوم تنزل می کرد. مثلا در سال 1323 نسبت به سال 1315 هزینه زندگی 3/10 بار، ولی قیمت خرید انحصاری توتون 6/6 بار بالا رفته بود. البته اشکالات عمومی دوران جنگ جهانی دوم یکی از موجدین این شکاف عمیق بود. ولی علت اصلی همانا سیاست طبقاتی ضد زحمتکش رژیم پهلوی بود.

در نتیجه تاثیر همه علل و عوامل مذکور در فوق در سال های 30 و 20 قرن 20 (حتی در سال های آستانه جنگ جهانی دوم که هنوز آثار مخرب جنگ وجود نداشت) بودجه روستایی کردستان (درآمد و در رفت خانوار روستایی) در وضع رقت باری قرار داشت. مثلا در همین دوران یک دهقان جوت بنده دارای دو جفت گاو (و قاعدتا دو جیگاجوت) در شهرستان مهاباد در سالی که از لحاظ باران و وضع اقلیم برای کشاورزان مساعد بود، از انواع محصولات کشاورزی درآمدی به دست می آورد که جمع ارزش آن با قیمت های رایج آن زمان در بهترین حالت معادل بود با ارزش 950 پوط گندم، در مقابل این درآمد، این دهقان معادل ارزش 534 پوط گندم، به صورت بهره و بدعت و بدهی های بیگاری و جنسی و غیره که 14 رقم عمده آن در بالا ذکر شد، به مالک و کدخدا و گزیر و نوکر و دیگر طفیلی های اجتماعی می داد. در حدود معادل 100 پوط آن را هم برای بذر و معادل ارزش 70 پوط دیگر آن را به صورت مصرف شدن نیروی کشش (به طور مشخص گاوها) و هزینه تعمیر آلات و ابزار کشاورزی از دست می داد. در حدود 100 پوط غله نیز برای خوراک یکساله خانواده همین دهقان مصرف می شد. آن چه باقی می ماند (از مجموع انواع محصولات و معادل ارزش 146 پوط غله) می بایست کفاف دیگر مصارف یک ساله خانواده دهقان را بدهد. باید به گوئیم که از این باقیمانده، 80 پوط عبارت از معادل ارزش کاه و یونجه و دیگر علوفات و 40 پوط معادل ارزش سهمی بود که از انواع محصولات صیفی به این دهقان رسیده بود.

 

بدین ترتیب فاکت های موجود نشان می دهد که دهقان کردستان در دوران مورد بحث در نتیجه استثمار ملاکان، سلفخران، دلالان، رباخواران، سرمایه خارجی و بورژوازی کمپرادور ایران- عامل این سرمایه خارجی و انحصارات دولتی ایران، حتی بخش مهمی از محصول ضروری خود را نیز از دست می داد و سهمی که پس از تاراج این اردوی استثمارگران از محصول کشاورزی سالانه در دست دهقان باقی می ماند فقط کفاف چند ماه زندگی او و خانواده اش را می داد. علت عمده این که اکثریت دهقانان کردستان که زیر چنین فشاری قرار داشتند با وجود این استثمار طاقت فرسا از گرسنگی تلف نمی شدند، وجود دامداری کمکی آنها در جیب کشاورزی بود. این دامداری قسمت قابل توجهی از نیازهای خانوادگی آنها را رفع می کرد و از آن جمله اکثر آنها را از خریدن گاو بی نیاز می ساخت و در نتیجه قسمت مهمی از در رفت بودجه خانواده روستایی را تامین می نمود.

 

برای مطالعه بخش های پیشین به لینک های زیر می توانید مراجعه نمایید:

 

1-        http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/khodmokhtari.ht

 

2-   http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/galavish.html

3 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/galavigh.html

4 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/galavijh.html

5 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/galavigh.html

6 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/glavigh.html

7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/galavigh.html

8 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/galavigh.html

9 http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/galavigh.html

10 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/galavij.html

11 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/galavijh.html

12- www.rahetudeh.com/rahetude/indexfolder/2016/jolay/index562

13  http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/galavigh.html

14- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/galavigh.html

15 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/galavigj.html

16- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/galavijh.html

17- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/567/galavijh.ht

18- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/568/galavgj.htm

19- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/569/galav

20- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/570/galavi

21 – http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/571/galavijh

22 - http://rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/572/galavijh.htm

23 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/573/galavijh.html

24- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/574/galavij.html

25- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/575/galavijh.htm

26- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/576/galavigh.ht

27 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/577/galavijh.htm

28 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/galavijh.htm

29 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/579/galavijh.html

30- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/580/galavigj.htm

31- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/581/galavijh.htm

32 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/582/galavijh.htm

33 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/583/galavijh.htm

34- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/584/glavijh.html

35- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/585/galavijh

36 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/586/glavijh.htm

37 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/587/glavijh.html

38 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/588/galavijh.html

39 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/589/galavigh.htm

40 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/590/galavijh.html

41 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/merts/591/galavijh.htm

42- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/merts/591/galavijh.html

43- https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/593/galavijh.html

44 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/594/galawijh.html

https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/595/galavigh.html45-

46 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/596/glavijh.html

47 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/597/galavijh.html

 

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 597  راه توده -  28 اردیبهشت  1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت