راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

جبهه توده ایها

برای انتخاب

میان جناح های

حکومتی آشکار است

 

 

انتخابات 96 به پایان رسید. در خارج کشور تقریبا همه جریان هایی که خود را "اپوزیسیون" می نامند با پندار موفق شدن سیاست حکومتی عدم مشارکت گسترده مردم و بدست آمدن یک پیروزی آسان انتخابات را تحریم کردند. تحریمی که با مخالفت مردم - به گفته خود آنها با "شکست مفتضح" به پایان رسید. البته آقای فرخ نعمت پور در روزنامه "کار" ارگان سازمان فداییان خلق ایران - اکثریت معتقد است: "پیروزی روحانیوی با مشارکت مردم درروند انتخاباتی برای همە طیف های اپوزیسیون شکست مفتضح بحساب نمیآید، و اگربحث بر سرشکست باشد تنها میتواند طیف تحریمی ها را در بربگیرد. یعنی آنانی کە مردم را بە عدم شرکت فراخواندند."

اشاره ایشان ظاهرا به بیانیه رهبری سازمان فداییان اکثریت یک روز پیش از برگزاری انتخابات است که در آن ضمن دعوت مردم به عدم شرکت در انتخابات خواسته شده بود آنان که شرکت می کنند به ابراهیم رئیسی رای ندهند! البته این توصیه یک گام به پیش است نسبت به آنان که قاطعانه خواهان عدم مشارکت مردم در انتخابات شده و آن را اعلام "نافرمانی مدنی" ارزیابی کرده بودند. هرچند می توان در مورد آنکه آیا صادرکنندگان اینگونه بیانیه های دو پهلو نیز مانند تحریم کنندگان دچار "شکست مفتضح" شده اند یا نشده اند و باید بخود آیند یا نه بحث کرد.

ریشه این تناقض مدام که در هر انتخابات میان مواضع مردم و مواضع "اپوزیسیون" خارج کشور وجود دارد، صرفنظر از علل متعدد دیگر، در تحلیل متفاوت آنها از حکومت است. اپوزیسیون خارج کشور "رژیم" را یکپارچه می داند و خود را اپوزیسیون کل رژیم معرفی می کند. مردم در داخل ایران رژیم را یکپارچه نمی دانند و آن را دوپارچه یا چندپارچه می دانند. بنابراین وقتی کسی به مردم می گوید "من مخالف یا اپوزیسیون هستم" برای مردم قابل فهم نیست. اپوزیسیون کی؟ اپوزیسیون چی؟ اپوزیسیون اصلاح طلب ها و تحول خواه ها یا اپوزیسیون دست راستی ها و اصولگراها؟ مردم رژیم و اپوزیسیون نمی شناسند، اصلاح طلب و اصولگرا و چپ و راست می‌شناسند.اپوزیسیون خارج کشور درست همین تقسیم بندی را قبول ندارد. برای اپوزیسیون خارج کشور خاتمی و موسوی و کروبی و روحانی فرقی با احمدی نژاد و رئیسی و جلیلی و مابقی ندارد. همه آنها در ذهن جریان های خارج کشور اجزای یک "رژیم" هستند که در برابر آن "اپوزیسیون" خارج کشور قرار گرفته است. مشکل جریان های اپوزیسیون خارج کشور با انتخابات در اینجاست. مشکل آنها این نیست که انتخابات آزاد است یا نیست، کسانی که نامزد شده اند مترقی یا مرتجع هستند و … مشکل آنها با نفس انتخابات است. تقابل اصلی از نظر آنان تقابل "رژیم" با "اپوزیسیون" است نه تقابل میان نیروهای سیاسی درون ایران و هر انتخاباتی یعنی نفی این تقابل، یعنی نفی موجودیت اپوزیسیون خارج کشور.

بنابراین اپوزیسیون خارج کشور با نفس انتخابات مشکل دارد نه با آنکه چه کسی نامزد آن شده است. شعارهایی که علیه نامزدها می دهد، آنها را به خیال خود افشا می کند، از انتخاب بین بد و بدتر می نالد، سیاست های آنها را نئولیبرالی اعلام می کند، انتخابات را مهندسی شده لقب می دهد و … همه و همه بهانه است. اپوزیسیون خود را در مرکز کائنات، در مرکز سیاست جهان و ایران می داند و از نظر آنها مردم اگر قرار باشد انتخابی کنند باید بین رژیم و اپوزیسیون انتخاب کنند و نه در داخل "رژیم". بدینسان مشکل تحلیلی اپوزیسیون از "رژیم" در پیوند با یک مشکل روحی و روانی ناشی از خودبزرگ بینی بی پایه است. آنها از اینکه مردم با شرکت در انتخابات، اپوزیسیون خارج کشور را به حساب نمی آورند و آن را در مرکز سیاست ایران نمی شناسند ناراحت و خشمگین هستند.

این دیدگاه در نقطه مقابل نظر اکثریت بزرگ مردم کشور ماست که معتقدند یک نبرد سیاسی و اجتماعی در جامعه ما جریان دارد که سرنوشت کشور به شکلی تعیین کننده به سرنوشت این نبرد بستگی دارد. هر کس که می گوید اپوزیسیون هستم باید مشخص کند که اپوزیسیون کدام سمت این نبرد است.

ما با اساس این تحلیل ریشه گرفته در ذهن جامعه ایران موافقیم و به همین دلیل است که مدتهاست در راه توده اصطلاح "اپوزیسیون" را بسیار کم به کار می بریم. ما رژیم یکپارچه ای نمی شناسیم که بخواهیم اپوزیسیون آن باشیم.ما نه خود را در مرکز کائنات می دانیم و نه اپوزیسیون همه. همانطور که اپوزیسیون میرحسین موسوی نیستیم ولو اینکه نخست وزیر یا نامزد ریاست جمهوری بوده است. اپوزیسیون محمد خاتمی هم نیستیم ولو اینکه در این "رژیم" رئیس جمهور بوده است. اپوزیسیون دولت روحانی یا اصلاح طلب ها نیستیم. ما اپوزیسیون راست حکومتی، نهادهای انتصابی، اپوزیسیون قدرت غیرپاسخگو هستیم و سیاست و جهت حرکت مان، از جمله در انتخابات ها، در همین سمت است. این درکی دیگر در پیوند با روحیه ای و نگاهی دیگر است یعنی این روحیه و این نگاه که کمک کنیم اوضاع کشور و مردم ما رو به بهبود برود ولو آنکه خودمان در مرکز آن نباشیم یا چیزی در جایی به نام ما ثبت نشود.

کوته بینی اپوزیسیون خارج کشور از خودخواهی آن ریشه می گیرد. اپوزیسیون خارج کشور پیش از آنکه بینش خود را اصلاح کند باید بر این روحیه خود را در مرکز کائنات تصور کردن غلبه کند!

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 599  راه توده -  4 خرداد  1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت