راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نشانه های مثبت

 تحول را در حاکمیت

 ج. اسلامی ببینیم!

 

 

پیرامون نشانه های برخی واقع بینی ها در حاکمیت جمهوری اسلامی و پرهیز از ماجراجوئی هائی که پس از 4 دهه هنوز طرفداران پرقدرتی در نهادهای امنیتی، نظامی، فرهنگی و مذهبی دارد، ما دچار خوش بینی و خوش خیالی نیستیم؟

این سئوالی است که پس از انتشار سرمقاله راه توده شماره گذشته (623) در تماس ها و پیام های مختلفی، به اشکال و استدلال های مختلفی دریافت داشته ایم.

ما، همچنان بر این نظر هستیم که سخن توده ای باید بی حاشیه و ابهام پراکنی باشد. در مورد دیدن برخی نشانه ها پیرامون واقع بینی در حکومت نیز باید با همین شیوه سخن گفت تا بتوان بر محور آن روشنگری کرد و  فانوس راه در دل شب ها شد. به همین دلیل و با در نظر گرفتن همه شرایط بحرانی که گریبان ایران را گرفته و مردم خشمگین را همچنان به سوی نفرت بیشتر از جمهوری اسلامی و شرایط حاکم می برد، به این دو سئوال باید پاسخ داد:

1- ادامه خشم و نفرت مردم به سقوط نظام می انجامد و بنابراین چرا نباید خوشحال بود؟ حتی اگر کار به جنگ داخلی و شورش کور مردم بکشد.

2- آیا شورش و جنگ داخلی به سقوط نظام و سر از خاک بر آوردن نظامی نو و متفاوت می انجامد؟ حتی اگر چنین شود، آن جایگزین چیست و ما چه اطلاع و آگاهی از آن داریم ؟

ما می گوئیم مردم گرفتار نان و کار و در پی امنیت معیشت از جنگ داخلی و تهاجم خارجی گریزانند و اگر شورشی هم آغاز شود برای همان نان و کار و امنیت است و نه سرنگونی نظام و رفتن به سوی سرنوشتی که عراق و افغانستان و سوریه و لیبی و ... گرفتار آن شدند.

آیا حاکمیت نیز همینگونه می اندیشد؟

پاسخ بسیار مهم همینجاست. در راس نظام نیز نشانه هائی از رشد نگرانی از همان سرنوشتی که در بالا نوشتیم در حال تکامل است. این که هم خود سقوط کند و هم مملکت را غرق جنگ و کشتار و تجزیه کند. بنابراین، چاره ای نیست جز تمرکز همه نیروهائی که کم و یا زیاد همین تحلیل بالا را دارند. این که نامشان اصولگراست و یا اصلاح طلب اهمیت کلیدی ندارد، بلکه تحلیل واحد از شرایط موجود و تفاهم بر سر راه حل ها اهمیت کلیدی دارد. طبیعی است که در میان اصولگرایان و اصلاح طلبان طیف های گوناگونی هم وجود داشته باشد که دارد. داشتن همین درک مشترک از شرایط بیرونی، جهانی و منطقه ای  نیز کلید دوم برای بازگشائی درها و تجمع نیروهای دارای تحلیل بالا در یک اتاق است. کسانی که بحران همه جانبه داخلی را درحال انفجار می بینند و کمین کردن قدرت های خارجی برای کشاندن ایران به یک جنگ داخلی و چند پاره کردن آن را نیز جدی می گیرند.

آن درک و تصورات غلطی که درباره حرکت روحانی در این میدان وجود دارد و متاسفانه حتی از سوی برخی طیف های اصلاح طلب به آن دامن زده می شود نیز ناشی از عدم درک "ضرورت تجمع نیروهای دارای تحلیل واحد از شرایط موجود و مشخص" است. نه روحانی محمد خاتمی است و نه شرایط امروز ایران و منطقه و جهان شرایط دوران او. کوچکترین غفلت و شتابزدگی برای تجمع و تمرکز نیروهای طرفدار تحلیل بالا برای ایجاد تغییرات در نظام و مملکت می تواند در خدمت کسانی در حاکمیت قرار بگیرد که هنوز می کوشند با جنگ طلبی و درگیر کردن ایران در یک جنگ منطقه ای موقعیت ضعیف شده خود در حاکمیت را نجات بدهند و از همان تجمع نیروئی که در بالا به آن اشاره کردیم جلوگیری کنند. آنها با جنگ طلبی و حادثه آفرینی می خواهند جلوی کنده شدن باز هم بیشتر نیرو از بدنه خود جلوگیری کنند و خنثی سازی این تلاش آنها یکی از مبرم ترین وظائفی است که روحانی دارد. این را باید درک کرد تا به دام تضعیف موقعیت او و همسوئی با مخالفان تجمع نیروها نیفتاد.

صحنه ای بسیار پیچیده در برابر ماست و وظیفه ای تاریخی برعهده آنها که در حاکمیت و نظام از تحلیل بالا فانوسی ساخته و با در دست داشتن آن حرکت می کنند.

ما، در ماههای اخیر بارها توصیه کرده ایم اخبار را دقیق باید خواند و جای هر کدام را در تحلیل اوضاع ایران مشخص کرد. از جمله درباره جمع کردن سفره "فتنه" و خاتمه "حصر"، تغییر ملایم مواضع رئیس مجلس، کنده شدن ناطق نوری از بیت رهبری برای پیوستن به میدان پر کشاکش طرفداران تحلیل بالا و در برابر مخالفان آن، تنگ کردن حلقه محاصره مخالفان تحول مورد اشاره در بالا، باز شدن فضای حکومتی برای ارتش، تعدیل نظرات برخی فرماندهان سپاه و دور شدنشان از ماجراجویان، تصمیم سریع برای بیرون کشیدن ایران از جنگ کرکوک و نیفتادن در دام امریکا برای آغاز جنگ کرُد با کرُد که خواه ناخواه گریبان کردستان ایران را نیز می گرفت. پیوند بی وقفه زنان کارآمد و متخصص به مدیریت کشور، پیش کشیدن مدیرانی از اقوام ایرانی و ...

اینها تنها نمونه هائی است که ما به آنها اشاره کردیم.

مخالفان نیز بیکار ننشسته و مشغولند: حصر ملایم محمد خاتمی، جنجالی که با نماینده زرتشتی شورای شهر یزد بر پا کردند، موشکی که از یمن به سوی عربستان شلیک شد و روزنامه کیهان عملا مسئولیت شلیک آن را پذیرفت، مخالفت هائی که با گسترش مناسبات اقتصادی و نظامی با روسیه از خود بروز می دهند.

اینها نیز تنها نمونه هائی است از تحرک مخالفان.

آیا این مسیر به آسانی طی خواهد شد؟

تجربه سالهای اول انقلاب 57 و شکل گیری جمهوری اسلامی به ما می گوید:

تحولات در هر مقطعی، تابع شرایط و نیازهای جامعه و تنگناهای حکومتی است. ما پیش از آن که خوش بین باشیم و یا بدبین، باید آن شرایط و نیازها را بی وقفه در دو کفه ترازو قرار داده و وزن کنیم. در برابر مردم و نظام جز آنچه که در بالا و بسیار مختصر به آن اشاره کردیم قرار ندارد. هر نیروی سیاسی جدی و نگران نان و کار و امنیت مردم و مخالف شورش و جنگ داخلی و دخالت خارجی در ایران جای خود را باید در این صفحه شطرنج بغرنج پیدا کند. بی اعتناء به این که چقدر در داخل کشور حضور دارد و یا از این نمد چه کلاهی برای سر او ساخته می شود. مهم آنست که بتوان یاری رسان این مسیر بود. مسیری که جز با تجمع همه نیروهای طرفدار تحولات گام به گام و در انزوا قرار دادن مخالفان نمی تواند طی شود.

 

 

 


 

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 624  راه توده -  25 آبان ماه  1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت