روز شمار تاریخ (2) شیخ فضل الله نان شاه را خورد چوب مردم را درآستانه فرمان مشروطه حوادث پرشماری در ایران روی داد. بحران اقتصادی، فساد دربار قاجارها و استبداد حافظ این بحران و فساد عملا زمینه شورش و سپس انقلاب مردم را فراهم ساخت و انقلاب مشروطه از دل این سه انگیزه بیرون آمد. در اخبار همین دوران می خوانید که مخالفت شیخ فضل الله نوری با مشروطه، انگیزه های مهم اقتصادی و مالی داشت و مسئله فقط شرع اسلام نبود. خشم مردم سرانجام سر امثال شیخ فضل الله نوری را به دار می سپرد. دراخبار همان دوران کاملا آشکار می شود که روحانیون در دو گروه در برابر هم قرار گرفته بودند، که یکی به مردم تکیه داشت و دیگری به دربار سلطنتی. اخبار نشان میدهد که مردم کوشیدند از راه مسالمت آمیز به تحول و تغییرات دست یابند اما حاکمیت مستبد با خشونت با آنها روبرو شد و صحنه سیاسی را از حالت مسالمت آمیز به حالت قهرآمیز تبدیل کرد. 40 خبری که می خوانید بازتاب دهنده تفسیر بالاست.
|
دوجلد کتاب پرعکس "روز شمار تاریخ ایران" (از مشروطه تا انقلاب اسلامی) از منحصر به فردترین کتاب های مصوری است که در جمهوری اسلامی منتشر شده و به چاپ هشتم رسیده است. این که اکنون هم در ایران یافت می شود یا نه معلوم نیست. آن دو جلدی را که ما در اختیار داریم چاپ هشتم است به تاریخ 1387 – نشر نامک. کتاب مملو از عکس های تاریخی است و وقایع از روی روزنامه و نشریات بصورت خلاصه برداری منتشر شده است. گردآورنده نیز دکتر باقر عاقلی است. ما از این کتاب تاکنون بخش مربوط به شهریور 1320 و سقوط رضا شاه را منتشر کرده ایم و در این شماره بخش مربوط به آستانه فرمان مشروطه و حوادث پرشمار این دوران را برایتان انتخاب کرده ایم. دراین فصل که به 1275 خورشید (1896) مربوط است، خواننده در جریان تحولات در دربار قاجاریه و همچنین درجریان تحولات در جامعه روبرو می شود. چند نکته بسیار مهم در این اخبار که مستند به روزنامه های وقت است وجود دارد. نخست این که بحران اقتصادی، فساد دربار قاجارها و استبداد نگهبان این بحران و فساد عملا زمینه شورش مردم را فراهم ساخته بود و انقلاب مشروطه از دل این سه انگیزه بیرون آمد. در همین بخش شما اخباری را می خوانید درباره مواضع و موقعیت اقتصادی شیخ فضل الله نوری که طرفدار مشروعه و مخالف مشروطه بود.در اینجا مشخص می شود که مخالفت شیخ فضل الله نوری با مشروطه، انگیزه های مهم اقتصادی و مالی هم داشته است و مسئله فقط شرع اسلام نبوده است. نکته دیگر خشم مردم است که سرانجام سر امثال شیخ فضل الله نوری را به دار می سپارد.نکته دیگر تقسیم روحانیون به دو گروه در برابر هم است که یکی به مردم تکیه داشت و دیگری به دربار سلطنتی.و باز نکته دیگر خوی مردم ایران است که پیوسته کوشیده اند از راه مسالمت آمیز به تحول و تغییرات دست یابند اما حاکمیت ها با استبداد و خشونت با آنها روبرو شده و صحنه سیاسی را از حالت مسالمت آمیز به حالت قهرآمیز تبدیل کرده اند. 40 خبر را در این بخش می خوانید.
1275 خورشیدی- می 1896
1- ناصر الدین شاه درحرم حضرت عبدالعظیم توسط میرزا رضا کرمانی با اسلحه گرم به قتل رسید. مظفرالدین شاه پس از 38 روز طی طریق و به پیشکاری عین الدوله وارد تهران شد. 2- میرزا رضا کرمانی قاتل ناصرالدین شاه به دار آویخته شد و جنازه ناصرالدین شاه که قریب یکسال در تکیه دولت امانت بود با تشییع مفصل به شهر ری انتقال یافت. 3- شیخ محمدتقی بجنودری از علماء بزرگ خراسان که نافذالحکم بود در گذشت و تمام دکاكين خراسان و تهران و سایر شهرها سه روز تعطیل کردند. 4- انیس الدوله زن سوگلی ناصرالدین شاه که پس از قتل شوهرش بیمار و بستری بود چند روز پس از اعدام میرزا رضا کرمانی در گذشت. 4- میرزا حسن خان خبیرالملک و میرزا آقا خان کرمانی و شیخ احمد روحی که در استانبول در حال توقیف بودند به ایران تحویل داده شدند و محمد علی میرزا فرمان داد تا سر هر سه نفر را بریدند. 5- سید جمال الدین اسدآبادی فیلسوف و آزادیخواه مشهور ایران در استانبول در گذشت. 6- بدستور صدراعظم، عبدالحسین میرزا فرمانفرما از ایالت فارس برکنار و به عتبات تبعید شد. 7- صفی علیشاه از اقطاب سلسله نعمت الهی در تهران وفات یافت. 8- حریق مدهشی در شهر رشت به وقوع پیوست که چندین کاروانسرا و تعداد زیادی دکان طعمه حریق شدند و قسمت اعظم اموال کسبه و تجار سوخت. 9- مظفرالدین شاه تهران را به قصد سیاحت اروپا ترک کرد. 10- در پاریس هنگامی که مظفرالدین شاه در کالسکه نشسته و در حرکت بود شخصی بطور ناگهانی وارد کالسکه شده و قصد کشتن شاه را داشت که در اثر مراقبت اطرافیان ترور واقع نشد. 11- مظفرالدین شاه و همراهان از مسافرت اروپا بازگشتند.این سفر قریب 6 ماه به طول انجامید. 12- تخم چای از هندوستان وارد ایران گردید و کشت آن آغاز گردید. 14- زراعت چای که از آغاز این سال شروع شده بود به ثمر نشست و کاشف السلطنه چند گیر و انکه حضور شاه برد. 15- عین الدوله صدراعظم برای تعدیل بودجه و ازدیاد در آمد دست به اقدامات دامنه داری زد ولی نتوانست کاری از پیش ببرد.آشفتگی مالی در اثر اصراف و تبذیرهای زیاد شاه و ولخرجی های بی جای او در اروپا و بذل و بخشش های زیاد از حد او اجازه هیچگونه اصلاحی را نداد.عدم رضایت مردم از شاه و حکومت اوج گیری کرد. به طور پنهانی انجمن هايي در تهران و شهرستانها برای راه حل عملی اصلاح امور تشکیل گردید و شبنامه هايي به صورت اعتراض توزیع می گردید. تجار تهران به سعدالدوله از مسیو نوز بلژیکی شکایت کردند که زیاد از آنچه تعرفه گمرگی قرار داده است از مال التجاره اخذ می کنند. سعدالدوله شکایت تجار را به عین الدوله رسانید ولی عین الدوله برای تجار جوابی دندان شکن فرستاد. 16- مردم فارس، خاصه اهالی شیراز در اثر تصرف املاک خالصه فارس توسط شعاع السلطنته قیام کردند و طی نامه و تلگراف خواستار پس دادن خالصجات مردم شدند.در خراسان مردم بعلت گران کردن نان و گوشت شورش کردند و در بارگاه ثامن الائمه بست نشستند.عین الدوله صدراعظم برای ارعاب مردم و فرونشاندن سر و صدا و آشوب دست به توقیف و تبعید عده ای زد، از جمله مجدالاسلام کرمنانی به کلات و صحافباشی و عده ای دیگر به نقاط دور دست تبعید شدند. تعداد بازداشت مخالفین حکومت درتهران و سایر شهرها از هزار نفر تجاوز کرد. بدنبال عدم رسیدگی به شکایت تجار از نوز بلژیکی، تجار به هیات اجتماع به زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم پناهنده شدند. 17- محمدعلی میرزا ولیعهد از تبریز به تهران احضار شد و در غیاب شاه نایب السلطنه گردید. 17- سفر سوم شاه در بین مردم انعکاس بدی پیدا کرد. روحانیون و آزادیخواهان فعالیت خود را برای جانشین کردن قانون به جگای استبداد مضاعف ساختند.. 18- شاه از مسافرت پنج ماهه خود از اروپا بازگشت و چون این مسافرت موجب ترضیه خاطر او شده بود، لذا عین الدوله صدراعظم را به لقب اتابک اعظم مقلب نمود. 19- جمع کثیری از علما و تجار تهران در مسجد شاه اجتماع کردند و به دستور سید ابوالقاسم امام جمعه، سید جمال واعظ اصفهانی به منبر رفت ولی در حین ایراد خطابه مورد تعرض امام جمعه واقع شد و امام جمعه او را سید بی دین و لامذهب خواند و فراشان او را به زور از منبر پايين کشیده ومضروب ساختند ومجلس بر هم خورد. 20- در سرتاسر کشور روحانیون و علما علیه عین الدوله قیام کردند. ضمن حمله و انتقاد از کارهای او شاه را نیز مورد طعن و لعن قرار می دادند و شدت عمل عین الدوله مردم را جری تر و مصمم در تغییر وضع نمود. 21- مدرسه مخروبه و قبرستان کهنه، در قرب مدرسه خازن الملک متصل به امام زاده سید ولی از طرف بانک استقراض روس خریداری شد تا بنای معظمی برای بانک در آنجا احداث شود.اجازه فروش آن از طرف شیخ فضل الله نوری صادر شد. مبلغ خرید 750 تومان بود. به علت مخالفت سید محمد طباطبايي با این فروش جنجال بزرگی بوجود آمد و شیخ محمد واعظ اصفهانی در منبر کیفیت خلاف شرع بودن آن را برای مردم تشریح کرد و تلویحا مردم را تحریک به تصرف انجا و تخریب عمارت بانک نمود. چندین هزار نفر از مردم درمحل حاضر شده و ساختمان را به یک ساعت از بین بردند و غوغايی برخاست. 22- تلاش عین الدوله برای نزدیکی و صلح با بهبهانی و طباطبايي به جايي نرسید و سیدین نه تنها عزل عین الدوله را خواستارند، بلکه سخن از مشروطیت و حکومت قانون می رانند. 23- سرانجام آقایان سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبايی تصمیم به تحصن گرفتند و با جمع کثیری از تجار و اصناف به زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم علیه السلام مسافرت نمودند و همه روزه عده ای از وعاظ و خطباء به منبر رفته از استبداد حکومت عین الدوله سخن ها گفته و خواستار تشکیل عدالتخانه شدند. تعداد متحصنین زاویه مقدسه از 10 هزار نفر تجاوز کرد و بازار تهران تماما تعطیل شد.سفیر کبیر عثمانی با شاه ملاقات و متذکر شد بست نشینان از محترمین بازار هستند و از آنها باید دلجويي شود. 24- مظفرالدین شاه برای بازگرداندن متحصنین از زاویه مقدسه به حسین پاشاخان امیربهادر ماموریت داد. وی با 200 قزاق مسلح و چند کالسکه و درشکه به حضرت عبدالعظیم رفت ولی تلاش وی به جايی نرسید. 25- مظفرالدین شاه از متحصنین خواست تا مقاصد خودشان را نوشته توسط عین الدوله گزارش کنند. متحصنین مقاصد خود را در چهار مورد نوشته تسلیم شاه ساختند. 26- مظفرالدین شاه طی نامه خطاب به علما،خواسته آنها را پذیرفته و دعوت به مذالکره و خروج از تحصن نمود. 27- شاه برای بازگشت علما،امیربهادر جنگ و کالسکه شخصی خود را به شهر ری فرستاد و تعدادی کالسکه و درشکه نیز برای متحصنین به شهر ری اعزام شد. آقایان بهبهانی، طباطبايي و شیخ مرتضی آشتیانی و صدرالعلماء تهرانی با امیر بهادر وزیر دربار در کالسکه سلطنتی نشسته و سایر آقایان و طلاب در کالسکه های دولتی و درکشه های سلطنتی سوار شده و به سوی شهر حرکت کردند.امیر بهادر و علمای چهارگانه پس از مراجعت از شهر ری پس از ملاقات با عین الدوله نزد شاه رفته مذاکراتی بعمل آوردند و شاه وعده تاسیس عدالتخانه را به آنها داد. 28- سید جمال الدین واعظ که چندی در قم متحصن بود با تايید عین الدوله و سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبايي وارد تهران شد. 29- شاه دستخط تاسیس عدالتخانه را صادر کرد. 30- به دستور عین الدوله صدراعظم یک شورای دولتی در باغشاه با شرکت امنا دولت و بزرگان قاجار و رجال و اشراف و تجار تشکیل شد تا درباره تاسیس عدالتخانه بحث و مذاکره شود.عین الدوله برای تاسیس عدالتخانه به طفره می گذرانید ولی سید محمد طباطبايي نامه تندی به او نوشته و هشدار شدید داد. 31- شورش و قیام علیه عین الدوله در شهرستانها اوج گیری کرد.شهر تبریز یک پارچه به هیجان در امد. خواسته مردم اذربایجان عزل عین الدوله و برقراری مشروطیت بود.محمد علی میرزا ولیعهد در تشویق مردم به عزل صدراعظم تاثیر زیادی داشت زیرا از روزی که عین الدوله به صدراعظمی منصوب شد در صدد تغییر محمد علی میرزا از ولیعهدی بود و از این رو بین آن دو دشمنی و نقار شدیدی وجود داشت. 32- سید محمد طباطبايی طی نامه مشروحی که به مظفرالدین شاه نوشت او را مورد ملامت و سرزنش قرار داده و از عواقب بحران شدیدی که در سرتاسر کشور به وجود امده بود وی را بر حذر داشت و صریحا متذکر شد علاج درد فقط برقراری حکومت مشروطه است. 33- حملات وعاظ و خطبا در تهران شدت گرفت و همه روزه وعاظ عین الدوله را مورد حمله شدید قرار می دادند. 34- انجمن های سر علیه حکومت افزایش پیدا کرد و روی هم رفته تمام مردم خواستار مشروطیت شدند. 35- عین الدوله عده ای از رجال مخالف خود را تبعید کرد. 36- حاج شیخ محمد واعظ از خطبای معروف تهران همه روزه در محله سرپولک به منبر می رفت و ذم عین الدوله را می نمود. 37- شیخ محمد واعظ توسط سربازان دستگیر شد ولی مردم به لیدری سید احمد بهبهانی او را از چنگ قزاقان خارج کردند و در نتیجه درگیری شدیدی بین مردم وسربازان آغاز شد و کار به تیراندازی کشید.در این حادثه یکی از طلاب به نام سید عبدالحمید کشته شد و چند نفر، از جمله ادیب الذاکرین مجروح شدند.جسد سید عبدالحمید به مسجد جامع منتقل شد و بازار تهران تعطیل گردید و هزاران نفر در مسجد گردآمدند.از جمله سید عبدالله بهبهانی، سید محمد طباطبايي، شیخ فضل الله نوری، و محمد ولیخان نصرالسلطنته حاکم تهران مسجد را محاصره کرده و مانع خروج مردم شد تا وارد خیابان نشوند. مردم از مسجد بیرون ریختند و تیراندازی آغاز شد و قریب یکصد نفر کشته و زخمی شدند.علما در مسجد جامع که محصور شده بودند خواستار خروج از ایران و رفتن به عتبات شدند. عین الدوله با این تقاضا موافقت کرد. علما عازم قم گردیدند و حدود دو هزار نفر از بازرگانان روز را در راه بودند و سرانجام وارد قم شدند. 38- سیدین بهبهانی و طباطبايی نامه ای به سفارت انگلیس نوشته تقاضای همراهی با ملیون کردند.خواسته علما این بود که حقایق توسط وزیر مختار انگلیس به اطلاع شاه برسد.سه روز پس از حرکت علما به قم، اولین دسته مردم که 50 نفر بودند در باغ سفارت انگلیس در شهر متحصن شدند.بطوری که عده متحصنین از بیست هزار نفر تجاوز کرد.اصناف چادرها در باغ افراشته و دیگ ها روی آتش قرار گرفت.عده ای از تجار هزینه این تحصن را تامین می کردند.اداره کردن این عده با حاج محمد تقی بنکدار و حاج محمد مرتضوی بود. 39- عده ای از صاحب منصبان و قزاقان به متحصنین سفارت انگلیس پیوستند و شاه از این مسئله نگران گردید و توسط وزیر مختار خواسته متحصنین را استفسار نمود. متحصنین خواسته خود را در 5 مورد اعلام نمودند: - بازگشت علما به تهران - عزل عین الدوله صدراعظم - افتتاح مجلس شورای ملی - قصاص قاتلین سید عبدالحمید - بازگرداندن تبعید شدگان به تهران مظفرالدین شاه ناگزیر شد تمام خواسته متحصنین را بپذیرد. 40- عین الدوله براثر فشار مردم از صدارت عزل شد و میرزا نصرالله خان مشیرالدوله که با ملیون سر وسری داشت به صدارت عظمی منصوب شد. شاه برای بازگردانیدن علما،علیرضاخان عضدالملک رئیس ایل قاجار و نظام الدوله را به قم فرستاد و بدین ترتیب فرمان مشروطیت صادرگردید. 14- زراعت چای که از آغاز این سال شروع شده بود به ثمر نشست و کاشف السلطنه چند گیر و انکه حضور شاه برد
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 625 راه توده - 2 آذرماه 1396