سرمقاله راه توده 626 چه کسانی خود را در چهره احمدی نژاد می بینند؟ |
سخنرانیها و اتهامها و افشاگریهای احمدی نژاد علیه قوه قضائیه و واکنش لرزان حکومت در برابر آن، چیزی را آشکار کرد که پیش تر بدان کمتر توجه شده بود. اینکه در این حکومت با حلقهای از فاسدها و مفسدها روبرو هستیم و به همین دلیل مسئله تصفیه آن بسیار پیچیده تر از آن چیزیست که تاکنون تصور می شد. احمدی نژاد را تحمل میکنند نه فقط بخاطر مدارکی که دارد، بلکه برای اینکه میدانند با هم از یک قماش و از یک جنس هستند. هر کدام از اینها در جای احمدی نژاد بود و اطلاعات او را داشت همان میکرد که او کرد. برای نمونه همین چندی پیش حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان بابت توقیف دو روزه روزنامه اش بنای فحاشی به شورای امنیت ملی را گذاشت. در ورای ماجرای احمدی نژاد مسئلهای بزرگتر و وسیع تر اشکار میشود: همه این دار و دسته حکومتی اصولگرایان و جناح راست یا باید با هم بمانند یا با هم بروند، چون همه از هم سند و مدرک دارند و وقتی قرار باشد یکی از آنها قربانی شود آماده است نظامی که سنگش را به سینه میزند را با خود قربانی کند و ببرد. پرونده مرتضوی هم برای همین ده سال طول کشید. برای آنکه او هم از جنس احمدی نژاد و شریعتمداری است و همکاسه با بقیه آنها. او هم اگر قرار باشد قربانی شود پرونده نظام را به وسط خواهد کشید، فراموش نشود که پرونده فاضل لاریجانی برادر روسای دو قوه مقننه و قضائیه زیر بغل اوست. اصلاحات از این نظر عملا با سد و مانعی بزرگ روبروست چرا که رهبر خود به گروگان کسانی درآمده که سه دهه سنگ آنها را به سینه زده و مسئولیت ها را میان آنها تقسیم کرده است. اکنون بهتر معلوم میشود چرا در این رژیم مبارزه با فساد ناممکن است، چرا فقط اصلاح طلبها محاکمه میشوند و به زندان میافتند، چرا حتی یک تن از این آقایان وابسته به راست تا به امروز محاکمه نشده و اگر شده همه چیز بصورت نمایش پیش رفته و پیش میرود، چرا از انتخاب حسن روحانی تا این اندازه خشمگین شدهاند، چرا برادر این و آن را به گروگان میگیرند و… موسوی و کروبی برای همین در حصر هستند، خاتمی برای همین ممنوع التصویر و ملاقات و خروج و سخنرانی است برای آنکه از جنس رهبر، از جنس احمدی نژاد و شریعتمداری، از جنس گردانندگان قوه قضائیه، از جنس این حکومت نیست. حسن روحانی نیز با آنها از یک جنس و دستش در یک کاسه نیست، چه از نظر شعور سیاسی و تدبیر حکومتی و چه از نظر سمتگیری فرهنگی و اجتماعی. او هم مانند خاتمی و موسوی کسی نیست که برای حفظ خود، مانند احمدی نژاد و مرتضوی و شریعتمداری نظام و کشور را به باد بدهد و داشتن چنین خصلتی در این حکومت استثنایی و ارزشمند است. اکنون اصولگرایانی که تا دیروز خود را قهرمان دفاع از نظام و ارکان آن و ولایت و مبارزه با فتنه معرفی میکردند و شعار موسوی کروبی اعدام باید گردد میدادند همه خفه شدهاند. یکی مریض مصلحتی شده، دیگری از خبرنگاران پنهان شده، سومی میگوید باید به او محل نگذاشت، چهارمی (موتلفه) داعش را مهمتر میداند و … چرا؟ زیرا همه در احمدی نژاد چهره خود را میبینند و به خودشان و آینده خود می اندیشند. واکنش به ظاهر خشم آلود و اوباش گونه و زبونانه محسنی اژهای به سخنان احمدی نژاد این همجنس بودن را بیش از پیش نشان داد. اکنون و در این شرایط که مبارزه با فساد حکومتی در وضع فعلی ناممکن و اوباش قدرت اقتصادی در کشور را بدست گرفتهاند حرکت جامعه به سمت شورش ناگزیر بنظر میرسد و احمدی نژاد جلو افتاده تا قهرمان این توده شورشی باشد. بیپروایی احمدی نژاد، زبونی حکومت و ادامه حصر موسوی و کروبی همگی بیانگر یک واقعیت و آن هم واقعیت بحران سراسری و جو شورشی جامعه است. احمدی نژاد به همان دلیل آزاد است و بر کرسی مجمع تشخیص مصلحت تکیه میزند و با هلیکوپتر به دیدار زلزله زدگان برده میشود که موسوی و کروبی در حصر و خاتمی ممنوع و رهبران مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی محاکمه و زندانی شدهاند. جنبش و فشار بسیار سنگین مردم لازم است تا بتوان همه این دار و دستههای فاسد را از کم دردترین راه با هم خلع کرد و به محاکمه سپرد.
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 626 راه توده - 9 آذرماه 1396