تحریف تاریخ انقلاب اکتبر وظیفه اتحادیه اروپا! اومانیته- جعفر پویا
|
در بحث های مداوم در اتحادیه اروپا در مورد انقلاب اکتبر ، راستگرایان افراطی اروپا با حمایت نمایندگان راست و برخی از لیبرالها نفرت خود را از کمونیست ابراز کردند . این توهین و بی اعتبار کردن بزررگترین تلاش بشریت برای برانداختن نظم سرمایه داری در قرن بیستم از سوی تمام نهادهای اروپایی همسو و همصدا اعلام شد. کارل کارکس هنگامی که در سال 1847 نوشت "شبحی در اروپا در گشت و گذار است، بنام کمونیسم همه نیروهای اروپایی کهن برای تعقیب مقدس این شبح متحد شدند: پاپ ، تزار، مترنیخ، گیزو و رادیکال های فرانسه و پلیس آلمان" . آیا مارکس میتوانست حدس بزند که دو قرن بعد از او بیانیه اش خدشه برنمی دارد؟ تنها چیزی که تغییر میکند لیستی از نهادها و افراد است که جایگزین افراد و نهادهای گذشته می شود. (کمیسیون اروپا، اکثریت نمایندگان قریب بر اتفاق پارلمان اروپا و شورای اروپا). پارلمان اروپا بحث خود را در جلسه روز چهارشنبه گذشته 15 نوامبر در آخرین جلسه پارلمان با تیتر "میراث انقلابی توتا لیتر بلشویسم در روسیه" آغاز کرد. البته کلمه بحث بین نماینده گان بسیار اغراق آمیز است. این جلسه فرصتی برای راست افراطی بود که یک جنگ صلیبی عبرت انگیز را علیه بلشویسم با بهره گیری از این فرصت، برای تحسین برتری های نظم نئولیبرالی و اصولی که از آن حمایت میکند (دمکراسی پارلمانی، حقوق بشر و حاکمیت قانون)، را تا حدی که در جهانی شدن آن نیز میتوان تردید کرد را رهبری کند. آنچه که جدی است اساس تجزیه وتحلیل غلط تاریخ اروپا است که به جز برخی از نمایندگان چپ مورد تائید اکثریت نمایندگان قرار گرفت. از کمیسیون اروپا شروع کنیم. به نظر معاون رئیس کمیسیون اروپا فرانس تیمرمن انقلاب اکتبر 1917 در روسیه آغاز موجی از رژیم های توتالیتر بود که راه را برای نازیسم و فاشیسم هموار کرد. به نظر وی انقلاب بلشویک را با نازیسم و فاشسیم باید در یک کفه ترازو قرار داد. کمیسراتحادیه اروپا نیز به همین نحو، این واقعیت که انقلاب اکتبر ناشی از خشم عظیم مردم از بدبختی و جنگ و گرسنگی است را باور ندارد و بی دریغ قضاوت های بسیار سطحی رقت انگیز وبی محتوای می کند. وی کمونیسم و الکلیسم را با هم تشبیه میکند و میگوید که در کوتاه مدت خوب و در دراز مدت بد است. لازم به تذکر است که اولا هیج مورخ جدی تاریخ سیاسی معتقد نیست که استالینیسم میراثی است که از انقلاب اکتبر به جای ماند. دوم اینکه اتحاد جماهیر شوروی هرگز از نظر ایدئولوژی و سیاسی با آ لمان نازی قابل مقایسه نیست و ربطی به آن ندارد. کشور المان جنگ را برای نابودی شوروی - بنا به گفته هیتلر اغاز کرد. جنگی که اتحاد شوروی با هزینه 26 میلیون کشته در آن پیروز شد. این اتحاد جماهیر شوروی سابق بود که هزینه های سنگینی را برای آزادی اروپا از نازیسم پرداخت کرد. باید یادآور شد که رایج ترین نوع تجدید نظر طلبی (رویزیونیسم) فراموشی حقایق خاص تاریخی است و تجریه و تحلیل تاریخی برمبنای همان فراموشی و حذف حقایق تاریخی. بلشویکها همانطور که در برنامه خود قبل از انقلاب اعلام کردند صلح را جایگزین جنگ کردند. انها تنها نیروی - بویژه در میان گروهای سوسیالیست در اروپا- بودند که نه تنها صلح هدف اصلی آنها بود، بلکه به وعده ها و اعتقادات خود وفادار ماندند. اکثریت عظیمی از کشورهای اروپا که در جنگ غرق شدند و 20 میلیون کشته و 21 میلیون زخمی داشتند - جز روسیه و امپراطوری عثمانی- کشورهائی بودند که از طریق رژیم پارلمانی اداره میشوند. بویژه از طرفداران اصلی جنگ انگلستان و فرانسه است. به این ترتیب میتوان چنین دمکراسی را با دمکراسی امروز مقایسه کرد که مسئول نابودی گسترده ای از جوانان اروپا در جنگ اول و دوم جهانی شدند. اکنون میدانیم که دلایل قحطی، کشتار جنگ 1914- 1918 چهار ساله برای تقسیم جهان و امپراطوری های استعماری میان قدرت های سرمایه داری بود. همانطور که بلشویکها و ژان ژورس رهبر حزب کمونیست فرانسه که توسط یک افراطی راستگرا به قتل رسید تحلیل کردند. بر خلاف نا سازگاری های نمایندگان کمیسیون اروپا و شورای اروپا، لیبرالیسم اقتصادی و پارلمانی مانع قتل عام در جنگ نشد. آنها تنها افراد و نهادهای هستند که جنگ را شعله ور کردند و نه بلشویک ها که جنگ را متوقف کردند. حال باز گردیم به سخنان راستگرایان که بلشویسم و نازیسم و استالینیسم و همچنین جهادگرایان تروریسم را در یک جایگاه قرار میدهند. مثلا، کره شمالی (که در قانون اساسی به کمونیسم اشاره نمی کند) و یا در روسیه دوران پوتین که در آن جشن انقلاب اکتبربرگزار نمی شود و یا نظرات نماینده لیتوانی در پارلمان اروپا که می گوید هویت مسیحیان مورد تهدید بلشویک ها ست و غیره .... در میان این داد و بیداد و اظهار نظرات تجدید نظر طلبانه (رویزیونیستها) که بیشتربه یک جشنواره واقعی شبیه بود تا جلسه پارلمان اروپا، نماینده چپ پارلمان اروپا به سختی موفق شد مسیر غلط این بحثها را تغییر دهد و یک ترازنامه محترمانه و متعادل از حقایق تاریخی را به نمایندگان پارلمان پیشنهاد کند. وی اشاره کرد که اگر چه انقلاب اکتبر 1917 میتواند منازعات بحث برانگیزی را ایجاد کند، با وجود این انقلاب اکتبر یکی از نقاط عطف تاریخی قرن بیستم بود. این مسئولیت ما نیست که در باره آن قضاوت کنیم. مورخان در این زمینه قضاوت کرده اند.
https://humanite.fr/en-serigeant-en-tribunal-de-la-revolution-doctobre-le-parlement-europeen-sombre-dans-le-646090
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 626 راه توده - 9 آذرماه 1396