خاطرات باستانی پاریزی سالهای طلائی "مردم" میان "صدای مردم"
|
از کتاب خاطرات دكتر باستاني پاريزي از سالهای طلائی دهه 1330 و حضور حزب توده ایران در میدان سیاست روز ایران:
به خاطر دارم يك روز علي اصغر اميراني (بنيانگذار، مدير و نويسنده مجله خواندني ها) از اطاقش بيرون آمد برابر من و گفت: روزنامه صداي مردم را نخوانده اي؟ گفتم: چرا، خوانده ام، چيزي نداشت. توضيح اين كه همه روزنامه هاي پايتخت را روزنامه فروش جلوي دفتر خواندنيها اول وقت از هر كدام دو نسخه مي آورد بالا و ما مامور بوديم كه تند تند آنها را بخوانيم. صداي مردم هم روزنامه اي بود پُرآگاهي و معمولا مطلب خواندني نداشت. اميراني گفت: الان فري پور - مدير صداي مردم - به من تلفن زده كه سر مقاله ما را نقل كنيد، آنقدر مهم است كه در همين اول صبح همه روزنامه ها را مردم خريده اند و ما ناچار شده ايم دوباره تعدادي چاپ كنيم و در اختيار رورنامه فروش ها بگذاريم. من تعجب كردم و دوباره سر مقاله را خواندم. چيزي كه قابل نقل باشد نداشت. اميراني گفت: شايد توي خبرهاش مطلب مهمي باشد. باز ورق زديم، چيزي نبود. يكي دو روز گذشت، روز سوم، پستچي كه روزنامه ها رو مي آورد، يك روزنامه صداي مردم دو روز پيش را هم آورد. با اكراه آن را باز كرديم كه براي سومين بار بخوانيم، متوجه شديم كه يك روزنامه مردم- ارگان حزب توده- كه بعد از تير خوردن شاه در دانشگاه، ديگر زير زميني چاپ مي شد را گذاشته بودند داخل صداي مردم، و بدين طريق روزنامه زير زميني را تحت پوشش صداي مردم توزيع كرده بودند. در واقع آن روز كه صداي مردم ناگهاني در همه روزنامه فروشي ها تماماً خريده شده بود، معلوم شد براي سر مقاله اش نبود. براي اين بود كه روزنامه مردم زير پوشش صداي مردم در تهران پخش شده بود. ما بيخود جوش مي زديم كه سر مقاله خوبي را از دست داده ايم. تيراژ مال روزنامه ديگري بود كه خود را در پس صداي مردم پنهان كرده بود.
نقل از مجله فرهنگي و هنري بخارا- شماره ٣٧- شهريور ١٣٨٣
تلگرام راه توده:
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 614 راه توده - 16 شهریور ماه 1396