آقای حجاریان از چپ اندیشی رسیده است به کج اندیشی
|
هفته گذشته حمله راست حکومتی به حسن روحانی و طرح همه پرسی وی همچنان ادامه یافت. این حملات می توانست فرصتی در اختیار طرفداران تحولات و تغییر قرار دهد تا راستگرایان را بیشتر به انزوا براند. ولی متاسفانه بخشی از طرفداران "اصلاحات" که بنظر میرسد به تدریج به سردرگم ترین جریان سیاسی ایران تبدیل میشود نتوانست از ظرفیتهای سخنان و پیشنهاد حسن روحانی بهره گیرد. حتی برخی به انتقاد از آن نیز برخاستند. مثلا آقای سعید حجاریان در یادداشتی با اشاره به سخنان حسن روحانی درباره همه پرسی مینویسد: "اگر مقصود ایشان اختلاف جناحها بر سر سیاستهاست، طبیعتاً قوه مقننه بنا به کارکردش این اختلافات را حل میکند و اگر مجلس در این امر ناموفق بود، مجمع تشخیص مصلحت نظام به موضوع ورود کرده و حل اختلاف میکند. وانگهی، در بند هشتم اصل یکصد و دهم قانون اساسی آمده است: «حل معضلات نظام که از طرق عادی [مجمع تشخیص مصلحت نظام] قابل حل نیست، بر عهده رهبری است» لذا باید این پرسش را مطرح کرد: "پس اساساً اصل پنجاه و نهم قانون اساسی به چه کار آقای روحانی میآید؟" البته راه حل های امثال آقای حجاریان در عالم خیال عملی است. اگر کار با مجلس و مجمع تشخیص حل می شد که تا حالا شده بود! به گفته آقای حجاریان: "واقعیت این است که ایشان (روحانی) بهعنوان حقوقدان میخواهند مسالهای سیاسی را از طریق حقوقی حل کنند که طریقی است صعب و دشوار. گمان دارم اصل مذکور، در صورتی که ارکان قدرت اراده کنند صرفاً به کار تغییر نظام ریاستی به پارلمانی و یا تبدیل جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی – چنانکه مدنظر یکی از احزاب اصولگرا بود- میآید." آقای حجاریان بنظر میرسد نه شرایط کشور را بدرستی درک کرده و نه رفراندم آقای روحانی را. الان شرایط کشور درست برخلاف نظر آقای حجاریان به گونهای نیست که رفراندم از نظام پارلمانی به ریاستی یا از جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی در آن برگزار شود. کشور ما امروز در یک موقعیت تازه قرار گرفته است که باید این موقعیت را فهمید. اگر حتی تا دو ماه پیش رفراندم برای عقبگرد کمترین بختی داشت اکنون دیگر منتفی شده است. در واقع اگر وضع چنان است که آقای حجاریان مدعی است پس چرا راست حکومتی تا این اندازه از طرح همه پرسی پریشان شده و تا حد ناسزاگویی به رئیس جمهور پیش رفته است؟ ظاهرا بخشی از اصلاح طلبان از همه چیز وحشت زدهاند. اگر مردم به خیابان بیایند صحبت از "سوریهای شدن" میکنند و اگر کسی از راهکارهای قانونی و رفراندم سخن بگوید او را از رفراندم "حکومت اسلامی" میترسانند. آن رفراندمی که آقای روحانی از آن سخن میگوید در واقع فشار به کسانی است که شب و روز بنام مردم چک بیمحل میکشند و از زبان آنها داد سخن میدهند. ایشان میگوید بجای آنکه در مسائل مورد اختلاف از طرف مردم حرف بزنیم مستقیما به آنها مراجعه کنیم. کجای این سخن ایراد دارد و وحشتناک و خطرناک است؟ ادعای آقای حجاریان در مورد عدم امکان رفراندم بدلیل ضرورت تایید آن توسط شورای نگهبان و غیره با فرض عدم تحول اوضاع است. ما امکانها را براساس وضع موجود نباید بسنجیم بلکه باید به امکانهایی توجه کنیم که تحول اوضاع آنها را قابل اجرا میکند. در تحول اوضاع و زمانی که اختلافها و فروپاشی اوضاع کشور به جایی رسد که رفراندم ممکن و ناگزیر شود که دراینصورت هیچ نیرویی به اتکای هیچ قانونی دیگر نمیتواند جلوی آن بایستد. در عین حال خود طرح رفراندم یک ابزار فشار و کمک به تحول اوضاع و ضمنا یک راه برای برونرفت مسالمت آمیز از بحران است. آقای حجاریان مدعیست که حسن روحانی با طرح رفراندم میخواهد مسئله سیاسی را از طریق حقوقی حل کند در حالیکه بنظر وی "سؤال سیاسی پاسخ حقوقی ندارد؛ سؤال سیاسی را جواب سیاسی لازم است". ولی این ایراد در واقع به خود ایشان بیشتر وارد است. این ایشان است که تصور میکند موانع حقوقی میتوانند مانع حل یک مسئله سیاسی شوند. آخرین اشتباه آقای حجاریان آن است که بیانیه 15 نفره برای رفراندم بر سر نظام حکومتی را با رفراندم آقای روحانی که موضوع آن حل اختلافهای داخلی است از یک جنس به حساب میآورد در حالیکه این دو کاملا با همدیگر متفاوت هستند. رفراندم مورد نظر آقای روحانی در چارچوب قانون اساسی موجود است و برای شکستن مقاومت حکومت دربرابر تحولات مورد خواست مردم است. در حالیکه رفراندم 15 نفره بر سر اصل جمهوری اسلامی و رفراندمی است که باید در شرایطی دیگر و خارج از چارچوب جمهوری اسلامی و در واقع توسط نهادهای بینالمللی در شرایط فروپاشی جمهوری اسلامی انجام شود. این دو موضوع کاملا متفاوت است که فقط نام آنها یکی است!
تلگرام راه توده:
تلگرام راه توده:
|
شماره 637 راه توده - سوم اسفند ماه 1396