بحران آفرینان عقب نشسته اند اما در انتظار فرصت حمله اند!
|
بحران "ارز" در جمهوری اسلامی که کاملا هدایت شده و علیه دولت روحانی بود، زیر فشار ترس از حوادثی که میتواند مجموعه نظام را با خود ببرد، فعلا فروکش کرده است. آن دستی که یکشبه از مخالف روحانی، طرفدار روحانی شد، در بحران ارز نیز دخیل بود. همچنان که در اعتصاب بازار سنتی تهران و چند شهر ایران. دست سپاه، اتاق بازرگانی، کارتل "خاتم الانبیا" همان اندازه که در ماجرای دستگیری محیط زیستی ها و قتل سیدامامی آلوده بود در ماجرای ارز هم آلوده بود. بازپس گیری شرکت های خصولتی شده در دو دهه اخیر از سپاه رویداد کوچکی نیست که مقاومتی در پی نداشته باشد. همچنان که گرفتن مچ دست آن 6 باصطلاح تعاونی که 25 درصد پول مملکت در اختیارشان است و روحانی هنگام تسلیم بودجه به مجلس آن را فاش کرد نمی توانست بی مقاومت باشد. آنها همه در مشهد جمع شدند و دولت سایه و مرکز هدایت رویدادها برای سقوط دولت روحانی را سازمان دادند. آنها در مشهد خیز کودتائی را در دیماه گذشته با ترتیب دادن تظاهرات مدیریت شده علیه روحانی و گرانی شروع کردند اما تبدیل آن تظاهرات با شعار دیکته شده "مرگ بر روحانی"، ناگهان به تظاهرات در نزدیک به یکصد شهر ایران با شعار "ما انقلاب کردیم، چه اشتباهی کردیم" علیه کل نظام تبدیل شد. توطئه شکست خورد. درست مانند خیز کودتای 15 مرداد 1332 که با دستگیری برخی کودتاگران توسط مصدق و به کمک حزب توده ایران به شکست انجامید اما اصل کودتا منتفی نشد و در حرکت دوم که روز 28 مرداد 1332 بود به پیروزی و سرنگونی مصدق انجامید. حیرت آور است تشابه خیز کودتائی دیماه گذشته در مشهد با خیز کودتائی 25 مرداد 32. در کودتای دیماه علم الهدا به گفته خویش از شهر مشهد خارج شده و در اطراف مشهد مستقر شده بود تا پس از به نتیجه رسیدن کودتا به شهر باز گردد و در خیز شکست خورده کودتا 25 مرداد 32 نیز شاه از رامسر به عراق و سپس به شهر رم رفته و منتظر نتیجه خیز دوم کودتا در 28 مرداد ماند. در کودتای دیماه مشهد که شماری از فرماندهان سپاه، تمامی امکانات آستانقدس به فرماندهی سید ابراهیم رئیسی عضو تیم سه نفره قتل عام سیاسی زندانیان در سال 67 و علم الهدا و تشکیلات نمایندگی ولی فقیه همگی پشت آن بودند، یک نکته مهم فراموش شده بود و آن انتظار مردم برای اولین موقعیت تا هر تظاهرات حکومتی را تبدیل به تظاهرات علیه کل نظام کنند. وحشتی که اکنون در نظام نهادینه شده و دیگر تکرار تظاهرات ساندیسی 9 دیماه سال 1388 در میدان انقلاب تهران هم ممکن نیست زیرا آن هم می تواند مانند تظاهرات حکومتی دیماه تبدیل به تظاهرات سراسری علیه نظام تبدیل شود. اگر نبود این وحشت، تاکنون چندین بار این لشگر کشی خیابانی را حکومت به بهانه های مختلف و برای نشان دادن پایگاه در میان مردم، سازمان داده بود. در تظاهرات دیماه تیر کمانه کرد به کانون قدرت و ثروت و علم الهدا و رئیسی و سران مافیای 6 تعاونی که در مشهد سنگر بندی کرده اند. تجربه شکست کودتای دیماه بار دیگر این اصل خدشه ناپذیر را آشکار ساخت که باید با مردم صحبت کرد و آنها را درجریان امور گذاشت تا بتوان مردم را پشتیبان تحولات کرد. اگر دولت درباره کودتای دیماه تعلل کرد، اکنون چرا باید درباره بحران ارز و رو کردن دست های پشت صحنه آن کوتاهی کند. تنها اعلام لیست کسانی که ارز 4200 تومانی گرفته اند کافی نیست. باید افراد اصلی و نهادهای اصلی را با نام اعلام کرد. اگر دولت چنین نکند و نام آن 6 تعاونی و سهامداران آن را اعلام نکند زیر چرخ دنده های حوادثی که پیاپی آفریده می شوند له خواهد شد. آنها برای از دست ندادن مالی که با حضور در عالی ترین سطوح قدرت بدست آورده اند دست به هر کاری خواهند زد، حتی همراهی با قدرت های خارجی برای تحمیل یک جنگ به مردم ایران. یگانه پادزهر توطئه ها افشای واقعیات و گفتن حقایق به مردم است. نه در رمز و راز و اشاره، بلکه با صراحت و با نام بردن از افراد و عقبه های آنها. مردم نه تنها حق دارند بلکه باید بدانند که آن میلیاردها دلاری که در بازار ارز گشت، متعلق به چه افراد و نهادهائی بود و از کجا و چگونه جمع شده بود؟ این پولها از کجا در این حساب ها جمع شده است؟ صاحبان اصلی این پولها، موسسات مالی، بانکها و بویژه موسساتی مانند "کوثر" و ...هستند. 60 درصد پول در گردش کشور نه در اختیار دولت است و نه بخش خصوصی و نه مردم ! بلکه به قول روحانی تحت سلطه خصولتی ها ( سپاه. بنیاد مستضعفان. بنیاد تعاون .بنیاد برکت. بنیاد مسکن انقلاب . ستاد اجرایی احکام امام .بنیاد علوی .بنیاد کرامت. آستان قدس و...) قرار دارد! نظام کنونی بر خلاف حرف های تبلیغاتی که رهبر جمهوری اسلامی می زند، محبوب مردم ایران نیست، بلکه محبوب آنهائی است که مردم و کشور را غارت کرده اند. آنها که حتی پول صادرات، حتی پتروشیمی را به کشور باز نمی گردانند و با پیش بینی جنگ، پیش بینی چرخش به چپ در حکومت و بستن کمر بندها و حتی سقوط نظام، آن ارزهای صادراتی را در بانکهای خارج ذخیره آینده خود کرده اند. این بخش فربه از رانت و معاف از نظارت و مالیات وحسابرسی اگر گریبانش گرفته نشود هر لحظه تصمیم بگیرد بخش خصوصی یا دولتی را زمینگیر می کند، گلوی مردم را با بازار سیاه دارو و مواد غذائی می گیرد. این همان دولت سایه ایست که به آن اشاره می شود ولی از نام بردن افراد آن بیم دارند. وخطربالقوه ای است که اقتصاد ایران را فلج و دولت ها را بی خاصیت و بلااثر نموده است!
تلگرام راه توده:
|
شماره 651 راه توده - 14 تیر ماه 1397