راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 651

بحران ارز، یعنی نا امیدی

پایگاه اقتصادی حکومت به آینده

 

چند حادثه اقتصادی ماهها و هفته‌های اخیر از جمله مقاومت صادرکنندگان دربرابر فروش ارز صادراتی به دولت، اعتصاب بازاریان و کسبه جزء، اعلام اینکه پتروشیمی‌ها ارز حاصل از صادرات را پنهانی در بازار آزاد فروخته‌اند و بالاخره فروش کالاهای وارداتی که با ارز دولتی وارد کشور شده بودند به بهای بازار آزاد، حوادثی هستند که صرف نظر از ابعاد اقتصادی آن دارای مفهوم عمیق اجتماعی و حکومتی نیز هستند.

این بازاریان، این صادرکنندگان، این واردکنندگان، این صاحبان پتروشیمی‌ها و کارخانه‌ها و صنایع خصوصی سازی شده … آنها همه معتمدهای نظام و پایگاه‌های آن هستند. اینها کسانی هستند که از هیچ با رانت بالا کشیده شده‌اند. اینها کسانی هستند که نظام، منابع و اموال عمومی و متعلق به همه مردم را از چنگ مردم بیرون کشیده و به آنها سپرده، اکثریت مردم را به فقر و فلاکت محکوم کرده،  تا از درون اقلیت برخوردار و میلیاردر پایگاهی برای خود در این رانت خوارها ایجاد کند. و اینها در سربزنگاه منافع خود را به منافع حکومتی که رانت در اختیار آنها قرار داده و امکان غارت کشور را برایشان بوجود آورده پشت کرده‌اند.

می توان گفت که مشابه این حادثه - هرچند با ابعادی غیرقابل مقایسه با امروز- برای رژیم شاه هم اتفاق افتاد. با اولین نشانه‌های بی‌ثباتی و شورش و انقلاب، پایگاه‌های آن رژیم در طبقات ثروتمند جامعه بجای آنکه بایستند و از حکومت دفاع کنند زودتر از شاه و از همان سال 1356، آن مقدار از اموال خود را که می‌توانستند به ارز تبدیل کنند برداشتند و از ایران به انگلستان و امریکا مهاجرت کردند. بخش بزرگی از املاک و صنایعی که بعد از انقلاب در اختیار دولت قرار گرفت متعلق به همین کسانی بود که در پیوند با آن رژیم قرار داشتند یا وام‌های ارزی گرفته بودند و قرار بود پایگاه طبقاتی و مدافع آن در لحظات حساس باشند.

امروز هم مشابه همان حادثه را شاهد هستیم. رانت خوارهای حکومتی فعلی هنوز فرار نکرده‌اند ولی نوع رفتار آنها، نشانه قطع امید و بی‌اعتنایی به سرنوشت جمهوری اسلامی و حکایت از آمادگی برای فرار قریب الوقوع دارد. اینها اگر کمترین امیدی به آینده جمهوری اسلامی داشتند اینچنین با دولت و حکومت برخورد نمی‌کردند. ارزهای صادراتی را در خارج سرمایه‌گذاری نمی‌کردند یا در بازار آزاد نمی‌فروختند، ارزی را که از دولت گرفته بودند فراری نمی‌دادند یا کالاهای وارداتی را به قیمت ارز آزاد به مردم واگذار نمی‌کردند. آنها وضع کنونی ایران و جمهوری اسلامی را نه آخرین فرصت‌ها برای رفتن به یاری حکومتی که امکان رانت و غارت را به زیان اکثریت مردم در اختیار آنها قرار داده، بلکه همچون آخرین لحظات، آخرین فرصت‌ها برای غارتگری می‌بینند.

اعتصاب بازاریان و کوشش آنها برای کشاندن کسبه جزء به دنبال خود نیز معنایی جز این نداشت. این بازاریان بزرگ هم خود جزیی از رانت خوارها و بهره مندان از جمهوری اسلامی هستند ولی در عین حال به خاطر منافع خود و باندبازی حکومتی کوشیدند روی موجی سوار شوند که خطرهای بزرگی را برای آینده نه تنها دولت که کل نظام دارد. واقعیت این است که اقتصاد تجاری حاکم بر ایران به همراه خود بخش بزرگی کسبه و دستفروش و دلال ایجاد کرده که از این نظام فاسد تجاری تغذیه می‌کنند. تا به امروز حکومت تصور می کرد که این کسبه جز به عنوان بخشی از "قشرهای متوسط" مدافع نظام خواهند بود. ولی اکنون با بسته شدن راه‌های تجارت، کسبه متوسط نیز به صف محرومان می پیوندند. در این شرایط گردانندگان بازار نه تنها کوشش نمی‌کنند که این کسبه را بنوعی امیدوار و مهار کنند بلکه خود‌‌ می‌خواهند آنها را به اعتصاب و رویارویی با حکومت بکشانند.

همه کسانی که جمهوری اسلامی در این سی سال رهبری آقای خامنه‌ای به آنها خوراند و رانت داد اکنون که نظام در بحران قرار گرفته پا پس کشیده‌اند. یا می‌خواهند حساب خود را از نظام جدا کنند و حداقل آینده‌ای برای خود حفظ کنند، یا می‌خواهند از این لحظات آخر به عنوان آخرین امکان غارت و ثروت اندوزی و رانت خواری بهره بگیرند. بدینسان ظرفیت‌های نظام از بالا به لحاظ پایگاه اقتصادی خود بسرعت به پایان می‌رسد. پایگاه غارتگری که نظام برای خود دست و پا کرده در این لحظات بحران و بلبشو اشتهایش به غارت و زمین زدن نظام – که گاه آن را تنها به عنوان مقابله با دولت روحانی معرفی می‌کنند- حتی از گذشته هم بیشتر شده است. آنچه برای گذاری مسالمت آمیز و مترقی باقی می‌ماند ظرفیت‌های سیاسی کشور در چهره‌های پاکدستی مانند میرحسین موسوی است که آن هم این باند غارتگر تا آخرین لحظه‌ای که قطره‌ای از ثروت ملی ایران باقی مانده که بتوان آن را غارت کرد اجازه به حضور و اثرگذاری او نخواهد داد ولو به بهای ویرانی کشور تمام شود. از این جهت مقاومت دربرابر پایان حصر، از یکسو با آینده نامعلوم ایران، و از سوی دیگر با آخرین تلاش های باند ثروت و قدرت گره خورده است!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 651  راه توده -  14 تیر ماه 1397

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت