راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله راه توده 654

یک اشتباه بزرگ تاریخی است

خالی کردن پشت روحانی!

 

  

دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا، در این اواخر شمار سخنان تهدیدآمیز نسبت به ایران را افزایش داده است. این در حالیست که گردانندگان کاخ سفید نیز در هفته‌های اخیر در میتینگ‌های مجاهدین خلق در خارج کشور شرکت می‌کنند و رسما از این گروه و گاه از طرفداران رضا پهلوی هواداری می‌کنند. این تهدیدها و رفتارها به چه معناست و هدف امریکا چیست؟

در دیماه سال گذشته شورش در نزدیک به یکصد شهر در ایران به بی‌ثباتی حکومت از یکسو و شتاب سرمایه‌داران حکومتی برای خروج ارز از کشور انجامید که رقم آن بعدا بیش از 30 میلیارد دلار اعلام شد. این شورش و واکنش سرمایه‌داران حکومتی به آن، دولت امریکا را به این نتیجه رساند که حکومت در ایران از بالا و پائین در حال فروپاشی است و امریکا می‌تواند روی این فضا سوار شود و آن را در سمت منافع خود جهت دهد. ولی شورش مردم، برای امریکا علاوه بر فرصت، یک زنگ خطر هم بود. زنگ خطر از این جهت که معلوم شد که مردم ایران می‌توانند، در طول زمان، خود بدون نیاز به دخالت خارجی تکلیف حکومت را روشن کنند و به وضع کنونی خاتمه دهند. بنابراین اعلام فوری خروج از برجام، تحریم ایران، فشار به اروپا و خریداران نفت ایران برای جلوگیری از فروش نفت، تشدید فشار به بانک‌های طرف معامله با ایران و … همگی بخشی از کوشش‌هایی است که امریکا برای جلوگیری از مداخله و اثرگذاری مستقیم مردم و متقابلا جهت دهی به حوادث آینده ایران در پیش گرفته است. ملاقات‌ها یا حمایت‌هایی که رهبران امریکا با مجاهدین خلق یا طرفداران رضا پهلوی می‌کنند همه در جهت همین تلاش برای کنار زدن مردم ایران از روند اثرگذاری بر سرنوشت خود در داخل کشور است. امریکا بدنبال ساختن آلترناتیو در خارج و مستقل از مردم داخل کشور است. 

امریکا در افزایش فشارها به ایران بر روی چند عامل حساب می‌کند:

1- شکاف عمیق و بی‌اعتمادی کامل مردم به حکومت و حکومت فاسد به مردم؛

2- شکاف در خود حکومت و ناتوانی آن از ایجاد یک همسویی درونی و بهره گیری از همه امکانات؛ و بالاخره

3- اقتصاد فاسد و تجارت زده ایران که برای رفع نیازهای مردم، ناتوان از تولید ملی، تا مغز استخوان وابسته به صادرات و واردات - یعنی مبادلات جهانی- شده است.

سیاست امریکا درباره ایران و تشدید تحریم‌ها بر روی این سه عامل حساب می‌کند ولی تحریم‌ها خود می‌تواند اثری دو گانه داشته باشد: از یکسو می‌تواند در جهت تشدید و تعمیق بیشتر این سه عنصر عمل کند یعنی به ادامه همان سیاستی کمک کند که بیت رهبر و سپاه و بخشی از جناح راست حکومتی در سال‌های گذشته پی گرفته است. خواست ادامه بگیرببندها، بستن بیشتر فضای مجازی و محدود کردن ارتباط‌های مردم، جلوگیری از پایان حصر و باز شدن فضای سیاسی و بالاخره تداوم اقتصاد تجاری و غارت ثروت ملی تحت عنوان دور زدن تحریم‌ها و… بخشی از پاسخ جناح راست حکومتی است که می‌کوشد از تحریم‌های امریکا در جهت ادامه وضع موجود بهره بگیرد.

در مقابل، تحریم‌ها می‌تواند در جهت عکس نیز عمل کند. یعنی موجب فشار بر روی حکومت برای کاهش غارت و آشتی با ملت، احترام به رای مردم، پایان دادن به حصر و زندان، باز کردن درهای رسانه ملی بر روی مردم، پایان دادن به اقتصاد تجاری و رفتن به سوی تقویت استقلال اقتصادی و تولید ملی شود. این چیزیست که امریکا نمی‌خواهد. از نظر امریکا تحریم‌ها به هیچوجه نباید موجب تقویت حکومت و دولت در ایران، آشتی حکومت با مردم و رفتن به سمت یک اقتصاد تولید ملی شود. حوادث هفته‌های اخیر در ایران؛ اعلام اسامی گیرندگان ارز؛ اعلام جلوگیری از واردات کالاهای لوکس؛ کوشش برای عقب نشاندن سپاه از فعالیت‌های مخرب اقتصادی و مالی و تلاش برای ادغام بانک‌های آن؛ بی‌اعتبار شدن بخش خصوصی ناسالم کشور و افشا شدن ماهیت گردانندگان اتاق بازرگانی؛ نفرت ملی از غارتگری، ثروت اندوزی و زندگی تجملی؛ خبرهای مربوط به ترمیم کابینه؛ طرح مسئله نظارت بر نهادهای زیر نظر رهبر و گرفتن مالیات از آنها؛ افزایش انتقادها و فشار بر روی صدا و سیما و کوشش برای تبدیل کردن آن به رسانه‌ای ملی و مورد اعتماد مردم؛ صدور فرمان عقب نشینی ائمه جمعه دربرابر دولت روحانی؛ بازگشت سپنتا نیکنام به شورای شهر یزد؛ و بالاخره فشارهایی که به حکومت برای پایان دادن به مقابله آن با مردم و خاتمه بخشیدن به حصر و سیاست زندان و بگیر و ببند می‌شود همه و همه در جهت تقویت نهاد دولت و فرصتی برای بازگشت از راه رفته و آشتی با مردم است که امریکا آن را نمی‌خواهد. طولانی شدن روند اثرگذاری تحریم‌ها، در فضایی آرام، می‌تواند این گرایش را تقویت کند. شتاب ترامپ برای حل هر چه سریعتر مسئله ایران نشانه احساس خطر امریکا از این تحولات است یعنی قبل از اینکه مردم ایران خود راه حلی برای سیاست داخلی و خارجی خود پیدا کنند و تکلیف خود را با حکومت روشن کنند و به استبداد و غارت و اقتصاد تجاری حاکم خاتمه دهند، امریکا وارد میدان شود و با زد و بند با حکومت یا با جنگ، به مسئله ایران و به اثرگذاری مردم ایران بر روی حوادث و سرنوشت خود پایان دهد.

شرایط حامل فرصت‌ها و خطرهاست. دستگاه دولت ترامپ نگران است که تحریم‌ها در جهت معکوس اثرگذاری کند و آماده دست زدن به هر جنجال و ماجراجویی است که مانع از تحول عادی و مثبت اوضاع در داخل ایران شود. دراین شرایط و آنچه بیش از هرچیز در این شرایط مهم است باز نگه داشتن راه گفتگو و مسالمت و مذاکره با همه طرفها و ایجاد فرصت برای مردم ایران و زحمتکشان و روشنفکران و طرفداران اصلاحات و تحولات است. تردید نیست اگر مردم ایران تا به امروز توانسته‌اند بر روی سمت و سوی حوادث تاثیر بگذارند، قطعا بخشی از آن را باید دستاورد انتخاب آنها و دولت حسن روحانی و فضای بازی دانست که این دولت بوجود آورده و از آن حفاظت کرده است. اگر دولت روحانی هیچ کار دیگری هم نکرده بود همین یک دستاورد آن برای آنکه ما قاطعانه همچنان از این دولت پشتیبانی کنیم صدها بار کافی بود. در شرایط کنونی راه حل مثبت و مسالمت آمیز برای سرنوشت کشور فقط از درون آگاهی، انتقاد، اعتراض و گفتگوی مردم می‌تواند بیرون بیاید و دولت حسن روحانی تا آنجا که توانسته این امکان تاریخی و سرنوشت ساز را، در این لحظات دشوار، برای مردم ما فراهم کرده است. از این دولت باید همچنان، در این راه، با تمام نیرو پشتیبانی کرد.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 654  راه توده -  4 مرداد ماه 1397

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت