روسیه ستیزان
چه انگیزه و اهدافی
در ایران دارند؟
|
آیا روسیه ستیزی در شرایط ویژه ای که میهن ما در آن قرار گرفته سیاستی ملی و در جهت استقلال کشور است؟ اگر پاسخ منفی است، چه کسانی و با چه اهدافی این سیاست را پیش می برند؟ برای راه یابی به عمق این پدیده هیچ مرزبندی داخل حکومتی و مطبوعاتی را نباید مراعات کرد. یعنی اصولگرا روسیه ستیزی می کند و یا اصلاح طلب، روزنامه های باصطلاح اصلاح طلب در این کارزار آب به آسیاب می ریزند یا رسانه های اصولگرا. پیش از هر پاسخی باید از خود پرسید که بیشترین نفع از این روسیه ستیزی در رسانههای اصلاح طلب را جز اسرائیل چه دولتی می برد؟ شرایط در حاکمیت و میهن ما به گونه ای رقم خورده است که حتی از امریکا ستیز تبلیغاتی حکومت و اروپا ستیزی نیز خود امریکا و اسرائیل که بیشتر شعارها علیه آنها داده می شود سود می برند. شاید آنها که در داخل کشور سیاست روسیه ستیزی را پیش می برند هدفشان این نباشد که ایران منزوی شود و آسیاب امریکا و اسرائیل بچرخد اما نتیجه جز همین نیست. اصلاح طلبها هرچه بیشتر از جامعه بریده میشوند و خود را به معادلات جهانیآویزان میکنند روسیه ستیزیآنها هم بیشتر اوج میگیرد.امریکا ستیزی آنها کمرنگ است و گرایش به اروپای آنها بیشتر. ازآنسواصولگراها فکر میکنند با دامن زدن به امریکا ستیزی و اروپا ستیزی تبلیغاتی میتوانند کشور را به نظامی گری بکشانند. و این در شرایط به غایت بغرنجی است که ایران نیاز دارد به اینکه حداکثر متحد را در جهان داشته باشد و حداقل دشمن را. اصلاح طلبها همیشه نشان دادهاند که با موج حرکت میکنند. بخش زیادی از آنها با روسیه ستیزی موافق نیستند ولی حرف نمیزنند زیرا موج در این سمت است. از اول انقلاب نیز همین بوده و بسیاری از آنها که اکنون اصلاح طلب هستند و در آن دوران در رقابت با چپ غیر مذهبی مواضع چپ می گرفتند شهامت ایستادن در برابر امواج را نداشتند و راستگرایان مذهبی آنها را به همان راهی می کشاندند که می خواستند بکشانند. مستقیم و غیر مستقیم. چنان که امروز در روسیه ستیزی و تحمیل انزوا به ایران و نظامی شدن دولت می کشانند. شاید تا قبل از لغو برجام از سوی امریکا روسیه ستیزان برای خود منطقی هم داشتند و تصور می کردند که با روسیه ستیزی می توانند جلوی امریکا را برای لغو برجام بگیرند، اما اکنون که امریکا برجام را لغو کرده چرا؟ و ادامه روسیه ستیزی چه معنایی میتواند داشته باشد، جز همان اشاره ای که هفته گذشته مجید انصاری عضو شورای رهبری مجمع روحانیون مبارز و عضو مجمع مصلحت نظام و عضو کابینه حسن روحانی درباره نفوذ عوامل و جاسوس ها در نهادهای حکومتی و در ادامه طبیعی آن در رسانه ها! آنها که تاریخ را خوانده و از وقایع پیش و پس از کودتای 28 مرداد آگاهی دارند، میدانند که مهم ترین شبکه جاسوسی رسانه ای آن دوران که برادران "رشیدی" دو سر جاسوس انگلستان در ایران آن را هدایت می کردند، شبکه رسانه ای بنام "بدامن" بود. امروز عربستان و امارات متحده عربیبا هدف برپائی جنگ داخلی و مذهبی- قومیتی در ایران می کوشند ترامپ را ترغیب به حمله نظامی محدود و متمرکز نظامی به ایران کنند. آنها سعی می کنند ترکیه و روسیه را قانع کنند که یک ایران توانمند و قدرتمند، به نفع منافع آنها [منافع ترکیه و روسیه] نیست. ما در بلوچها و کردستان و در میان عرب زبانهای خوزستان شاهد نشانه هائی از تلاش برای غرق کردن ایران در یک جنگ داخلی پس از حمله نظامی متمرکز و محدود امریکا به ایران هستیم. تاکید بر هویت قومی به جای هویت ملی و تشویق برای استقلال از دولت مرکزی و تاکید بر تدریس به زبان مادری به جای زبان فارسیاهدافی اند که عربستان، آمریکا و اسرائیل در ایراندنبال می کنند و در کمال حیرت در خود حکومت جمهوری اسلامی نیز آب به همین آسیاب ریخته می شود. بنابراین، روسیه ستیزی دارای یک "سر" نیست که اگر با سنگ بر آن بکوبیم کار تمام می شود، بلکه این روسیه ستیزی سرهای دیگری نیز دارد که به جنگ و حمله نظامی و .... ختم می شود و کسانی از خارج از کشور آن را اگر هدایت هم نکنند تشویق می کنند. کافی است به عمق تبلیغات رسانه هائی مانند "من و تو" که براثر بی اعتبار شدن سیمای جمهوری اسلامی با اقبال مردم ایران نیز روبرو شده اند راه یابیم که این راه یابی هم چندان دشوار نیست!
تلگرام راه توده:
|
شماره 649 راه توده - 31 خرداد ماه 1397