راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

چین و روسیه

بازسازی

ویرانی های

جنگ در سوریه

را آغاز کرده اند!

 

 

هفته گذشته محافل سیاسی و مطبوعاتی از مذاکرات مهمی گزارش دادند که در مسکو و در پشت صحنه بازی‌های فوتبال جریان دارد. براساس این گزارش‌ها گفته می‌شود مذاکرات مهمی میان پوتین و بن سلمان ولیعهد عربستان جریان داشته که هدف آن پیوستن عربستان به روند صلح در سوریه و برقراری مناسبات عادی میان آن کشور و دولت بشار اسد است. تلاش‌ها در این جهت است که عربستان و جمهوری اسلامی برای حل مشکلات سیاسی و اقتصادی خود پشت میز مذاکره بنشینند و در گام اول راه حلی برای جنگ یمن بیابند و از گسترش جنگ در خلیج فارس جلوگیری کنند. حتی از احتمال تشکیل یک کنفرانس با شرکت کشورهای پاکستان، افغانستان، ایران، عربستان، قطر، عراق و عمان سخن می‌رود. این تلاش‌ها و فعل و انفعالات را باید در کنار طرح خروج سپاه پاسداران از سوریه، قطع حملات هوائی اسرائیل به سوریه و پایگاه‌های سپاه در جنوب این کشور (نزدیک به مرز اسرائیل) و علنی تر شدن سیاست استقلال سیاسی عراق در برابر جمهوری اسلامی قرار داد که می‌رود تا دست‌های نظامی، مذهبی و امنیتی جمهوری اسلامی درعراق قطع شود. اگر این مجموعه به نتیجه برسد ایران به داخل مرزهای خود باز گردد و به قدرت نظامی خویش در چارچوب مرزهای ایران قناعت کند، زمینه‌ای برای مذاکرات مستقیم با امریکا، جلوگیری از تحریم‌های ایران و خطر نظامی علیه ایران نیز می‌تواند فراهم شود. همزمان از مذاکراتی سخن می‌رود که در عمان جریان دارد، کشوری که در گذشته نیز واسطه مذاکرات پنهان میان ایران و امریکا بود. (نگاه کنید به پیک نت 2 و 3 تیرماه)

این طرح‌ها هر اندازه که بسود مردم ایران و منطقه است با مخالفانی روبروست. این مخالفان تنها در امریکا یا عربستان نیستند، بلکه در داخل ایران، هم در جبهه به اصطلاح اصولگرا و هم به اصطلاح اصلاح طلب مخالفت‌های جدی با این طرح‌ها وجود دارد. برای جریان راست حکومتی حضور در سوریه بیش از آنکه با هدف مبارزه با داعش باشد، با هدف ناخنک زدن و لفت و لیس از بودجه‌های پنهان و بی‌حساب و کتابی بود که بنام "مدافعان حرم" به جیب بخشی از این جریان ریخته می‌شد و در عین حال زمینه‌های دخالت آنان در همه امور اقتصادی و سیاسی را فراهم می‌کرد. اگر بخشی از مردم ایران در تظاهرات خود شعار رها کردن غزه و لبنان و سوریه را می‌دهند عمدتا بخاطر آن نیست که با همبستگی واقعی با مردم غزه و لبنان و سوریه مخالفند بلکه بدین دلیل است که احساس می‌کنند در پشت ادعای کمک به غزه و لبنان، بخوربخور و لفت و لیس پنهان شده است.

هدف دیگر جریان راست و گروه بندی‌های نظامی از مخالفت با طرح‌های صلح در منطقه دستیابی به بازار سوریه برای کالاهای صادراتی است. همان کاری که با عراق کردند که سرانجام به نارضایتی و شورش مردم و حتی شیعیان عراق علیه جمهوری اسلامی انجامید. نارضایتی که نتیجه آن را در انتخابات اخیر عراق و پیروزی جبهه مقتدی صدر و کمونیست‌ها که خواهان حفظ استقلال عراق هستند دیدیم. بدینسان یک فرصت تاریخی برای برقراری مناسبات دوستانه میان مردم ایران و عراق بدلیل منافع دار و دسته‌های نظامی و صادراتچی از بین رفت. همین کار را هم می‌خواهند الان با سوریه انجام دهند. در حالیکه اگر هدف نه لفت و لیس کمک‌های نظامی یا تبدیل کردن سوریه به بازار صادراتی کالاهایی باشد که خود مردم ایران بیشتر بدان نیاز دارند، بلکه شرکت در بازسازی سوریه است چه کسی مانع شده است و خروج نیروهای نظامی ایران از سوریه چه منافاتی با آن دارد؟ بنا بر اخبار و گزارشهای رسیده از سوریه هم اکنون روسیه و چین بسرعت در حال بازسازی خرابی‌های جنگ در سوریه هستند و دولت سوریه نیز به صلح برای ادامه این بازسازی نیاز دارد که با منافع مردم ایران هم هیچ تناقضی ندارد و هر چه جنگ و درگیری کمتر باشد بیشتر بسود همه مردم منطقه و در درجه اول مردم ایران است. اگر ایران نیز بجای انکه بدنبال صادرات باشد، توان مشارکت در بازسازی سوریه را دارد به چه دلیل دولت سوریه باید مخالف آن باشد؟

در جبهه مقابل، یعنی اصلاح طلبان قلابی و رانت خوار نیز همین مخالفت‌ها با طرح صلح وجود دارد و گسترش بی‌سابقه حملات به روسیه، سوریه و اسد را باید در همین چارچوب دید. آنها که تا دیروز اسد را دیکتاتور و حضور واحدهای ایران در سوریه را مخالف منافع ملی ایران معرفی می‌کردند اکنون که خطر داعش نیز برطرف شده بطور عجیبی بر حفظ این واحدها در سوریه اصرار دارند و مدعی هستند که روسیه و سوریه و اسراییل در حال قربانی کردن منافع ایران در سوریه هستد! البته توضیح نمی‌دهند کدام منافع ایران؟ اینکه واحدهای سپاه پاسدارن و قدس در مرزهای اسراییل حضور داشته باشد که هم مانع صلح در سوریه است و هم می‌تواند بهانه به دست دولت اسراییل بدهد و به خطر درگیری و آتش جنگ بین ایران و اسراییل دامن بزند منافع ایران است؟ یا نگران از دست رفتن رانت‌های نفتی و بازارهای صادراتی سوریه هستند؟ یا اصلا نگران صلح در منطقه هستند و در اوهام خود تصور می‌کنند که جناح راست حکومتی اگر به درگیری‌های منطقه‌ای کشیده شود زودتر به زانو در می‌آید؟

اینها البته غیر از جاسوس‌ها و نفوذی‌های پرشماری هستند که در همه جناح‌های حکومتی لانه کرده و منافعشان در کشاندن ایران به درگیری و به لبه پرتگاه نابودیست. 

منافع ایران و همه مردم منطقه امروز در صلح و همکاری همه کشورهای منطقه و جهان و رسیدن به تفاهم با عربستان و سوریه و عراق و کشورهای جنوب خلیج فارس و گفتگو با روسیه و چین و اروپا و امریکا و هر کشور ذینفع دیگری برای حل مشکلات بزرگی است که از هر سو کشور ما را فرا گرفته است. ایران باید سیاست خود را براساس منافع مردم ایران تنظیم کند نه انکه منافع و جان مردم ایران قربانی منافع رقابت باندهای صادراتی شود، آن هم صادرات کالاهایی که خود مردم ما بیشتر بدان نیاز دارند و سود حاصل از آن هم قرار نیست به ایران برگردد و صرف سرمایه گذاری تولیدی شود بلکه یا از کشور خارج می‌شود یا علیه اقتصاد ملی به کار می‌افتد. در این چارچوب باید از خروج سریع واحدهای ایران از سوریه و آغاز هرگفتگو و طرح صلحی استقبال کرد و برای موفقیت آن کوشید.

 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 650  راه توده -  7 تیر ماه 1397

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت