راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

مخالفت ومبارزه

با حکومت را

نباید پشت

روسیه ستیزی

پنهان کرد!

 

 

 

 

پیرامون چند مقاله ای که در هفته های اخیر در مخالفت با روسیه ستیزی منتنشر کرده ایم، بویژه که خطاب ما به بخشی از اصلاح طلبان نیز بوده، سئوالاتی را با ما مطرح کرده اند که جمعبندی آنها پاسخ های زیر را می طلبید:

 

1- مسئله روسیه، امروز اگر مورد توجه و تائید است بدلیل تحولاتی است که در آن صورت گرفته است و در درجه اول فضای باز و علنیت آن، که ای کاش جمهوری اسلامی آن را بیاموزد و بداند که فضای بسته بر سر اتحاد شوروی چه آورد و روسیه امروز از کدام تجربه تلخ استفاده می کند.

2- موقعیت کنونی روسیه در جهان از نظر نظامی یک سد بازدارنده اساسی در برابر سیاست های تجاوزکارانه و نظامی امریکا و پیمان نظامی ناتوست و باید قاطعانه از آن دفاع کرد. نگاه کنید به سرنوشت لیبی و عراق و افغانستان که می خواستند سوریه را هم به همان سرنوشت دچار کنند که با همه ویرانی که بدان تحمیل کردند، نتوانستند بر آن سلطه پیدا کرده و بین خود تقسیم کنند.

3- همکاری روسیه و جمهوری اسلامی در عرصه نظامی و بویژه در سوریه هیچ ارتباطی به نارضائی ما و شما و مردم ایران از حکومت ندارد. این نارضائی یک امر داخلی است و خدشه ناپذیر. بنابراین، باید پای مرغ خانگی را بست و نه آن که همسایه را دزد کرد. یعنی در جریان مخالفت با جمهوری اسلامی نمی توان آن را تعمیم داده و به روسیه ستیزی تبدیل کنیم و یا اگر زورمان به حکومت نمی رسد حکیم باشی (روسیه) را دراز کنیم.

4- روسیه امروز یک کشور سوسیالیستی نیست که ما متهم به وابستگی به آن بشویم و آنچه ما از آن حمایت می کنیم همان نکاتی است که دربالا اشاره شد، ضمن آن که گام هائی در جهت بازسازی کشور و رفاه عمومی بر میدارد و یا حداقل برنامه هائی را در این جهت اعلام می کند که حزب کمونیست روسیه نیز آن را بعنوان طرح های پوتین معرفی و حمایت می کند.

5- هرگز در سیاست نباید تسلیم جو و مُد روز شد، بلکه باید خطی را که فکر می کنیم و تحلیل می کنیم که درست است قاطعانه دنبال کنیم. به همین دلیل و علیرغم همه فشارهای تبلیغاتی که به ما وارد می شود، به سیاست خود با در نظر داشت آنچه در بالا اشاره شد ادامه میدهیم.

6- بخش مهمی از نارضائی و حتی خصومت کنونی جوانان و یا حتی روشنفکران و سیاسیون ایران از روسیه باز می گردد به این کم آگاهی گمراه کنند که تصور می کنند روسیه جمهوری اسلامی و یا آقای خامنه ای را حفظ کرده است. این مخرب ترین تحلیل از حاکمیت و جنبش نارضائی مردم و موقعیت حکومت در ایران است، چرا که اگر قدرت خارجی می توانست حکومتی را نگهدارد امریکا و غرب شاه را نگهداشته بودند. بنابراین، بجای این تحلیل وتفسیرهای گمراه کننده، باید روی توان جنبش و امکانات موجود و قدرت مردم برای تحولات حساب کرد و نه توان و امکان روسیه برای حفظ حکومت کنونی.

7-  ما تجربه بسیار مهم از گذشته مناسبات شاه با روسیه داریم. مثلا درباره ذوب آهن اصفهان همین کج اندیشی را جنبش چریکی و حتی توده ای ها بصورت "انتقاد" داشتند و داشتیم و تصور می کردیم دادن ذوب آهن به ایران یعنی حمایت از رژیم شاه. بتدریج بر ما معلوم شد که اشتباه می کنیم و دادن ذوب آهن به ایران به معنای تجدید نظر طلبی شوروی و یا حمایت آنها از شاه نیست. و از آن مهم تر این که صنایع سنگین تولیدی، طبقه کارگر صنعتی را درایران شکل می بخشید و بخشید.

نتیجه آن که:

یک سیاست درست، نیروی خود را در دراز مدت بدست می آورد نه در لحظه و روز. هرگز نباید تسلیم فضا سازی و جو و ناآگاهی ها و کم اطلاعی ها شد، بلکه باید کوشید آگاهی و اطلاعات منتقدان و بویژه مردم را بالا برد. امروز رسانه های غربی و حتی رسانه های داخلی اجازه نمیدهند مردم ایران بدانند در روسیه چه می گذرد و این کم آگاهی بزرگترین ضعف هم در مطبوعات و هم در جامعه و هم در حکومتی است که مستقیم به آنچه در روسیه می گذرد ورود نمی کند و سانسور را تحمیل می کند و آن بخش هائی نیز که میدانند، از بیم "مدل" شدن روسیه در زمینه فضای باز سیاسی ترجیح میدهد مطبوعات و رسانه ها را در بازانتشار جنگ تبلیغاتی و روانی علیه روسیه آزاد بگذارد.

به ما توصیه می کنند که باید چهره مثبت چپ را نشان بدهیم. خوب اجازه بدهید حداقل چهره روسیه امروز را بعنوان جامعه ای که در آن حزب کمونیست آزادانه فعالیت می کند، در پارلمان حضور دارد، رئیس جمهور به دیدن دبیرکل آن در پارلمان میرود و ... را نشان بدهیم. نه بعنوان چهره چپ، بلکه بعنوان چهره امروز و درحال تکامل کشوری که سالها قطب نمای چپ در جهان بود.

- مجانی کردن تحصیلات دانشگاهی

- افزایش حقوق بازنشستگان

- انتخابات آزاد

- حضور حزب کمونیست در پارلمان درحد نایب رئیس آن

- گسترش مناسبات با چین

- ایستادگی در برابر نظامی گری امریکا

و دهها پدیده دیگر را نباید مردم بدانند و ما در حد امکان خود نباید نشان بدهیم؟ ما هم باید دنبال رو تلویزیون های بی بی سی و "من و تو" و "صدای امریکا" باشیم و نگوئیم و ننویسیم که تلویزیون های روسیه چه میگویند و چه اخباری را منتشر می کنند؟

آنها که کعبه آمالشان امریکاست و روسیه ستیزی را از جنگ سرد با اتحاد شوروی به ارث برده و ذهن مسموم ایران را در روسیه ستیزی مسموم تر می کنند فکر می کنند، نمی خواهند قبول کنند که این کعبه آمال اگر بتواند با همان سیستم موشکی که سوریه را زد از صدها کیلومتر دور تر می تواند پایگاه های اتمی ایران را بزند و بخش وسیعی از مملکت ما را برای همیشه نابود کند. نباید ضدیت و مخالفت با حکومت ما را چنان کور کند که این واقعیات را نبینیم.

برای ما تفاوت نمی کند که این روسیه ستیزی زیر پرچم چپ تبلیغ شود و یا زیر پرچم راست. جناح راست جمهوری اسلامی مدافع و مبلغ آن باشد و یا اصلاح طلبان. امثال بادامچیان و میرسلیم و فلان امام جمعه آن را ترویج کند و یا اصلاح طلب هائی مانند عرب سرخی و تاج زاده و رمضان زاده ها. روزنامه های کیهان و رسالت و جام چنین کنند و یا روزنامه رسالت و شرق و بقیه آنها. پشت نقاب مخالفت با بشار اسد جمع شده باشند و یا نقاب "روسیه متحد پایدار نیست و از پشت به ما خنجر می زند" به چهره زده باشند. ما سخن خود را می گوئیم و تلاش خود را می کنیم به این امید که چشم ها را به روی واقعیات باز کنیم!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 650  راه توده -  7 تیر ماه 1397

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت