راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

درس هائی که

رهبر ج. اسلامی

باید از مومیائی

رضا شاه بگیرد!

 

واقعیت اینست که شبکه جاسوسی اسرائیل در ایران پیش از انقلاب، بسیار زیرک تر و هوشیار تر از شبکه های خبری و جاسوسی امریکا و انگلیس در ایران عمل کردند. این نکته را هم ارتشبد فردوست قائم مقام ساواک و رئیس بازرسی دربار شاهنشاهی در بازجوئی های خود که بعدها بصورت خاطرات منتشر شد گفته است و هم پرویز ثابتی معاون سیاسی ساواک که چند سال پیش از اسرائیل به امریکا مهاجرت کرد به آن اشاره کرده است. بنابراین، هیچ جای تعجبی نیست که اسرائیل در حساس ترین نهادهای نظامی و غیر نظامی جمهوری اسلامی نفوذ داشته باشد. فردوست در خاطراتش می گوید که اسرائیلی ها شبکه اطلاعاتی خود را مستقل از ساواک اما با استفاده از نفوذ و اعتباری که در ساواک داشتند در ایران سازمان دادند و هرگز ساواک اطلاعی از این شبکه نداشت و حتی به شاه هم گزارش نمی دادند. ثابتی نیز تقریبا همین را تائید می کند.

بموجب همین واقعیات که در جریان افشای محرمانه ترین فعالیت های اتمی، امکانات نظامی و ترور دانشمندان اتمی و دهها نمونه دیگر مشخص شده است، اسرائیل در اعماق برخی از حساس ترین نهادهای جمهوری اسلامی نفوذ دارد و طبیعی است که یکی از آنها سازمان ها و تشکیلات بسیج و سپاه و اطلاعات سپاه باشد. چنان که در آینده شاید آشکار شود که آنها چه نفوذی در بیت رهبری داشته اند. و این تازه راس هرم است، به پائین که بیائیم می رسیم به دفاترامام جمعه ها و برخی مطبوعات و رسانه ها و ....

در طول تاریخ، همیشه چشم و گوش های بیدار و تیزبین بزرگترین سازمان های اطلاعاتی جهان، روی خصلت های رهبران متمرکز شده اند. نفوذ از دروازه همین خصلت ها و از جمله جاه طلبی و سرمستی از چاپلوسی به نهادهای حساس حکومت ها ممکن شده ست. با همین نفوذ است که آنها بدست همین رهبران شریف ترین و صادق ترین نیروهای ملی و میهنی و انقلابی را نابود کرده اند و سرانجام نیز، سر خود جاه طلب را که آلت دست انواع بازی ها و توطئه های بزرگ شده زیر آب – خاک- برده اند. تاریخ جنبش های انقلابی ایران و جهان و حتی تاریخ چند هزار ساله ایران دهها و صدها نمونه از این دست را در سینه دارد.

این همه تملق و چاپلوسی نفرت انگیزی که در جمهوری اسلامی از آقای خامنه ای جا اندازی شده را نباید مشکوک ارزیابی کرد؟

عوامل نفوذی با شناخت روحیه جاه طلبی، کینه جوئی و خود رائی علی خامنه ای چاپلوسان را پیش انداخته اند. برای نمونه بخوانید این جمله سردار نقدی در یکی از دیدارهای بسیجی ها با رهبر جمهوری اسلامی را "اگر قطعه قطعه مان کنند هر سلولمان فریاد بر می آورد "لبیک یا علی"!

 نه آن فرماندهان و بسیجی هائی که در دهکده ولایت جمعشان کرده بودند تا این سخنان را نقدی در برابر آقای خامنه ای بگوید حاضرند از امتیازات و رانت حکومتی که بخاطر آن وارد بسیج شده اند صرفنظر کنند و بخاطر علی خامنه ای قطعه قطعه شوند و نه فرماندهانشان. اینها همآنقدر برای رهبر اعتبار قائلند که احمدی نژاد و رحیم مشایی قائل بودند. ساده لوحی است که علی خامنه‌ای تصور کند حالا که نظامی ها چفیه به گردن آویخته اند سرنوشت وی را آنها رقم می زنند و نه مردم و بحرانی که سراپای نظام را گرفته است.

شاید ایشان تصور کرده باشد فرماندهان سپاه و بسیج و آنان که تفنگ و موشک در اختیار دارند عصای دستش هستند؛ اما او سرنوشت دهها نمونه مانند خویش را نه در جهان، بلکه در همین منطقه خاورمیانه و اطراف ایران فراموش کرده است. سرانجام ذوالفقار علی بوتو و سپس ژنرال ضیاء الحق در پاکستان را فراموش کرده است. سرنوشت عبدالسلام عارف در بغداد، ژنرال نمیری در سودان، مجیب الرحمان در بنگلادش و گاندی در هندوستان، حتی لنین پس از انقلاب اکتبر و... را از یاد برده است که چگونه به بیراهه کشانده شدند، ترور و یا بی اعتبار شدند.

به سرنوشت رضا شاه باید نگاهی آنها که مستبدانه بر اریکه قدرت جسبیده اند  دوباره بیاندازند. چاپلوسان او را به ناپلئون تشبیه کرده بودند و شب ها در خلوت رضاشاه (مانند فروغی) با خواندن حماسه های تاریخی هندوانه زیربغلش گذاشته و او را با نادرشاه افشار و تیمورلنگ و ناپلئون و سرانجام هیتلر مقایسه کردند و بدست او بزرگترین جنایات را آفریده و دفتر انقلاب مشروطه را جمع کردند و سپس خود را که دیگر تاریخ مصرفش تمام شده بود بردند. همان که  جرات نداشتند در چشمهایش نگاه کند و روحانیت را در سوراخ موش کرده بود، حالا مومیائی اش در شهر ری گور به گور شده است!

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 646  راه توده -  3 خرداد ماه 1397

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت