راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نگاهی به نظرات

و مقایسه های

مصطفی تاج زاده

در نوشته هایش

 

 

چندی پیش آقای مصطفی تاجزاده از رهبران مجاهدین انقلاب اسلامی در توئیتی مرقوم فرموده بودند که صاحب نظرات توسعه توضیح دهند که چرا کره جنوبی جز ده اقتصاد برتر دنیاست و کره شمالی جز ده اقتصاد عقب مانده دنیا؟! ایشان اخیرا در نوشته‌ای دیگر گفته‌اند که وضعیت "کره شمالی ناشی از "نگاه تک سویه به شرق" است!

اینکه ایشان سومالی، سودان، غنا، چاد، مالی، فیلیپین، کلمبیا و زامبیا و دهها کشور دیگری را که نگاه چند سویه داشته و بدبخت و گرسنه و بیچاره هستند و با انبوه معتاد و بی خانمان و با قاچاق و حراج مواد خام زندگی می کنند، نمی بیند و فقط کره شمالی را می بیند که تبلیغات جهانی علیه آن است احتمالا ناشی از نداشتن یک نگاه مستقل به جهان و دنبال کردن خبرگزاری‌های غربی است که فعلا می‌خواهند از کره شمالی یک ضدالگو بسازند و ظاهرا هم موفق شده‌اند و توییت‌ها و نوشته‌های امثال آقای تاجزاده نشانه بارزی از موفقیت آنهاست. در واقع جرم بزرگ و اصلی کره شمالی نه عقب ماندگی و قرار داشتن جزو ده کشور عقب مانده دنیاست که معلوم نیست کدام نهاد بین‌المللی با چه معیاری چنین ادعایی کرده و نه داشتن رابطه یکسویه با شرق. مشکل کره شمالی آن است که حاضر نیست مواد خام به غرب بفروشد و با آن کالا وارد کند و زرق و برق ظاهری به سیستم و نظام اجتماعی خود بدهد.

فراموش نکرده‌ایم که حدود یک دهه پیش کره شمالی دچار خشکسالی و قحطی گردید. رسانه‌های جهانی و رسانه‌های ایرانی بدنبال آنها به راه افتادند و از بیچارگی و فقر مردم کره شمالی و جیره‌بندی مواد غذایی در آن داد سخن دادند. اما همان زمان که رسانه‌های ایرانی در حال تمسخر کره شمالی بودند مطبوعات ایران خبر دادند که کشور ما چند میلیون تن گندم از خارج وارد کرده است! بعبارت دیگر خود ما نیز در همان زمان دچار قحطی به مراتب شدیدتر از کره شمالی بودیم. تفاوت فقط در آنجا بود و هست که ما نفت و گاز و مواد خام می‌فروشیم و بر قحطی مان سرپوش گذاشتیم و آنها این کار را نکردند. همین امروز که هنوز هیچ تحریمی شروع نشده یکی از سخنان مکرر رئیس جمهور آن است که مردم نگران نباشند و ما ارز کافی برای ورود خوراک و کالاهای اساسی مردم داریم! یعنی چه؟ یعنی ما خوراک مردم کشور خودمان و کالاهای اساسی مورد نیاز جامعه مان را نمی‌توانیم تامین کنیم. کره شمالی یک سال دچار قحطی شد و قحطی اش تمام شد و ما هر سال دچار قحطی هستیم. یک ماه اگر نفت نفروشیم، نان هم برای خوردن نداریم. اگر کره شمالی اقتصاد خود را بر روی فروش مواد خام بنا نکرده و اگر با خشکسالی مواجه شود بدنبال راه حل چاره در داخل است، آیا به معنای آن است که جزء ده کشور عقب مانده دنیاست؟ کشوری که همین ماه اخیر خط تولید راه آهن برقی خود را افتتاح کرد و ما هنوز یک اتومبیل داخلی نمی‌توانیم تولید کنیم، چگونه اقتصاد صنعتی آنها عقب مانده است و اقتصاد تجاری ما پیشرفته؟ این زرق و برق‌ها وکالاهای لوکسی که به مدد صدور مواد خام متعلق به همه مردم ایران و نسل‌های آینده بدست آمده واقعا نشانه پیشرفت است؟ اگر کره شمالی مشکل خشکسالی داشت یا داشته باشد اقلا دیگر بیکار و معتاد و بی‌خانمان ندارد، کسی بابت هزینه‌های درمان خانه و کلیه و اعضای بدنش را نمی‌فروشد، مهد کودک و دبستان و دانشگاه آن پولی نیست و درهای به روی همه به یکسان باز است. مردم کره شمالی یعنی از سی و چهار میلیون تن از مردم ایران که بنا بر آمار رسمی غذای کافی خوردن ندارند یا مردم سودان و چاد و فیلیپین هم بدبخت تر هستند؟

مشکل انتقاد از کره شمالی یا هر کشور دیگری نیست. مشکل وجود یک پندار عمیق و ریشه دار است که اقتصاد نفتی و تجاری ایران می تواند برای همیشه ادامه یابد و بسود رفاه بخشی از طبقات متوسط و بالای جامعه بر دوش فلاکت بقیه مردم به حیات خود ادامه دهد. خودمان را گول نزنیم و گول سرمایه‌داری تجاری و واردکنندگان و صادرکنندگانی که کشور ما را دارند ویران می‌کنند هم نخوریم. این اقتصاد صادراتی و وارداتی، که اشتغالش قاچاقچی و کولبر و راننده و باربر و توزیع کننده و دلال و واسطه است، این اقتصادی که حتی ناتوان از تامین کالاهای اساسی و اولیه مردم است، این اقتصادی که نمی‌تواند بهداشت و آموزش را برای مردم ما تامین کند، این اقتصادی که مغزها و جوانها و نیروی کارش را فراری می‌دهد، هر قدر هم که به مدد واردات، زرق و برق زیادی بوجود آورد و ظاهر یک کشور پیشرفته را به ما بدهد قابل دوام نیست. اکثریت مردم ما دنبال این زرق و برق‌ها نیستند و آنچنان درگیر زندگی اولیه شده‌اند که حتی امکان فکر کردن به زرق و برق‌ها و تجمل‌ها را هم ندارند. آنها خواهان کار آبرومند، مسکن مناسب، بهداشت و آموزش برابر و رایگان، حق تعطیلات و برخورداری از آزادی‌های سیاسی و اجتماعی و مدنی هستند. این اقتصاد تجاری همه اینها را از مردم ما سلب کرده است. یک کشور را نمی‌توان براساس منافع سرمایه‌داری تجاری و نظامی و یک قشر مرفه مصرف کننده کالاهای وارداتی اداره کرد. ایران به یک نظم تولیدی نیاز دارد و این نظم تولیدی فقط از طریق کوتاه کردن دست تجار و شر صادرات و واردات از کشور ممکن است.

مجبور نیستیم از الگوی سیاسی کره شمالی تقلید کنیم ولی مجبور هم نیستیم سر خودمان و مردم را کلاه بگذاریم و اقتصادی را که برخلاف اقتصاد کشور ما حاضر نیست با فروش مواد خام و سرمایه نسل‌های آینده و با واردات نیازهای یک قشر از جامعه را به ضرر دیگران تامین کند و جهان آن را به این دلیل تحریم کرده است به عنوان ضدالگو معرفی کنیم. بجای دنباله روی کورانه از رسانه‌های غرب درباره کره شمالی و تکرار مداوم تبلیغات آنها، می توان از این کشور آنچه موجب تامین امکان کار و مسکن و بهداشت و آموزش و تولید صنعتی ملی بدون نیاز به صادرات مواد خام شده بیاموزیم و آنچه با شرایط و نیازها و واقعیات جامعه ما سازگاری ندارد را کنار بگذاریم.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 664  راه توده -  26 مهر ماه 1397

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت