راه توده 705 مملکت کار آفرین و خیَر نمی خواهد مالیات دهنده میخواهد |
برخی شبکههای اجتماعی در هفتههای اخیر فیلمی از جلسه اتاق بازرگانی تهران را منتشر کردهاند که در آن آقایی بنام "علیرضا نبی" برای اعضای اتاق سخنرانی می کند. آقای نبی خودش را یک واکسی سابق معرفی می کند که اکنون دکترای اقتصاد بین الملل دارد و استاد دانشگاه است. "کارآفرین برجسته کشور"، "خیر و نیکوکار"، "عصاره انسانیت"، "یک واکسی که جهان را دگرگون کرد" از دیگر القابی است که برای ایشان در رسانهها نام برده می شود. آقای نبی ضمنا سرمایه گذاری کرده تا از زندگی اش آنچنانکه خود تعریف میکند فیلمی سینمایی ساخته شود و ظاهرا آرزوهای دور و درازی دارد. محتوای سخنرانی آقای نبی آن است که جمهوری اسلامی و جامعه ایران افرادی را به مجرم تبدیل می کند یا آنها را به خودکشی سوق می دهد و سپس آنها را زندانی می کند یا دست آنها را می برد یا اعدام می کند، در حالیکه اینها راه حل نیست و می توان با ایجاد کار برای این افراد جلوی افزایش جرم و جنایت را در جامعه گرفت. به همین دلیل خود ایشان کارخانهای تاسیس کرده و شرط استخدام در آن را داشتن سوسابقه قرار نداده تا به این مجرمان برای بازگشت به زندگی عادی یاری شود. محتوای سخنان ایشان در کل درست است. اینکه ایشان یا هر کس دیگر بکوشد به اینگونه افراد کمک کند اگر هدف مطرح کردن خود و انگیزههای عوامفریبانه و جاه طلبانه دیگری نداشته باشد بسیار نیکو و قابل ستایش است. مشکل اصلی در جایی است که آقای نبی در آن سخنرانی سعی می کند و چند بار در ضمن سخنان خود از بغل کردن و بوسیدن گردانندگان آن اتاق سخن می گوید یعنی در اتاق بازرگانی؛ یعنی در نهادی که رئیس سازمان امور مالیاتی آن را "اتاق فراریان مالیاتی" نام داده است که به گفته وی فقط در یک قلم بابت 21 میلیارد دلار واردات با کارتهای بازرگانی حتی یک ریال مالیات هم نپرداختهاند. این غیر از نقش آنها در قاچاق، استخدام کولبر، واردات مواد اولیه و خروج ارز از کشور تحت عنوان "صادرات غیرنفتی" و غیره است. اعضای این اتاق چهل سال است حاضر نیستند مالیات بدهند و حتی در زمان آیت الله خمینی برای آنکه از اینها مالیات بگیرند به "احکام ثانویه"متوسل شدند و مجمع تشخیص مصلحت نظام اصلا برای آن شکل گرفت که قانون کار و پرداخت حق بیمه کارگری که اینها مخالف آن بودند و آن را غیرشرعی می دانستند را تصویب کند. کسانی که به پرداخت مالیات بر سود و دارایی و ثروت و حق بیمه و قانون کار اعتقاد ندارند می خواهند جلوی جرم و جنایت را در کشور بگیرند؟ ایکاش آقای نبی در سخنان خود در اتاق بازرگانی بجای حواله کردن ماچ و بوسه و وعده بغل کردن گردانندگان آن به آنان می گفت که دولت مدرن در جهان با مالیات اداره می شود نه با صدقه. شما مالیات خود را بدهید، نیکوکاری و کارآفرینی پیشکش. اینکه آنها مالیات ندهند که دولت و جامعه بتواند با آن جلوی جرم و جنایت را بگیرد و بعد قربانیان آز و ثروتاندوزی خودشان را بیاورند دوباره استخدام کنند و درآمدی هم از این طریق بدست آورند روش کشورداری نیست. ما از نظامهای سوسیالیستی که مسئله همبستگی و جلوگیری از فقر و بی مسکنی و پریشانی مردم قبل از هر چیز برای آنها یک اصل اخلاقی و بنیاد زندگی اجتماعی است سخن نمی گوییم. اگر آقای نبی و اعضای اتاق بازرگانی در یک کشور سرمایه داری هم مثل سوئد یا نروژ زندگی می کردند 70 درصد دارایی شان را بعنوان مالیات بر درآمد و ثروت از شان می گرفتند و با همان مالیات کشور را اداره می کردند و بهداشت و آموزش و خدمات عمومی رایگان و بازنشستگی آبرومند بوجود می اوردند و جرم و جنایت کاهش می یافت که نیاز به دخالت و نیکوکاری آقای نبی نباشد و ایشان سرگرم کسب و کار خودش باشد. مشکلاتی که آقای نبی در سخنرانی خود ذکر می کند مشکلات واقعی است اما راه حلهای ایشان تخیلی. در واقع حتما باید مجرم و جانی و زندانی در کشور وجود داشته باشد تا ایشان بتواند آنها را استخدام کند. و این یعنی ادامه معضل و نه راه حل. اگر گردانندگان اتاق بازرگانی دست از خلاف و قاچاق و خروج ارز از کشور بردارند. با واردات، کارخانههای داخلی را زمین نزنند. با صادرات، ارزاق مورد نیاز مردم و مواد اولیه مورد نیاز تولیدکنندگان را گران نکنند. به قانون کار و حقوق کارگران و زحمتکشان احترام بگذارند. مالیاتشان را هم به نرخ کشورهای پیشرفته سرمایه داری بپردازند به همیناندازه وظیفه مدنی خود را دربرابر مردم و کشوری که از آن سود می کنند انجام دادهاند و وظیفهای بیش از این برعهده آنان نیست. واگرنه نام آنچه امروز انجام می دهند "غارت" و فروپاشاندن کشور است نه نیکوکاری یا کارآفرینی. (فیلم این سخنرانی را در صفحه اول همین شماره راه توده می بینید!)
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 705 - 7 شهریور ماه 1398