راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

چه نیازی به

آمدن حشدالشعبی

به ایران بود؟

 

    

در بحبوجه فاجعه سونامی سیل، ورود "حشد الشعبی" عراق به جنوب کشور بحث‌ها و ماجراهای بسیاری را آفرید. حشدالشعبی تشکیلاتی مشابه بسیج ایران است که زیر نظر سپاه قدس قرار دارد. نه تنها مردم سیلزده و غیرسیلزده ایران از نظر ذهنی درباره دلایل و ضرورت حضور این نیروها توجیه نشده بوده و نشده‌اند، بلکه از همان آغاز بدان مشکوک هم بوده‌اند و همین مشکوک بودن در برخی نقاط به درگیری‌های پراکنده‌‌ای انجامید و موجب شد که رهبران حشدالشعبی و سپاه پاسداران چندین بار ناگزیر از توضیح در این باره شوند.

مشکوک شدن مردم به حضور حشدالشعبی البته بی دلیل نبود. اول از همه نحوه ورود حشدالشعبی به ایران بود که به جای حضور مستقیم در مناطق سیلزده و کمک به مردم به مانور و رژه ماشین‌ها و تکان دادن پرچم گذشت که ارتباطی با یاری به سیلزدگان نداشت. دلیل دوم این بود که حشدالشعبی اصولا امکانات و ظرفیت خاصی نداشت که بخواهد به مردم ایران کمک کند. مردم ایران و ارتش و سپاه و هلال احمر ایران محتاج چند دیگ و قابلمه و پتو نیستند که حشدالشعبی بخواهد برای آن نیرو وارد کشور کند. دلیل سوم درگیری‌های پراکنده‌‌ای بود که پیش از آن میان سیلزدگان و بخشی از نیروهای سپاه گزارش شده بود و این هم موجب این ظن شده بود که مبادا حشدالشعبی برای کمک به سرکوب مردم به ایران وارد شده است، بخصوص که چند هفته پیشتر از آن دادستان به اصطلاح انقلاب آب پاکی را روی دست ادعای "بسیج 20 میلیونی" ریخته و گفته بود اگر حکومت به مشکل برخورد کند از حوثی‌های یمن و حشدالشعبی کمک خواهد گرفت. ضمن اینکه می شد معتقد بود که اینها چون فارسی نمی دانند و فقط می توانند دستورات را اجرا کنند، عاملی هستند که بشود از آنها در جهت سرکوب بهره گرفت، مانند کودتای 88 علیه انتخاب میرحسین موسوی.

یکی دیگر از احتمالات این بود که حضور حشدالشعبی در ایران در ادامه نمایش های تبلیغاتی حکومتی و جهت تقویت موقعیت سپاه قدس و فرماندهان آن باشد که از این طریق خواسته‌اند هم نمایش قدرت دهند و هم نشان دهند که هزینه‌هایی که در دیگر کشورها کرده‌اند بیهوده نبوده است. که اگر چنین بوده باشد نتیجه معکوس داده است.

همه اینها بخش‌هایی از ماجرای حضور حشدالشعبی در ایران است، بخش دیگر آن هم موقعیت متزلزل خود حشدالشعبی در عراق مربوط است. نه تنها مقتدا صدر، بلکه دولت جدید عراق نیز آن را وابسته به ایران اعلام کرده‌اند و خواستار انحلال آن شده‌اند. آیت الله سیستانی نیز خواهان یک ارتش واحد در عراق شده که معنایش پایان کار حضور و فعالیت امثال حشدالشعبی است. ضمن اینکه حضور این نیروها در عراق می تواند بهانه به دست آمریکا برای دخالت بیشتر ایران در امور داخلی عراق بدهد یا آن کشور را زیر فشار قرار دهد. همه اینها می تواند دلایلی باشد که فرماندهان سپاه تصمیم گرفته باشند به بهانه سیل زمینه عقب نشینی حشدالشعبی از عراق را فراهم کنند تا آنها در ایران بمانند و سازماندهی شوند برای شرایط بعدی در ایران یا عراق. یعنی تکرار راه اندازی "مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق" در جمهوری اسلامی که با سقوط صدام حسین به عراق رفتند.

تجربه تاریخی ایران نشان داده که از درون گروه بندی‌های شبه نظامی هرگز نتایج مثبتی بیرون نیامده است. تجربه مجاهدین خلق و مجاهدین انقلاب اسلامی که بخش نظامی آن به سپاه کنونی تبدیل شد و هر دو دست در دست هم، و در تقابل با هم، بزرگترین ضربه را به ایران و انقلاب 57 وارد کردند نمونه بزرگ این واقعیت است. گروه‌های نظامی و شبه نظامی تنها در شرایطی می توانند در ایران نقش مثبت داشته باشند که جزیی از یک دموکراسی و تابع رهبری سیاسی باشند. از این جهت ماهیت حشدالشعبی و دلایل حضور آن در ایران هرچه باشد این حضور که تابع رهبری سیاسی و دموکراسی و آگاهی مردم ایران نیست پدیده ایست در درازمدت خطرناک و منفی.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 688  - 5 اردیبهشت ماه 1298

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت