راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 719

مجلس را دو دستی تقدیم

کودتاچی ها و سرکوبگران نکنیم!

  
ثبت نام انتخابات مجلس در شرایط بی تفاوتی بسیاری از مردم پایان یافت. در حالیکه در طیف راست حکومتی توطئه و رقابت تب آلودی برای کسب کرسی‌های مجلس جریان دارد، برخی نیروهای اپوزیسیون یا مدعی اپوزیسیون بر طبل ادامه بی‌تفاوتی مردم می کوبند، مجلس را "بی خاصیت" و انتخابات را "نمایش" و "شعبده بازی" می خوانند. معلوم نیست اگر چنین است چرا راست حکومتی و مخالفان مردم و تحولات خود را برای تسخیر این مجلس بی خاصیت و پیروزی در این نمایش به آب و آتش می زنند؟ چرا نمی خواهند اجازه دهند که دیگران  و طرفداران اصلاحات و تحولات هم در این نمایش و شعبده بازی شرکت کنند یا کرسی‌های نمایندگی مجلس "بی خاصیت" را بدست آورند؟ همین رد صلاحیت‌هایی که می شود یا تهدید می کنند خود نشان می دهد که مجلس و حضور در آن تا چه‌اندازه در ساختار قدرت در جمهوری اسلامی اهمیت دارد، چه رسد به کسب اکثریت در آن.

اگر مجلس بی خاصیت است، تا به امروز هیچکس نگفته که "خاصیت" عدم شرکت در انتخابات چیست؟ با عدم شرکت در انتخابات و پر شدن مجلس از حجتیه و موتلفه و جبهه پایداری و جمنا و "شانا" مردم چه چیز بدست می آورند؟ در انتخابات گذشته می گفتند مشروعیت حکومت از بین می رود! آیا با عدم شرکت مردم در دور دوم انتخابات شوراها که باعث شهردار شدن احمدی نژاد و بعد رئیس جمهور شدن او شد، مشروعیت حکومت از بین رفت؟ یا برعکس مشروعیت حکومت با شرکت مردم در انتخابات 88 و کودتا علیه نتیجه آن بود که شکست خورد، نه شرکت مردم در انتخابات به حکومت مشروعیت می دهد و نه عدم شرکت این مشروعیت را سلب می کند. این نحوه شرکت مردم و نتیجه انتخابات است که می تواند برای حکومت عامل تداوم باشد، یا بحران و تضادهای آن را تشدید کند. بنابراین بحث نه بر سر "مشروعیت" که بر سر "بحران" است.

برخی دیگر می گویند ایران در شرایط شورش و انقلاب است. شرکت مردم در انتخابات این ظرفیت انقلابی از پایین را از جامعه می گیرد و آن را به امید به تغییر از طریق صندوق‌های رای و جابجایی در بالا می کشاند. اشتباه این گروه در آن است که آنها در "شورش" تنها ظرفیت انقلاب را می بینند و نه ظرفیت ضد انقلاب و کودتا را. بدتر از آن برخی معتقدند که اتفاقا برای پیروزی انقلاب ادعایی آنها لازم است که ابتدا جناح راست حکومتی کودتا کند و همه طرفداران اصلاحات و تحولات را از نهادهای انتخابی پاکسازی کند. یعنی پیروزی "انقلاب" مورد نظر خود را مشروط به پیروزی کودتای حکومت می دانند و حضور یا پیروزی طرفداران اصلاحات و تحولات را مانع وقوع انقلاب ادعایی خود می دانند.

در حالیکه هر شرایط شورش موجد دو ظرفیت همزمان و متضاد انقلاب و کودتاست. برای آنکه ظرفیت انقلاب غلبه پیدا کند، باید ظرفیت‌های کودتا شکست بخورد. در همه انقلاب‌ها چنین بوده است. چنانکه در انقلاب اکتبر در روسیه درست در روزهایی که لنین مسئله کسب قدرت را مطرح کرده بود، کودتای افسر ضد انقلابی کورنیلف روی داد. انقلاب اکتبر از این رو پیروز شد که این کودتا شکست خورد. در کودتای 28 مرداد 32 برعکس ظرفیت انقلابی جامعه که به فرار شاه منجر شد شکست خورد و ظرفیت کودتایی غلبه کرد.

در انقلاب 57 نیز ما سه کودتا داشتیم. کودتای حکومت نظامی پس از هفده شهریور. کودتای دولت نظامی ازهاری پس از 13 آبان. و کودتای 20 بهمن و حمله واحدهای گارد به همافران و دستور بختیار به نیروی هوایی برای بمباران مردم و تظاهرکنندگان. انقلاب 57 برای آن پیروز شد که این سه کودتا شکست خورد. هرکدام از آنها پیروز شده بود، انقلاب 57 هم به سرنوشت 28 مرداد و دهها انقلاب شکست خورده دیگر دچار می شد.

بنابراین بفرض، اگر قرار باشد ما به سمت یک انقلاب در ایران حرکت کنیم – که امکان آن منتفی نیست- این مستلزم آن است که ظرفیت‌های کودتایی را که سر راه مردم قرار دارد به شکست بکشانیم، نه اینکه پیروزی آنها را اجازه دهیم. یکی از این کودتاها همین تسخیر مجلس شوراست که مقدمه کودتاهای بعدی برای تسخیر ریاست جمهوری و شوراها یعنی همه نهادهای انتخابی است. بنابراین جریان راست و ارتجاعیون حکومتی که برای تسخیر مجلس یا سرنگون کردن دولت روحانی خود را به آب و آتش می زنند و حتی با ترامپ همسو می شوند و ایران را به تحریم می کشانند احمق نیستند و نمی خواهند این مجلس یا ریاست جمهوری را تصرف کنند که مردم انقلاب کنند و آنها را سرنگون کنند! آنها در تسخیر مجلس و ریاست جمهوری یک ظرفیت بزرگ مقابله با جنبش و انقلاب مردم را می بینند. شورش مردم آنها را بر ضرورت تصرف این نهادها مصمم تر کرده است نه متزلزل تر. این عزم را باید در هم شکست و شرایط را به سمتی برد که تلاش کودتایی آنها برای تسخیر قدرت مطلقه با تصرف مجلس و ریاست جمهوری نتواند به هدف‌های خود دست یابد. فقط در این صورت است که راه برای گسترش جنبش مردم می تواند هموار شود.

در همین شورش اخیر نیز اگر مجلس و شوراهای شهرها بطور مطلق در دست ارتجاعیون و جناح راست بود وضع به کلی با امروز متفاوت بود و معلوم نبود چه فاجعه ملی از آن بیرون می آمد و چه خفقانی بر کشور حاکم شده بود. همین که امروز ما می توانیم درباره این شورش سخن بگوییم و به آن اعتراض کنیم یا بدنبال حقوق بازداشت شدگان و معترضان باشیم بدلیل همین نهادهای انتخابی و وجود ریاست جمهوری و مجلس و شوراهایی است که بطور کامل در دست سرکوب کنندگان مردم نیست. اینها، آن ظرفیت‌هایی است که ما در آینده برای انقلاب هم که نباشد برای دور کردن ایران از لبه پرتگاه به آن نیاز داریم.   

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetude

 

 


 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 719 - 21 آذرماه 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت