راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

زمان دفاع

از سوسیالیست

درایران فرا رسیده!

 

   

شورش آبان ماه گذشته، همچون شورش دیماه 96 بار دیگر بحث نابرابری وحشتناک اجتماعی در ایران را مطرح کرد، تا جایی که برخی از آن به عنوان "شورش نان" یا "شورش گرسنگان" نام‌ می‌برند. تظاهراتی هم که در جریان تشییع مرگ ناگوار دو نوجوان کولبر در زیر بهمن برگزار شد نیز زیر شعار و با بدست گرفتن نمادین "نان" انجام شد. این شورش‌ها و حوادث با گستردگی ملی آن مسئله عدالت اجتماعی و سوسیالیسم را بار دیگر در جامعه ما مطرح کرد و این پرسش را در بسیاری از احزاب و جریان‌های دموکراسی خواه ایران بوجود آورده است که آیا باید خواست سوسیالیسم را سرانجام با صدای بلند مطرح کرد یا برای حفظ جبهه دموکراسی نسبت به آن سکوت کرد؟

راه توده، در همین چارچوب، در دوران اخیر بارها از طرفداران تحولات و اصلاحات خواسته است که برنامه خود را ارائه دهند که متاسفانه چنین نکردند. البته ما توقع و انتظار نداریم که طرفداران اصلاحات در ایران از سوسیالیسم دفاع کنند ولی اگر آنها چنین برنامه‌‌ای را ارائه داده بودند و در برنامه خود از ضرورت توجه به فرودستان و گرسنگان دفاع می کردند اولا امروز می توانستند آن را جلوی حاکمیت بگذارند که برنامه ما می توانست مانع افزایش بی عدالتی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی در کشور شود و جلوی برخورد و خشونت و تحمیل هزینه به کشور گرفته شود و ثانیا می توانستند این برنامه را دربرابر مردم بگذارند و نشان دهند که از خواست‌ها و اعتراض‌های مردم پشتیبانی کرده‌اند و اکنون در موقعیتی به مراتب بهتر برای انتخابات بودند. متاسفانه این کار انجام نشد.

چرا در ایران از بکارگیری واژه سوسیالیسم وحشت دارند؟ خیلی از کسانی که خود را طرفدار اصلاحات و تحولات در ایران می دانند، مدعی‌اند که به نوعی "سوسیال دموکراسی" معتقدند و می دانیم که نام بسیاری از این احزاب در کشورهای سرمایه داری "سوسیالیست" است که گاه در قدرت هم مشارکت‌ می‌کنند. در حالیکه واژه سوسیالیسم در ایران مهجور مانده و امروز هم کمتر نیروهای سیاسی به صراحت از خواست سوسیالیسم سخن‌ می‌گوید. دشواری ما در اینجاست که مبارزه برای خواست سوسیالیسم به تامین دموکراسی نیاز دارد که در جامعه ما هیچگاه به طور کامل وجود نداشته است. در نتیجه همیشه خواست سوسیالیسم تابع کوشش طرفداران سوسیالیسم در اتحاد با دیگر نیروهای برای تامین دموکراسی شده است.

در واقع طرح مسئله سوسیالیسم در ایران از آغاز در چارچوب ملاحظات نظری قرار داشت و در این زمینه مشکلات فکری و ایدئولوژیکی وجود دارد که ناشی از شکل تکامل مبارزه سیاسی در جامعه ایران نیز هست. در میان نیروهای چپ این‌اندیشه وجود داشته یا دارد که مبارزه برای جامعه‌ای سوسیالیستی از مراحل مختلفی عبور‌ می‌کند که نهایت آن انقلاب سوسیالیستی با محوریت طبقه کارگر است. بدینسان طرح مسئله سوسیالیسم توسط برخی چپ روها در واقع برای آن بود که گفته شود که در یک انقلاب دموکراتیک یعنی انقلابی که رهبری آن در دست آنها نباشد شرکت یا از آن پشتیبانی‌ نمی‌کنند. برای رد این چپ روی که عملا راه دستیابی به دموکراسی به عنوان جزیی از روند کوشش برای سوسیالیسم را مسدود‌ می‌کرد متقابلا تاکید‌ می‌شد که جامعه ایران در مرحله سوسیالیسم و انقلاب سوسیالیستی یعنی انقلابی به رهبری حزب کمونیست نیست و حتی شرایط برای تامین چنین رهبری نامساعد است. اما امکان یک سمتگیری سوسیالیستی یا رشد غیرسرمایه‌داری وجود دارد. با اینحال در شرایط انقلاب ایران که نیروهای مذهبی هرگونه سخن از سوسیالیسم را به معنای مخالفت با مذهب معرفی‌ می‌کردند، مثلا حزب توده ایران همانگونه که بارها در اسناد آن ذکرشده بجای استفاده از واژه سوسیالیسم از اصطلاح عدالت اجتماعی بهره‌ می‌گرفت و معتقد بود که باید محتوای پیشنهاداتش بیانگر یک سمتگیری سوسیالیستی باشد و نامی که بر آن گذاشته‌ می‌شود اهمیت درجه اول ندارد.

مجموعه این شرایط وضعی را بوجود آورده که واژه سوسیالیسم در ایران به واژه‌ای نسبتا مهجور تبدیل شده و هنوز در حول و حوش آن ابهام وجود دارد. هنوز برای بسیاری تفاوت میان سمتگیری یا اصلاحات سوسیالیستی با انقلاب سوسیالیستی روشن نیست. در حالیکه می دانیم اصلاحات یا سمتگیری سوسیالیستی که حتی در یک جامعه سرمایه‌داری هم‌ می‌شود و باید برای آن تلاش کرد با انقلاب سوسیالیستی که مستلزم تامین نوع معینی از هژمونی است تفاوت دارد و البته همه این مفاهیم از مرحله انقلاب گرفته تا انقلاب دموکراتیک و سوسیالیستی و هژمونی و مشابه آن نیاز به یک بازنگری جدی در چارچوب شرایط و امکان‌های دوران ما دارد.

به هر روی، امروز با گسترش وحشتناک نابرابری‌ها در جامعه ما و اعتراض نسبت بدان، مسئله خواست سوسیالیسم و اصلاحات سوسیالیستی بار دیگر با صدای بلند مطرح گردیده تا جائیکه جناح‌هایی در حکومت نیز در ‌اندیشه آویزان شدن به آن هستند. بنظر می رسد اکنون لازم است هم از سوسیالیسم به معنای اصلاحات و سمتگیری دفاع شود و هم برای مردم معنای آن روشن شود. سوسیالیسم به معنای جامعه ایست که بر استفاده برابر از امکانات اجتماعی بدون توجه به درآمد و جایگاه اجتماعی افراد قرار دارد. سطحی از این نوع سوسیالیسم حتی در درون یک نظام سرمایه‌داری هم‌ می‌تواند بوجود آید مانند نظام سوسیالیستی آموزش و پرورش یا بهداشت که در بسیاری از کشورهای سرمایه‌داری اروپایی، بسته به تناسب قوا، سطحی گاه پیشرفته از آن وجود دارد. یعنی آموزش و پرورش و بهداشت کالای قابل خرید و فروش محسوب‌ نمی‌شوند و برخورداری مردم از آنها به درآمد آنها بستگی کامل ندارد. امروز کمتر کسی تردید دارد که جامعه ما به طور فوری به شماری اصلاحات سوسیالیستی نیاز دارد بویژه در عرصه آموزش و پرورش و بهداشت سوسیالیستی یعنی غیرکالایی و همینطور مسکن اجتماعی و ارزان بها. این اصلاحات سوسیالیستی گامهایی است در مسیر یک سمتگیری سوسیالیستی، بدون آنکه تغییر ماهیت دولت را پیش شرط قرار دهد، یعنی این اصلاحات را عملا تعلیق به محال کند.

خواست سوسیالیسم به معنای نفی اتحاد با دیگر هواداران دموکراسی در کشور نیز نیست، همانگونه که‌ نمی‌توان توده‌های وسیع و محروم جامعه را که نیروی عمده هر تحولی هستند به عنوان اینکه بخشی از محافظه کاران نولیبرال با اصلاحات سوسیالیستی مخالفند از صحنه اجتماع و دموکراسی و توسعه حذف کرد!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 


 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 722 - 12 دیماه 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت