4 دهه جدال حکومتی خمینی زدائی استراتژی آقای خامنه ای! |
تصفیه تمام کاربدستان دوران رهبری آیتالله خمینی از اهداف استراتژیک جناح راست از زمان حیات وی بود که بعد از درگذشت وی شدت گرفت. در زمان حیات آقای خمینی تدارک آن را دیدند و حتی چند بار خیز هم برداشتند اما ناکام ماندند. از جمله برای جلوگیری از نخست وزیر شدن میرحسین موسوی که با تشر آیت الله خمینی ماست ها را کیسه کردند و عقب نشستند. پس از فوت آیت الله خمینی همه کسانی که با خمینی نزدیک یا مورد اعتماد او بوده اند باید به شکلی حذف میشدند که در این زمینه حتی رحم به پسر او احمد هم نکردند و شاید هاشمی رفسنجانی هم قربانی همین طرح و نقشه شد. اصطلاح فتنه که از کودتای انتخاباتی 88 آن را آقای خامنه ای باب کرد، بهانهای شد برای تشدید این تصفیه که بدنبال آن موسوی و کروبی به همین دلیل به حبس و حصر رفتند. همچنان که آیت الله منتظری 6 سال حصر خانگی شد و یا آیت الله هائی مانند صانعی که زمان خمینی دادستان کل کشور بود و یا موسوی خوئینی ها که دادستان بود و یا بیات زنجانی و دیگران و دیگران طرد حکومتی شدند تا رسیدیم به کودتای 88 و زندانی شدن بسیاری از غیر روحانیون کاربدست دولتی در زمان خمینی. این اصل ماجراست و کودتای 88 نیز اصولا با همین انگیزه انجام شد. وحشت از بازگشت میرحسین موسوی که آنان این بازگشت را به معنای بازگشت دوباره مسئولان و کاربدستان دوران رهبری آیتالله خمینی می دیدند کار را به تقلب ناشیانه و آشکار و سرانجام کودتا علیه رای مردم و بسیج نیروهای نظامی و انتظامی به خیابانها کشاند. آنان می دانستند که کاربدستان دوران خمینی هم دارای نیروهایی در میان روحانیت هستند و هم مدعی انقلابند و هم در میان فرماندهان سپاه، خانوادههای شهدای جنگ و بدنه سپاه بیشترین پشتیبانی و طرفدار را نیز دارند. تنور فتنه را به همین دلیل همچنان داغ نگه میدارند چرا که پشت نقاب همین اصطلاح ادامه این تصفیه نهفته است. تصفیه ای که از نظر واپسگراترین بخش جناح راست حکومتی تمام نشده و تا برنامه این تصفیه به پایان نرسد نیز نمی خواهند تمام شود، تصفیهای که اگر فرصت و شرایطش را داشته باشند پرهیزی از تبدیل آن به رویدادهایی خونین نیز ندارند. جریانی که در زمان آیتالله خمینی منزوی شده بود و در لایههای زیرین و درجه دوم و سوم حکومتی قرار داشت اکنون که به قدرت و ثروت رسیده می خواهد موقعیت خود را به هر قیمتی، ولو خونریزی و جنگ داخلی و تجزیه کشور، حفظ کند. بخش مهمی از جدال با روحانی نیز در همین نکته پنهان است. برای این تصفیه در زمان حیات آیتالله خمینی نیز کوشش های کردند اما موفق نشدند. اتهام زنی به وزرای دولت رجایی و موسوی، دستگیری برخی از آنان، مخالفت با نخست وزیری مجدد موسوی یا جبهه بندی اذری قمی در مجلس و راه اندازی روزنامه "رسالت" بعنوان بلندی گوی خود، گامهایی در این سمت بود که در آن زمان بدلیل مقاومت آیت الله خمینی ناکام ماند. آقای خامنهای پس از روی کار آمدن سیاست وداع با خمینی و دوران وی را در پیش گرفت و در گام اول سیاست تصفیه نرم کارگزاران دوران وی را آغاز کرد که عمدتا از طریق شورای نگهبان و نظارت استصوابی آن را پیش برد. هرچند در دولتهای هاشمی رفسنجانی و خاتمی همچنان بخشی از این کارگزاران حفظ شدند اما با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد که قدرت یکپارچه بدست رویش کردههای دوران رهبری آقای خامنهای افتاد. رویش کردههایی که نشان دادند پاسداری از "انقلاب" را در دزدی و غارت و چپاول و فساد می فهمند. آنان که اکنون بیش از همه سنگ فتنه و ولایت آقای خامنه ای را به سینه می زنند یا مطرودان و کنار گذاشته شدگان دوران خمینی هستند، یا مقامهای درجه سه و چهار آن دوران یا تازه رویش کردههایی که امثال مصباح یزدی و رهبران موتلفه اسلامی هستند. به این ترتیب، در پشت ادامه حصر موسوی و کروبی، مخالفت با شخصیتهای سالم و پاکدست برای گرفتن این یا آن پست و مقام هدفی بزرگتر پنهان است: تصفیه ایران از هر آنچه رنگ و بوی و نام و نشان و وابستگی به انقلاب و دوران آیتالله خمینی داشته باشد. تلگرام راه توده:
|
شماره 680 راه توده - 18 بهمن ماه 1297