بجای تبلیغ ناممکن بودن اصلاحات برنامه اقتصادی و سیاسی اصلاحات را اعلام کنید
|
این روزها و با نزدیک شدن انتخابات مجلس شمار روشنفکران یا فعالان سیاسی و اجتماعی که در اینجا و آنجا از "اصلاح ناپذیر بودن رژیم" سخن می گویند افزایش یافته است. در واقع گفته یا ناگفته منظور این است که اصلاحات دیگر در چارچوب این ساختار ممکن نیست و باید بدنبال واژگونی و برکناری آن رفت. البته بیش از بیست سال است که بر سر هر بزنگاه و هر انتخابات این بحث مطرح می شود و حکومت هم بیش از هر نهاد دیگر در بوق اصلاح ناپذیر بودن خود می دمد و در عمل هم می کوشد به مردم ثابت کند و نشان دهد که اصلاح پذیر نیست و آنها را از فشار برای ادامه اصلاحات منصرف کند که نمونه اش را همین امروز با رفتاری که حکومت در قبال مجلس در پیش گرفته می بینیم. بدیهی است کسانی که معقتدند اصلاحات ناممکن است به نکات درستی مانند ساختار جمهوری اسلامی و حاکمیت گروه های مافیائی قدرت و ثروت که نوعا نظامی هم هستند اشاره می کنند. اما از این نکات درست می خواهند نتیجه بگیرند که تنها راه انقلاب و سرنگونی حکومت است. در واقع این نگاه بازتاب ناامیدی از تحولات اجتماعی و نادیده گرفتن موتور اصلی و محرک هر تحولی یعنی مردم است. ولی این ناامیدی از مردم را به شکل حمله به اصلاحات و اصلاح طلبان نشان می دهند زیرا گمان می کنند اگر مردم نمی ریزند در خیابان و انقلاب نمی کنند بخاطر آن است که به اصلاح طلبان امید بسته اند. در حالیکه همه شواهد نشان می دهد که مردم نمی خواهند در شرایط جهانی کنونی هزینه یک انقلاب را بدهند که ممکن است به فروپاشی ایران ختم شود و به همین دلیل نظام هم فعلا توان ایستادن دربرابر یک انقلاب را دارد. البته هستند کسان دیگری که عمدتا در خارج کشور حضور دارند و از ناامید کردن مردم از اصلاحات، امیدوار کردن آنها به خارج کشور و قدرت های جهانی و دخالت خارجی را در ذهن دارند که آن نیز به معنای ویرانی ایران خواهد بود و اکثریت مردم با آن مخالفند. بنابراین آن نیروهای روشنفکر مذهبی و غیر مذهبی که امروز به این نتیجه رسیده اند که اصلاحات ناممکن است و کسان دیگری که در آینده ممکن است به این نتیجه برسند عمدتا اطراف خود را در یک دایره محدود روشنفکری می بینند نه دایره بزرگ جامعه و شرایط جهانی و منطقه ای را. به این ترتیب و به نظر این آقایان مردم باید اسب را رها کرده و قاچ زین را بچسبند. یعنی آنچه دارند و ابزاری که در اختیار دارند و حکومت را هم نیمه فلج کرده (یعنی اعتراضات و اعتصابات و فعالیت های مدنی و انتخابات) را رها کنند و در توهم انقلاب و یا حرکت از خارج بنشینند. نگاهی که تفاوت چندانی با تز حجتیه ندارد و متاسفانه درنهایت به همسوئی با سلطنت طلب ها و مجاهدین خلق ختم می شود. ضمن اینکه می خواهند به خرج مردمی انقلاب کنند که شرایط و سازماندهی و رهبری و برنامه آن را ندارند. همه اینها در شرایطی است که اتفاقا انتخابات به چشم اسفندیار حکومت تبدیل شده و در هر انتخاباتی مانند خر در گل بر سر دوراهی ناامید کردن مردم از شرکت در انتخابات از یکسو و نیاز به حضور آنان در می ماند. اکنون زمانی است که طرفداران اصلاحات و حتی کسانی که تز تعطیل اصلاحات را می دهند بهتر است برنامه ادامه اصلاحات را اعلام کنند و آن را میان مردم تبلیغ کنند تا مردم بهتر بدانند که طرفداران تحولات دنبال چه اهداف و برنامه هایی هستند و این برنامه ها بتواند به اتکای خواست مردم به نیروی مادی و عملی تبدیل شود که رفتن و امدن این و آن نتواند مانع عبورناپذیری در برابر تحقق این برنامه ها بوجود آورد. واگرنه صرف سخن گفتن از اصلاحات یا ناممکن بودن اصلاحات راه به جایی نخواهد برد.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 702 - 17 مرداد ماه 1398