بازی دو طرفه برای کشاندن ایران به دره جنگ |
در حالیکه همه مردم می دانند که قدرت نظامی ایران با امریکا اساسا قابل مقایسه نیست، برخی مقامات نظامی و اطلاعاتی کشور طوری سخن می گویند گویا امریکا از ایران می ترسد و ظاهرا این امریکاست که وحشت دارد مبادا ایران به آن حمله کند! دل خود و مردم را به چند موشک و حشدالشعبی و حزب الله لبنان و حوثیهای یمن خوش می کنند و در نهایت آنها را هم قربانی و الت دست مطامع و تخیلات خود می خواهند. در واقع حرف نظامیان ایران برخلاف همه خردمندان جهان این است که بجای آنکه با غول شطرنج بازی کنیم با آن مسابقه بوکس بدهیم و مدعی هستند در بوکس بهتر از شطرنج می توان آن را شکست داد! مشکل اینجاست که این ماجرا دو طرفه است. یعنی نهادهای اطلاعاتی و تبلیغاتی امریکا و انگلیس نیز به کمک رسانههای پرقدرت خود به همین بازی زیرکانه و تعریف و تمجید و اظهار وحشت و نگرانی از قدرت نظامی ایران مشغولند! چنان سخن می گویند که گویا ظاهرا ایران قرار است به امریکا حمله کند که هم مصرف داخلی برای آماده کردن افکار عمومی خود برای پذیرش هزینههای حمله به ایران را دارد و هم تقویت موقعیت نظامیان ایرانی برای جلوگیری از اثرگذاری و فعالیت دستگاه دیپلماسی کشور ما. دیگر در رسانهها و مطبوعات غرب از آن عکسهایی که ترامپ را با انگشتان تهدیدآمیز و دهان کج و کوله نشان می داد خبری نیست و جای آنها را ترامپی اندیشمند و مغموم گرفته است و این لااقل برای کشور ما نشانهای هشدار دهنده است. ولی همه اینها برای مردم ما تازه نیست. ما مشابه این ادعاها را در زمان فتح خرمشهر دیدیم که رسانههای غربی مدعی بودند اگر ایران وارد عراق شود گویا ظرف چند روز کار صدام تمام است. در حالیکه نقشه کشاندن ایران به خاک عراق و تحمیل یک جنگ فرسایشی طولانی به دو کشور را می کشیدند وانمود می کردند که حاضرند هر غرامتی را که ایران می خواهد بدهند بشرطی که وارد خاک عراق نشود! در جریان حمله عراق به کویت که بهانه حمله امریکا به عراق را داد نیز همین بازی شروع شد و رسانههای غربی مدام از "آشتی ناپذیری صدام حسین" و تجربه عظیم جنگ با ایران داد سخن می دادند و اینکه اگر جنگ شروع شود چهها که نخواهد شد و عراق همه چاههای منطقه را به آتش خواهد کشید. که البته جنگ هم شروع شد و صدام هم چاهها را آتش زد و هیچ اتفاقی هم نیفتاد و آتش هم خاموش شد و صدام سرنگون و اعدام شد و عراق تحت کنترل امریکا و اسراییل درآمد و به وضعی افتاده که هنوز از آن خارج نشده است. این در حالیست که اساسا جنگی هم در کار نیست، بلکه ضربه نظامی به مراکز اتمی و نظامی ایران مطرح است و روشن است که هر ضربهای از طرف ایران با ضربه سخت تری پاسخ داده می شود و اگر نفت خلیج فارس هم که به چین و اروپا و ژاپن می رود به کل قطع شود بهتر برای بازار نفت و گاز مایع امریکا. این ضربه به مراکز نظامی ایران هم دو حالت دارد. یا به تاسیساتی در خارج شهرهاست که در انصورت حتی ممکن است مردم ناظر بی طرف و یا خوشحال بشوند. و اگر این مراکز اتمی و نظامی در دل شهرها تاسیس شده باشد که خود یک خیانت و بازی با جان مردم است و نشان می دهد که حکومت مردم را گروگان گرفته تا حمله نشود و اگر بشود تلفات انسانی آنقدر زیاد باشد که واکنش مردمی بوجود بیاید و جهان محکوم کند. گرچه خود نیز بیم دارند که حمله به داخل شهرها می تواند با شورش مردم توام شود. متاسفانه سخنان بسیاری از فرماندهان سپاه و وابستگان به آنها نیز در همین چارچوب و همین خط تبلیغی رسانههای غربی قرار دارد. چنانکه همین چند روز پیش مهدی طائب فرمانده قرارگاه "عمار" و برادر رئیس اطلاعات سپاه اعلام کرد که به مرز اسرائیل رسیده ایم باید از برجام خارج شویم! یا سخنان ذوالنوری رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس در مورد حمله به اسرائیل و تازه ترین اظهارات حسین الله کرم درباره حمله موشکی به تاسیسات نفتی جهان. هیچ نهاد رسمی در جمهوری اسلامی نیز نمیگوید اینها کیستند و با چه پشتوانهای این سخنان را میگویند و همسو با رسانههای غرب فعالیت و تلاشهای دیپلماتیک دولت را تخریب می کنند؟
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 703 - 24 مرداد ماه 1398