راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مذاکره از موضع

منافع ملی

 ضعف نیست!

 

    

 هفته گذشته شماری از فعالان سیاسی و اجتماعی داخل و خارج ایران، طی بیانیه‌‌ای خواهان مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا شدند. در این بیانیه گفته می شود: "اینک وقت آن رسیده است که بر اختلاف‌های دیرینه ایران و آمریکا نقطه پایانی گذاشته شود. از این رو خواهان «مذاکره مستقیم و بدون هیچ پیش شرط»ی از سوی طرفین هستیم." همچنین تاکید می شود: "این مذاکرات می تواند با قدرت و از موضع حفظ منافع ملی دنبال شود. مسلم است که بنا به برخی سوابق در صورت هرگونه زیاده خواهی و یا عدم ارائه تضمین برای پابرجاماندن تعهدات، راه بازگشت همیشه باز است... گفتگو هیچ گاه به معنای سازش و شکست نیست"

انتشار این بیانیه - هر چند با تاخیر را - باید به فال نیک گرفت و امیدوار بود که بخش هر چه بیشتری از فعالان سیاسی ایرانی از مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا بدون پیش شرط و "از موضع حفظ منافع ملی" و اینکه مذاکره و "گفتگو به معنای سازش نیست" پشتیبانی کنند. این موضعی است که راه توده در طی سال‌های گذشته و از همان دوران ریاست جمهوری باراک اوباما بر آن پافشاری کرده و تقریبا همیشه آن را تکرار کرده که برخلاف ادعای جناح راست حکومتی ایران مذاکره به معنای سازش و تسلیم نیست، بلکه می تواند و باید شفاف و از موضع حفظ منافع ملی باشد.

شفافیت مذاکره یعنی مردم باید از اصل وجود گفتگو و مذاکره آگاه باشند نه اینکه بعد از چند سال به آنها گفته شود که مثلا آقای خامنه‌ای و باراک اوباما باهم نامه نگاری کرده اند. شفافیت یعنی اینکه مردم بدانند که مذاکرات بر سر چیست و شرایط و خواسته‌های ایران در این مذاکرات چیست؟ نه اینکه مذاکرات در پشت پرده و بر سر مسائلی باشد که مردم از آن اطلاعی ندارند. چنین مذاکراتی خواست برخی فرماندهان سپاه است که امروز با مذاکره شفاف مخالفت می کنند و آن را می خواهند برگ برنده‌‌ای برای معامله سیاسی و اقتصادی در دستان خود نگه دارند.

اگر مسائل به شکل شفاف با مردم در میان گذاشته شود در انصورت آن فاجعه‌‌ای که در دوران احمدی نژاد شاهد آن شدیم بوجود نمی آمد. ابتدا ایران را به تحریم و زیر فصل هفتم منشور سازمان ملل که امکان حمله نظامی به ایران را می دهد کشاندند، بعد پنهانی شروع به مذاکره با آمریکا کردند. بعد از روی کار امدن دولت روحانی و مذاکرات نفس گیر برجام و زمانی که خیالشان راحت شد که برجام امضا شده و فاجعه ای که خود آنها موجب آن شده بودند فعلا حل شده قیافه مخالفت با برجام را گرفتند و گفتند شرایط ما گویا در آن رعایت نشده است. این شیوه عدم شفافیت در تمام 40 سال گذشته فقط دودش به چشم مردم ایران رفته است.

مذاکره ضمنا باید در چارچوب حفظ منافع ملی باشد در حالیکه عده‌‌ای بجای آنکه از مذاکره در این چارچوب حمایت کنند، بجای آن تبلیغ روسیه ستیزی می کنند. گویا اگر ما روسیه ستیزی کنیم جای مذاکره با آمریکا را می گیرد! گیریم که روابط ما با روسیه اصلا قطع شود، این می شود مذاکره شفاف و در چارچوب حفظ منافع ملی با امریکا؟ این نکته را باید گفت زیرا از نظر برخی، موضوع مذاکره ظاهرا تبدیل شدن به چرخ پنجم درشکه آمریکا در منطقه. برای نمونه، یکی از امضا کنندگان بیانیه اخیر، مدتی پیش که کباب حمله نظامی به ایران را روی منقل اخبار لحظه به لحظه سرخ می کردند نوشته بود:

"کشورهای غربی برای گاز و نفت ایران مناسب ترین بازار به حساب می آیند. ایران صاحب بزرگترین ذخایر گازی جهانی پس از روسیه است. این فقط ایران است که در صورت سرمایه گذاری‌های غرب در استخراج ذخایر گازی آن، به بزرگترین رقیب روسیه در بازارهای جهانی تبدیل می شود. این فقط ایران است که می تواند روسیه را از قدرت انحصاریش در بازارهای اروپا که از آن به عنوان یک اهرم نیرومند استراتژیک در مناسبات دیپلماتیک خود با غرب استفاده می کند، محروم سازد. ادامه دشمنی ایران با آمریکا ضامن حفظ منافع اقتصادی و سیاسی دولت پوتین در عرصه جهانی است. تاریخ دو قرن اخیر ایران گواه بر آن است که این نه آمریکا بلکه همسایه شمالی ایران است که همواره بیش از هر قدرتی به چشم طمع به ایران نگریسته است. امروز نیز این نه آمریکا بلکه روسیه و دولت کنونی آن است که در همراهی با خامنه‌‌ای و جریانات تندروی داخلی و ترغیب ایران به مداخلات و جنگهای منطقه ای، در حال گسترش نفوذ خود در ایران و تبدیل آن به یکی از کشورهای پیرامونی خویش است. "

بعبارت دیگر از نظر آقای کشتگر مذاکره برای آن است که :

1-  ایران بازار نفت و گاز غرب است و باید بماند. یعنی ایران نباید از چارچوب اقتصاد نفتی خارج شود.

2- ایران باید بسود غرب وارد عمل شده و با قدرت روسیه در بازارهای اروپا مقابله کند.

3- ایران باید به سیاست خارجی دوران رژیم شاهنشاهی یعنی دشمنی با "همسایه شمالی" و دوستی با غرب باز گردد.

4- ایران تعهد کند که کنار کشورهایی نظیر سوریه نمی ایستد و شاهد حکومت داعش یا تبدیل شدن سرنوشت آن به لیبی شود.

آیا می خواهیم با امریکا مذاکره کنیم برای رسیدن به این هدفها؟ که ایران بازار نفت و گاز امریکا باشد و روسیه را در اروپا زمین بزند؟ یعنی همان کاری که با شوروی کردیم و الان نتیجه اش را خودمان و همه دنیا می بیند با روسیه هم بکنیم؟ که جای جنبش‌های انقلابی و ملی و مترقی را در جهان که شوروی حامی آنها بود طالبان و القاعده یا داعش بگیرند که اولی را برژینسکی اعتراف کرد که سازمان سیا بوجود آورده و دومی و سومی را هیلاری کلینتون؟

مذاکره از موضع حفظ منافع ملی یعنی اینکه ما با هر کشوری که بخواهد با ما رابطه برابر داشته باشد روسیه باشد یا چین، اروپایی باشد یا غیراروپایی، همکاری می کنیم و می کوشیم از وزن آنها برای ایجاد تعادل در مذاکرات برای حفظ منافع ملی بهره بگیریم و اهدافمان را براساس منافع خودمان تعیین می کنیم نه براساس اهداف امریکا برای تسلط بر منطقه یا جهان.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 694  - 23 خرداد ماه 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت